نشريه اينترنتی جنبش سوسياليستی
نشريه سازمان سوسياليست های ايران ـ سوسياليست های طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

آرشيو //      توضيح هيئت تحريريه نشريه اينترنتی « جنبش سوسياليستی» درباره مطالبی که از طريق سامانه ی سازمان سوسياليست های ايران منتشرمی شوند! ـ

آدرس لینک به این صفحه در سايت سازمان سوسياليستهای ايران:   ـ

www.ois-iran.com/ois-iran.com-4033-hossin_montazare_haghighi-jenayate-dolatze_israil_alehe_mardome_bie_defaae-mardome_feledtin.htm

 

جنایات دولت اسرائيل علیه مردم بی دفاع غزه را محکوم کنیم

حسین منتظر حقیقی

بدنبال پایان آتش بس شش ماهه میان اسرائیل و دولت حماس در باریکهء غزه ،از روز شنبه ٢٧ دسامبر ٢٠٠٨ ،اسرائیل حملات سهمگین و ویرانگر خود را با انواع تجهیزات پیشرفتهء نظامی که از زرادخانه های آمریکائی و اروپائی دریافت کرده و میکند ، علیه یک ملیون و نیم مردم محاصره شده و بی دفاع نوار غزه آغاز کرده است.

اسرائیل و حامیان آمریکا و اروپائی آن ، عملیات ضد  بشری  که میتوان « عنوان نسل کشی » را برآن نهاد  با بهانهء « دفاع اسرائیل از شهروندان خود » در برابر موشک پراکنی فلسطینی های ساکن نوار غزه  توجیه میکنند  که البته  هیچ« تناسبی» میان راکت های دست ساز فلسطینیان با تجهیزات جنگی اسرا ئیل وجود ندارد.

آنان مزورانه ،از اعتراف به اشغال سرزمین های  فلسطینی و بی خانمان کردن مردم آن سرزمین طفره میروند.همچنین از اعتراف به نقض تمام معاهداتی که حتی تحت شرائط دلخواه حامیان آمریکائی و اروپائی اسرائیل بوجود آمده است  اشاره ای بمیان نمیاورند. از گسترش شهرک سازی در سر زمین های تحت اشغال که اسرائیل خود داری از  توسعهء آنها را در هر نوع معاهده ای پذیرفته است و مدام  آنرا نقض میکند، سخنی بمیان نمیاورند.آدم ربائی از میان مردم نوار غزه و بگروگان گرفتن آنها  و از همه مهمتر ، محاصرهء همه جانبهء نوار غزه با همکاری برخی از کشور های عربی ومرگ تدریجی یک ملیون و نیم انسان آن سرزمین که جرم بزرگ آنان « در خواست برای بازگشت به سرزمین خود » میباشد، مسائلی هستند  که از نظر اسرائیل و حامیان آمریکائی و اروپائی آن ، بخشی از « حق دفاع اسرائیل از شهروندان خود » ارزیابی میشود.

آیا بواقع در قرن بیست ویکم میلادی ، میتوان ادعای متمدن بودن کرد  و در برابر اینهمه جنایت ، وجدان آسوده ای داشت ؟ و آنرا محکوم نکرد .؟

آیا میتوان حمایت جمهوری اسلامی ایران از منتخبان مردم نوار غزه را بهانه قرار داد و با جنایتکاران همصدا شد .؟ و یا اینکه در برابر این اعمال سکوت اختیار کرد.؟

برای اینکه نشان داده شود که توسل به بهانهء « حمایت جمهوری اسلامی ایران » از جنبش حماس  و در نتیجه همصدا شدن با سلطه جویان  و یا سکوت در برابر جنایات آنان تا چه اندازه بی پایه است ، نیازی نیست در درازنای تاریخ  راه دور و درازی را بپیمائیم.

در قرن بیستم میلادی که هنوز چند سالی از پایان آن نگذشته است  و بسیاری از حوادث و اتفاقات آن ایام هنوز پیش نظر  و در خاطره ها زنده است ، میتوان نمونه های متعددی را اشاره کرد که  پشت جبهه و مرکز تدارکاتی بسیاری از مبارزین راه آزادی و مدافعین تمامیت ارضی و حاکمیت ملی در کشورهائی که سرزمين آنها توسط ارتش های تجاوزگر بيگانه اشغال شده بود ، تعدادی از کشورهای غیردمکرات و دولت های سرکوبگر پشتيبان آنها بودند. مثلا جبهه آزاديبخش ويتنام که  عليه ارتش تجاوزگر ايالات متحده آمريکا می جنگيد،از پشتيبانی کشورهای بلوک شرق (بلوک کمونيستی که تنها حزب کمونيست حق فعاليت در آن جوامع را داشت) ، هیچ فرد آزاده ای ، مبارزات آزاد یخواهانه  و حق طلبانهء مبارزین آن روزگا ران  «ويتنام» را به زیر سؤال نبرد و ذره ای از ارزش مبارزاتی مبارزین راه آزادی در آن کشورها  نکاست و همدردی با آن  ها بهيچوجه با احساس شرم توأم نبود؟

امروزه آزادیخواهان جهان و بخصوص آزادیخواهان کشور ما ایران در برابر شرائط مشابهی قرار گرفته اند و باید کوشش کنند بر هر گونه تبلیغاتی مزورانه  که از سوی دستگاه های سخن پراکنی اسرائيل و متحدين اروپائی و آمريکائی اش صورت میگیرد  تا حمایت های مادی و معنوی و احساس همدردی با مردم نوار غزه را به حمایت از« تروریسم» و « ارتجاع » و همسوئی با جمهوری اسلامی ایران تعبیر و یا تفسیر نمایند و آنرا جا بیاندازند خنثی نمود و بر آن غلبه کرد.

خوشبختانه پیشرفت تکنیک و گسترش وسائل ارتباط جمعی  سبب شده است که هر روز مردم بیشتری در سراسر کرهء خاکی ، علیرغم سیاست ها و تبلیغات گوناگون و پیچیده ء سلطه جویان جهان ، به این واقعیت آشنا گردند و در یابند که سرنوشت مردم غزه که نمیخواهند حتی المقدور در معادلات دلخواه سیاست های سلطه گر جذب شوند ، در انتظار دیگر مبارزان راه آزادی نیز قرار دارد.

از اینرو ، وظیفهء آزادیخواها ن است که در راستای تعمیق در ک واقعیتی که در بالا به آن اشاره گردید ،تلاش نمایند. باید توجه داشته باشند که سلطه گران جهانی و دستیاران منطقه ای آنان نیز از هیچ کوششی برای جلوگیری از گسترش  این « درک هم سرنوشتی » خودداری  نمیکنند که هیچ ! بلکه با خریداری کردن برخی از به اصطلاح « روشنفکران »  و« اهالی قلم» که زیر عناوین « کارشناس » و یا « صا حب نظر »  و با تخصیص منابع مادی و تبلیغاتی که در اختیار این عده قرارمیدهند، سعی میکنند  تا « شرائط ذهنی » جوامع مورد نظر از جمله کشور ما ایران را برای نظرات سودجویانه و ارتجاعی خویش مهیا نمایند.

 

حسین منتظر حقیقی

اول ژانویه ٢٠٠٩

Fm-jmi@gmx.net