نشريه اينترنتی جنبش سوسياليستی
نشريه سازمان سوسياليست های ايران ـ سوسياليست های طرفدار راه مصدق

   www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

آرشيو 

     توضيح هيئت تحريريه نشريه اينترنتی « جنبش سوسياليستی» درباره مطالبی که از طريق سامانه ی سازمان سوسياليست های ايران منتشرمی شوند! ـ

آدرس لینک به این صفحه در سايت سازمان سوسياليستهای ايران:   ـ

www.ois-iran.com/2018/mehr-1397/ois-iran-8099-touzihati_az_dr_Abas-Milani_wa_Naser-Rahmaninezad.html

 

اظهارات وتوضیحاتی از دکتر عباس میلانی و ناصررحمانی نژاد

در باره اتهامات «ساواک» به کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی ـ اتحادیه ملی، و  فعالین سیاسی در خارج از کشور در زمان رژیم شاه !!! ـ 

 

ــ آقای دکتر عباس میلانی درتاریخ پنجشنبه ۱۵ شهريور۱۳۸۶ نوشته ای تحت عنوان  «پاسخی به منتقدان» تحریر کرده است. نوشته ای که از طریق سایت « ایران امروز» منتشر شده است.

دکتر میلانی در بخش «پانویس» آن نوشته، همچنین در چند خط ، توضیحاتی در با ره مقالاتی که با امضاء او در زمان رژیم شاه  در روزنامه کیهان، علیه کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی و فعالین آن تشکیلات چاپ  شده بود، تحریر کرده است.

 ما اخیراً  (مهرماه ١٣٩٧) لینک آن نوشته  را بدست آوردیم، آنهم از طریق آشنا شدن با مقاله ای که آقای ناصر رحمانی نژاد در رابطه با آقایان دکتر ناصر زرافشان و دکتر عباس میلانی تحریر کرده بود.او درآن مقاله به تیترنوشته آقای دکتر عباس میلانی ــ که ازسوی  سایت ایران امروز منتشر شده بود ــ ،اشاره کرده بود

ما مطلب تحریر شده از سوی آقای دکتر عباس میلانی مندرج در پانویس مقاله ی «پاسخی به منتقدان»، که مربوط به اظهارات او در باره « کنفدراسیون ... و عده ای از فعالین آن تشکیلات» می شود را به نقل از سایت «ایران امروز»  در زیر نقل می کنیم.:

«...زمانی که در زندان شاه بودم مقالاتی علیه کنفدراسیون در کیهان توسط ساواک منتشر شد. در آن نقل قول‌هایی از من بود. آن قول‌ها را ساواک زیر نام دکتر ملک زاده میلانی منتشر می‌کرد. این مدعی می‌گوید از ان زمان به بعد برای فراراز مسئولیت نوشته‌هایم ازنام ملکزاده میلانی استفاده نمی‌کنم بیش از 15 سال پیش خاطراتی به انگلیسی منتشر کردم که از قضا پرفروش هم بود و نقدهای فراوانی بر آن نوشته شد. به دیگر سخن، فقط انگلیسی زبان‌ها نبودند که از وجود آن خبردار شوند. نیم نگاهی به آن کتاب برای یافتن جواب این اتهامات براستی شگفت آور کفایت می‌کرد. در تهران متولد شدم. دائی‌ام در قزوین زندگی می‌کرد. در زندان هرگز نه مقاله‌ای علیه کنفدراسیون نوشته‌ام نه در برنامه تلویزیونی حاضر شده‌ام. اگر حاضر به این کار می‌شدم، یک سال در زندان نمی‌ماندم. ساواک بخش‌هایی از اوراق بازجویی مرا در نگارش مقاله‌ای علیه کنفدراسیون استفاده کرد. مسئولیت مقاله‌ها به عهده ساواک است، همانها بودند که از دکتر ملکزاده میلانی استفاده کردند (عباس ملکزاده میلانی نام کامل سجلدی من است ) با این حال به حقانیت آن نقل قول‌های برگرفته از اوراق بازجویی ام، همان زمان و هم امروز اعتقاد دارم. در کتاب خاطراتم هم ایراداتی به همین مضمون از کنفدراسیون مطرح کرده بودم. در اوراق بازجویی صرفا ً گفته بودم که کنفدراسیون نه یک سازمان دانشجویی که جبهه‌ای از گروههای مخالف شاه بود. گفته بودم که روابط حسنه شاه با چین مائو ما را که مائوئیسم بودیم دچار معضلات فراوان کرده بود. گفته بودم دبیران کنفدراسیون را نه انتخابات آزاد که بده بستان‌های رهبران گروههای سیاسی تشکیل می‌داد. کماکان هم گمان دارم که این نظرات انتقادی درست‌اند...».

http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/14077/

           

ـ آقای ناصر رحمانی نژاد در نوشته ای تحت عنوان «... قورباغه ابوعطا می خواند»[*]، به نقد چند نوشته از آقای دکتر عباس میلانی پرداخته است . نوشته ای که از طریق چند سایت اینترنتی، ازجمله سایت «عصرنو» در روزدوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۸۶ - ۵ نوامبر 

۲۰۰۷، منتشر شده است. 

 یکی از آن نوشته ها ی مورد نقد  آقای ناصر رحمانی نژاد،جزوه ی «پنجاه صفحه ای» معروف: « اسرار فعاليتهای ضد ايرانی در خارج از کشور»، می باشد.

آقای رحمانی نژاد در آن رابطه می نویسد:

«...آقای میلانی که هنوز پس از 31 سال کتمان و انکار نقش خود هنگامی که بطور مشخص به او نشانی سندی را می دهند که او تهیه کرده، لاجرم با پذیرش ضمنی آن سعی می کند آن را توجیه کرده و لوث کند، می گوید: «ساواک بخش هایی از اوراق بازجویی مرا در نگارش مقاله ای علیه کنفدراسیون استفاده کرد.»9 (تأکید از من است). ما ایرانی ها به این می گوئیم "دم خروس". واقعیت، اما، فراتر از آن مقاله علیه کنفدراسیون دانشجویان ایرانی است. واقعیت این است که آقای میلانی درطول بازجویی های خود که از 14 دی 1355 تا پنج شنبه 18 فروردین 1356 جریان داشته، یعنی حدود سه ماه، اوراق بازجویی سیاه می کرده اند! با خواندن خاطرات آقای میلانی ما درمی یابیم که پس از تلفن ثابتی و مکالمه چند کلمه ای او با میلانی، همان تهدیدهای خشک و خالی هم قطع می شود و آقای میلانی مانند "بچه آدم" با "آدم" (اصطلاحاتی که بازجوها در مورد متهمانِ سر به راه بکار می بردند.) می نشیند و کارش را انجام می دهد. از این لحظه به بعد، نا گهان بطرز معجزه آسایی همه چیز تغییر می کند! عضدی دستور می دهد برایش چای بیاورند، به او و همسرش ملاقات می دهند، و ... و از همین جا به بعد دیگر چیز مهمی در خاطرات آقای میلانی دربارۀ بازجویی نیست، و تقریباً همه چیز، یا مسایل اصلی، مسکوت می ماند. ایرانی ها می گویند: هروقت دیدید بچه ای ساکت شده و صدایش در نمی آید، مطمئن باشید که دارد کارخرابی می کند! ظاهراً این قضیه در مورد برخی آدم های بزرگ هم صدق می کند! اکنون این سؤال پیش می آید که آیا آن اوراق سیاه شده در طول سه ماه بازجویی، فقط شامل همان مطالبی هستند که بنا به ادعای آقای میلانی، ساواک بخش هایی از آن را «در نگارش مقاله ای علیه کنفدراسیون استفاده کرد»؟ لازم است گفته شود این «بخش هایی» که آقای میلانی اشاره می کنند، بیشترین قسمت های این جزوۀ پنجاه صفحه ای را تشکیل می دهد. البته آقای میلانی می توانند مثل همیشه انکار کنند، توجیه کنند و شانه از زیر بار مسئولیت خود خالی کنند، اما همه انواع آکروبات بازیهای آقای میلانی خدشه ای به واقعیت وارد نمی آورد. واقعیت این است که آغاز و انجام کتاب و روش برخورد با موضوع، فصل بندی ها، مباحث ایدئواوژیک، زبان عمومی و بویژه اشارات پیاپی مانند «دکتر ملکزاده میلانی سپس شرح مبسوطی دربارۀ هر یک از گروههای متشکه کنفدراسیون نوشته و در ورای اختلاف نظرهای شخصی رهبران کنفدراسیون، به مسایل جنبی و در عین حال اساسی که در رابطه با تضادهای درونی کنفدراسیون است، اشاره می کند و دربارۀ اثرات انقلاب ایران در کنفدراسیون ...» یا «دکتر ملکزاده میلانی طی مطالب مشروحی که در این باره ...»10 (تأکیدها از من است)، و جا به جا نقل قولهای بلند بالای آقای میلانی، هیچ شکی باقی نمی گذارد که این جزوۀ پنجاه صفحه ای همان "بخش هایی" است که آقای میلانی سعی دارند آن را لوث کنند. آن تک جمله ها یا عبارات کوتاهی هم که اینجا و آنجا برای اتصال مطالب به یکدیگر آورده شده، شاید دو تا سه صفحه از کل این جزوه را تشکیل دهد. و اگر توجه داشته باشیم که این جزوه در بهمن 2535 (1355) بچاپ رسیده، در خواهیم یافت که این انبوه مطالب تنها ظرف دو یا سه هفته نوشته شده و هنوز تا تاریخ 18 فروردین 1356 وقت زیادی باقی است که آقای میلانی به تحقیقات آکادمیک شان ادامه دهند!

علاوه بر دلایلی که در بالا ذکر کردم باید به این نکته نیز اشاره کنم تا شاید دلیل اطمینان خود به این امر که نویسندۀ این جزوه را کسی جز آقای عباس میلانی نمی دانم،...»

 در این بخش از مقاله «... قورباغه ابوعطا می خواند» که ما آنرا در این نوشته نقل کردیم،  شامل پانویس  شماره های 9 و 10 نیز می شود، که ما در زیر به آنها اشاره می کنیم:

9 ـ عباس میلانی، «پاسخ به منتقدان»، سایت "ایران امروز"

10 ـ اسرارفعالیتهای ضد ایرانی در خارج از کشور، بهمن ماه 2535 .

    www.tvpn.de/ois/ois-irn-212-a.htm

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 ــ [*]  ـ  «... قورباغه ابوعطا می خواند» ــ ناصر رحمانی نژاد  

به نقل از سلیت عصرنو

http://asre-nou.net/1386/aban/14/m-rahmaninejad.html

 

هیئت تحریریه نشریه اینترنتی «جنبش سوسیالیستی» ـ نشریه سازمان سوسیالیست های ایران ـ سوسیالیست های طرفدار «راه مصدق».

دوشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۷ - ۸ اکتبر  ۲۰۱۸

 

تاريخ انتشار در سايت سازمان سوسياليستهای ايران ـ سوسیالیستهای طرفدار راه مصدق در روز دوشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۷ - ۸ اکتبر  ۲۰۱۸

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ