نشريه اينترنتی جنبش سوسياليستی
نشريه سازمان سوسياليست های ايران ـ سوسياليست های طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

آرشيو //      توضيح هيئت تحريريه نشريه اينترنتی « جنبش سوسياليستی» درباره مطالبی که از طريق سامانه ی سازمان سوسياليست های ايران منتشرمی شوند! ـ

آدرس لینک به این صفحه در سايت سازمان سوسياليستهای ايران:   ـ

www.ois-iran.com/2014/mehr-1393/ois-iran-6857-biografi.htm


بیوگرافی دکتر ناصر کاتوزیان | پدر علم حقوق ایران [*]

ناصر کاتوزیان کیست؟

۱-دوران تحصیلی:متولد: ۱۳۱۰. تهران «ناصر کاتوزیان» درکوچه در دار درخیابان رى به دنیا آمده است.خاندان کاتوزیان ازخانواده هاى کهن تهران است. نام خانوادگى اصلى آنها تهرانى بوده است که درزمان رضاشاه وقتى مجبور به دریافت شناسنامه مى شوند به دلیل علاقه به زبان اصیل پارسى، لغت «کاتوزیان» را از شاهنامه براى نام خانوادگى خویش اقتباس مى کنند و کاتوزیان به معناى پارسایان است."کاتوزیان گروهى بودند که تقریباً روحانیون دربار ساسانى را تشکیل مى دادند و درواقع طبقه باسواد زمانه خود بودند و از نفوذ فراوانى برخوردار بودند و چون خانواده ما خانواده اى روحانى بود. حتى عموى من قبلاً روحانى بود و بعدها به اجبار دربار عمامه ازسر برمى گیرند "دوران ابتدایى اش را در دبستان اقبال دوران دبیرستان را در دبیرستان علمیه طى مى کند . دکتر کاتوزیان با کلاس پنجم نظام قدیم رشته ادبی را دنبال و در همان رشته ادبى در ایران شاگرد اول مى شود و موفق به دریافت مدال درجه ۲علمى براى اولین بار در ایران مى شود. همین دریافت مدال مشوق او مى شود براى ادامه تحصیل.
او با انتخاب رشته حقوق تحصیلات خود را در دانشگاه ادامه مى دهد و در این رشته موفق به کسب مدال درجه یک علمى این رشته مى شود. با فوت پدر در سال دوم دانشگاه ضربه بزرگى به دکتر کاتوزیان وارد مى شود و این ضربه باعث مى شود تا او از رفتن به وزارت امورخارجه پشیمان شود و رشته قضا را انتخاب کند. پس از اتمام لیسانس حقوق از سال
۱۳۳۴ تا ۱۳۴۵ در دادگسترى روزگار مى گذراند تا جایى که حتى به ریاست دادگاه اراک و مستشار دادگاه استان و معاون ادارى و حقوقى هم مى رسد، اما داشتن روحیه تحقیق و پژوهش از یک طرف و عشق و علاقه او به تدریس و همچنین مخالف خوانى هایش با دستگاه پهلوی از طرف دیگر سبب شد تا کنج خلوت تحقیق و تفحص را به دنیاى پراضطراب و جنجال دادگسترى ترجیح دهد و به دنیاى علم و آرامش نقل مکان کند.
او در رشته حقوق در مقاطع مختلف تا دکترا همواره با عنوان شاگرد اولى فارغ التحصیل مى شود و رساله اش را در سال
۱۳۳۹ باعنوان «وصیت» به پایان مى رساند . پس از اتمام دوران دانشکده حقوق در مقطع لیسانس از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۵ در دادگسترى روزگار مى گذراند و مشاغل مختلفى را تجربه مى کرد تا جایى که حتى به ریاست دادگاه اراک و مستشار دادگاه استان و معاون ادارى و حقوقى هم مى رسد، اما داشتن روحیه تحقیق و پژوهش از یک طرف و عشق و علاقه او به تدریس و همچنین مخالف خوانى هایش با دستگاه حاکم از طرف دیگر سبب شد تا کنج خلوت تحقیق و تفحص را به دنیاى پراضطراب و جنجال دادگسترى ترجیح دهد و به دنیاى علم و آرامش نقل مکان کند.

۲-سفرعلمی به خارج کشور:او به دفعات متعدد به کشورهاى فرانسه و انگلیس و آمریکا سفر مى کندو در آنجا غور و تفحص علمی بسیار مى کند. با این حال علاقه وافر او به فقه باعث مى شود تا مطالعات فراوانى را در این زمینه داشته باشد. همین امر باعث مى شود تا زبان عربى را به همان اندازه بداند که در زبان فرانسوى و انگلیسى متبحر شده بود.
در سال
۱۳۳۲ اولین مقاله استاد در مجله کانون وکلاى آن زمان به چاپ مى رسد و سلسله مقالاتش در این باره ادامه پیدا مى کند تا اولین کتاب او تحت عنوان<<وصیت >>همزمان با اتمام دوره دکترى به چاپ برسد. دکتر ناصرکاتوزیان اولین دانشجوى ایرانى است که موفق به اخذ مدرک دکتراى حقوق در ایران و دانشگاه تهران شده است. او در سال ۱۳۳۳ در سن ۲۳سالگى ازدواج مى کند که حاصل آن دو فرزند پسر است که یکى از آنها دکتراى روانشناسى بالینى دارد و در حال حاضر مقیم آمریکا است و دیگرى مهندس الکترونیک است و در همان دیار زندگى مى کند.

۳- آثارتالیفی وکتابهای ایشان:دکتر ناصر کاتوزیان ۴۳ جلد اثر تألیفى و تحقیقى دارد که برخى از آنها به ۹۰۰صفحه مى رسد مهمترین آنها عبارتند از: ۱ ـ عدالت قضایى (۲جلد) که مجموعه آرایى است که او در دوران قضاوتش جمع آورى کرده. ۲ ـ گامى بسوى عدالت (۲جلد) توصیفى از زندگى خود استاد است که تمام زندگى اش را گامى به سوى عدالت مى داند. این ۲کتاب شامل بیش از ۴۰مقاله اى است که او در مورد حقوق اساسى نوشته است. ۳ ـ مقدمه علم حقوق که هنوز در دانشگاههاى مختلف تدریس مى شود و بیش از چهل بار تجدید چاپ شده است. ۴ ـ فلسفه حقوق (۳جلد) گل سرسبد کتابهاى دکتر کاتوزیان. او این ۳جلد کتاب را بیش از همه آثارش دوست دارد. ۵ ـ حقوق مدنى: دکتر کاتوزیان بیش از ۲۰جلد کتاب درباب موارد مختلف حقوق مدنى از جمله خانواده، تعهدات، قراردادها، مسؤولیت هاى مدنى، ارث و وصیت و… نوشته است. ۶ ـ نظریه عمومى حقوق ۷ ـ کلیات حقوق ۸ ـ آزادى اندیشه و بیان: دکتر کاتوزیان این کتاب را به سفارش سازمان ملل متحد در مورد آزادى اندیشه و بیان در ایرانانجام داده است. درتدوین اولین قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران نیز نفش داشته است

۴-توصیه های دکتر کاتوزیان:

۱-جمله اى کوتاه، پرمغز و ماندنى. حکایت آینه و جوان و پیر و خشت خام. «به جوانها مى گویم اگر از چیزى عصبانى هستید مراقب باشید، میراث گرانبهاى چندین و چندساله پدرانتان را از روى عصبانیت به زمین نزنید...» که منظور فقه وحقوق اسلامی است. و این تمام پختگى و حوصله پیرمردى سفیدموى و مرتب را نشان مى دهد که شمرده شمرده سخن مى گوید و هیچ عجله اى براى گفتن ندارد. دکتر ناصر کاتوزیان حالا درآستانه ۷۳سالگى است. با آنکه جدى است اما مهربانى و شفقت در چشمانش موج مى زند. متین، صبور، مؤدب و خوش سخن و البته آراسته
آیا او به آرزویش رسیده؟ در جواب این پاسخ چیزى جز لبخند از دکتر ناصر کاتوزیان نخواهید شنید. او رسیدن به آرزو را به مثابه توقف مى داند. مى گوید «وقتى میکل آنژ مجسمه «پتیا» را ساخت و در کلیسا خیلى مورد توجه قرار گرفت، خودش گریه مى کرد. وقتى از او پرسیدن چرا گریه مى کنى؟ گفت: براى اینکه این پایان کار من است. چون از این کار خوشم آمده.» و این گفته کاتوزیان نشان دهنده تلاش او براى نگه داشتن روحیه نارضایتى از خود و طلبگى است.

۲-بزرگترین معضل نظام حقوقى ما چیست؟ خیلى از حقوقدانها کارایى خود را از دست داده اند؟ دکتر کاتوزیان فراموش شدن جامعه از سوى حقوقدانان را عامل عمده نقصان مى داند و مى گوید «آنها فکر مى کنند همه چیز در قانون باید گفته شود و منبعث از قانون است، درحالى که حقوق غیر از قانون است. قانون بخشى از حقوق رسمى است که توسط قوه مقننه و مجریه وضع مى شود، ولى این اندیشه ها هستند و جامعه و سازمانهاى اجتماعى که حقوق را مى سازد و زمینه هاى اصلى اش را فراهم مى کند.»

۳- دلیل عقب ماندگى ما از کاروان تمدن : دکتر کاتوزیان دو دلیل را علت عقب ماندگى ما از کاروان تمدن و چسبندگى بیش از اندازه مان به قانون مى داند.
اول) عجز از شناخت معنای واقعی فقه: حقوق ما نتوانسته است معناى واقعى فقه را بشناسد و همین ضعف عمده به قوانین ما سرایت کرده است و فکر مى کنیم همه چیز باید در قانون باشد و همه چیز را قانون به ما بگوید. در واقع ما فراموش کرده ایم که عرف و عادت و هنجارهاى اجتماعى و نیازهاى آن نیاز مبرم به مراجعه ما به قوانین فقهى و بررسى دوباره آنها دارد. ضمن آنکه این عوامل خود نیازهایى را به وجود مى آورد که این نیازها موجب به وجود آمدن قواعدى مى شود که حتى دولتها را مجبور به وضع قانونى آنها مى کند. او در این باره مى گوید «درست است که دولتها مقتدر هستند.اما این اقتدار کاملاً ظاهریست و دولت از اطراف تحت فشارهاى متعدد اجتماعى است که بخش عمده اى از آنها منبعث از نیازهاى اقتصادى و حتى سنتها واخلاق و مذهب است و این ها در واقع در حال مبارزه با یکدیگرند. قانونى که وضع مى شود نتیجه پیروزى یکى از این فشارها بر سایر نیروها است. ما فراموش کرده ایم که قوه قضاییه مى تواند در قلمرو قوانین و تفسیر آنها خود کارگزار باشد.» در واقع از نظر دکتر کاتوزیان دلیل اول عقب ماندگى نظام حقوقى ما از نیازهاى امروز سنت گرایى شدید است که در ما وجود دارد و اجازه خلاقیت و تصمیم گیرى نمى دهد.
دوم )تقلید کورکورانه ازغرب و عقب ماندگى: «ما از نظر نظام ادارى و حقوقى خیلى تحت تأثیر نظام حقوقى فرانسه قرار گرفتیم. آنها براى حقوق مدنى بعد از ناپلئون همین ارزش و تقدس را قائل بودند ولى حالا این طور نیست و آنها از این حیث خود را نو و مدرن کرده اند و ما همچنان و همان سر کلاه آى با کلاه مانده ایم.» او معتقد است «حقوقدانان حتماً باید با این شیوه هاى کهنه و منسوخ مبارزه کنند و نداى عدالت و نداى وجدان و آن عرفان حقوقى را که به هرکسى که حقوقدان هم نیست اما وقتى یک قضیه حقوقى پیش او مطرح مى شود مى تواند تشخیص دهد که عدالت کدام طرف است را بیشتر مد نظر قرار دهند و به آن توجه بیشترى بکنند

۴- فلسفه وهدف علم حقوق چیست؟:دکتر کاتوزیان مى گوید: «هدف حقوق و تمام زیر و بم آن اجراى کامل عدالت و مصونیت جامعه از ظلم و بى عدالتى است.» او علت اصلى ماجراى مشروطیت را هم در همین نکته مى بیند و مى گوید : «عموى من یکى از سران اصلى مشروطیت بود و از او یادداشتهاى متعددى به دست من رسیده که آن را در کتابى تحت عنوان «برداشتهایى راجع به تاریخ مشروطیت» به چاپ رسانده ام. در آنجا در مقدمه اش نوشته ام که انقلاب مشروطیت در واقع قیامى براى دموکراسى خواهى نبوده است بلکه حکومت عادل مى خواسته اند و عدالتخانه.» او علت اصلی قیام مشروطیت را آراى متضاد قضات آن و فساد شدیدى که در دستگاه قضاى آن دوران رخنه کرده بود مى داند.

۵-آزادی اندیشه علمی : دکتر کاتوزیان در باره آزادى مى گوید:«آدمى اگر نتواند آنگونه که مى اندیشد افکارش را بیان بکند و اصلاً جرأت بیان فکرش را نداشته باشد در بحث آزادى و عدالت همچنان در خم اول این وادى باقى خواهیم ماند و این حاصل نمى شود مگر زمانى که هر کس هر آنچه مى اندیشد را بیان کند و برخورد اندیشه ها براثر همین اصل پیش پا افتاده میسر گردد. او مى گوید: «در همین حقوق موانع فراوانى براى آزاد اندیشى وجود دارد و تا این موانع از سر راهش برداشته نشود پاى نظام حقوقى ما همچنان مى لنگد.»


كـارنـامه پروفسور امیرناصر کاتوزیان :
الف) فهرست كتابها
(
اين كارنامه توسط آقاي دكتر ناصر كاتوزيان تنظيم شده است)
۱. مقدمه علم حقوق، (تاكنون ۴۲ بار چاپ شده از ۱۳۴۷ به بعد)، آخرين ناشر شركت سهامي انتشار، (۱۳۸۱ به بعد).
۲. كليات حقوق، نظريه عمومي، شركت سهامي انتشار، (۱۳۷۹ به بعد).
۳. فلسفه حقوق (۳ج)، شركت سهامي انتشار، (۱۳۷۷ به بعد).
۴. قواعد عمومي قراردادها (۵ ج)، شركت سهامي انتشار،(۱۳۷۲به بعد).
۵. عقود معين (۴ج)، شركت سهامي انتشار و كتابخانه گنج دانش، (۱۳۶۴ به بعد).
۶. نظريه عمومي تعهدات، نشر دادگستر، ۱۳۸۰.
۷. خانواده (۲ج)، شركت سهامي انتشار، ۱۳۷۵.
۸. اعمال حقوقي، شركت سهامي انتشار، ۱۳۷۰.
۹. ابقاع، نظريه عمومي ـ ابقاع معين، نشر دادگستر، (۱۳۷۰ به بعد).
۱۰. الزامهاي خارج از قرارداد (ضمان قهري)، (۲ج)، دانشگاه تهران، ۱۳۷۸.
۱۱. تحولات حقوقي خصوصي، دانشگاه تهران، ۱۳۸۰.
۱۲. مسووليت ناشي از حوادث رانندگي، دانشگاه تهران، ۱۳۸۰.
۱۳. قانون مدني در نظم كنوني، نشر ميزان، ۱۳۸۲.
۱۴. اموال و مالكيت، نشر دادگستر، ۱۳۷۸.
۱۵. وصيت در حقوق مدني ايران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۲.
۱۶. ارث، نشر دادگستر، ۱۳۷۶.
۱۷. حقوق انتقالي، نشر دادگستر، ۱۳۷۵.
۱۸. گامي به سوي عدالت، (۲ج)، دانشكده حقوق، ۱۳۷۹.
۱۹. توجيه و نقد رويه قضايي، نشر دادگستر، ۱۳۷۷.
۲۰. عدالت قضايي، نشر دادگستر، ۱۳۷۸.
۲۱. اثبات و دليل اثبات(ج۱)، نشر ميزان، ۱۳۶۲; (ج۲) ۱۳۸۳.
۲۲. گذري بر انقلاب ايران، شخصي، ۱۳۶۰.
۲۳. درسهايي از عقود معين (۲ج)، كتابخانه گنج دانش، ۱۳۸۱.
۲۴. دوره مقدماتي، حقوق خانواده، نشر دادگستر ، نشر ميزان،۱۳۸۰.
۲۵. اعتبار امر قضاوت شده.
۲۶. وقايع حقوقي.
۲۷. آزادي انديشه و بيان، سازمان ملل .
۲۸. مسووليت ناشي از عيب توليد، دانشگاه تهران، ۱۳۸۲.
۲۹. سفته، وصيت و ارث، دوره مقدماتي، نشر دادگستر.
۳۰. مباني حقوق عمومي.
۳۱. گوياتر از گفتارها، انتشارات دانشگاه تهران.

ب) فهرست مقالات
با توجه به اينكه پاره اي از مقاله ها (مانند “اثر عقد ضمان” و “عدم تاثير قوانين درگذشته” و “دوره مقدماتي حقوق مدني” و “اعتبار قضيه محكومبها”) به طور مسلسل و در چندين شماره مجله با موضوعهاي مختلف چاپ شده و بسياري از مقاله ها در دسترس نبود، تخمين زده ميشود كه جمع مقاله ها حدود
۴۰۰ بشود. ـ ناصر كاتوزيان.
۱. “ اثر عقد ضمان”، مجله كانون وكلاي دادگستري، بهمن ۱۳۳۲ تا دي ۱۳۳۴.
۲. “ عدم تاثير قوانين در گذشته”، مجله حقوقي وزارت دادگستري،۱۳۴۲.
۳. “ تشخيص مطابقت قوانين عادي با قانون اساسي”، مجله حقوقي دادگستري، ۱۳۳۵.
۴. “ اعتبار قضيه محكوم بها”، مجله حقوقي، در سلسله مقالاتمتعدد، ۱۳۳۸.
۵. “ تفسير قانون”، مجله حقوقي در ۲ شماره، ۱۳۳۷.
۶. “ دوره مقدماتي حقوق مدني”، مجله حقوقي، ۱۳۳۶.
۷. “ مرور زمان اجراء اسناد رسمي”، مجله كانون وكلايدادگستري، ش ۴۲، ۱۳۳۴.
۸. “ مرور زمان اسناد تجاري”، مجله حقوقي، ۲ ش، ۱۳۳۶،ش۴۷.
۹. “ مقدمه اي بر جمهوري اسلامي”، مجله جنبش ، ۱۳۵۷.
۱۰. “ صلح و عدالت و نيروي هسته اي”، مجله نگين، ترجمه ازفرانسه، ۱۳۳۱.
۱۱. “ دولت خدمتگزار و مسوول به جاي دولت حاكم”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۱۲. “ حافظ نظم يا بازوي عدالت”، مجله جنبش، ۱۳۵۹.
۱۳. “ خانواده و دولت”، مجله جنبش، ۱۳۵۹.
۱۴. “ پيامي به مجلس خبرگان”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۱۵. “ آزادي و حدود آن در اسلام”، ۱۳۵۹.
۱۶. “ آزادي مطبوعات و گوشه اي از آئينه تاريخ”، مجله جنبش،۱۳۵۷.
۱۷. “ آزادي انديشه در قانون اساسي و قانون مطبوعات”، ايرانفردا، ۱۳۷۷.
۱۸. “ مقدمه اي بر حقوق عمومي”، ۱۳۷۷.
۱۹. “ مباني فلسفي و حقوقي آزادي”، ۱۳۷۶.
۲۰. “ اهميت ذاتي قانون و فنون قانونگذاري”، ۱۳۷۷.
۲۱. “ حكومت عقل به جاي حكومت زور در روابط بينالمللي”،۱۳۵۸.
۲۲. “ پيوندهاي ناموزون در پيشنويس قانون اساسي”، ۱۳۵۸.
۲۳. “ نقدي تحليلي بر پيشنويس قانون اساسي”، ۱۳۵۸ در چندمقاله.
۲۴. “ لزوم پاسداري از قانون اساسي”، ۱۳۵۸.
۲۵. “ در جستجوي راه وحدت”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۲۶. “ جايگاه حقوق اسلامي در نظم حقوقي”، ۱۳۶۸.
۲۷. “ شوراهاي محلي و دموكراسي”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۲۸. “ دانشگاه در جهان امروز”، ۱۳۶۳.
۲۹. “ طرح سازمان ملي دانشگاهيان و دورنماي اداره دانشگاهها”،۱۳۵۷.
۳۰. “ آرايش يا پيرايش”، ۱۳۵۸.
۳۱. “ بي اعتباري رژيم و نقش دادگستري”، ۱۳۵۷.
۳۲. “ تحولات نظام حقوقي پس از انقلاب اسلامي”، ۱۳۵۸.
۳۳. “ درباره دادگاه خلق دولت”، ۱۳۵۷.
۳۴. “ ثروت خاندانهاي سلطنتي و نحوه رسيدگي به آن”، ۱۳۵۷.
۳۵. “ قوانين كيفري خفيفتر”، مجله دانشكده، ۱۳۷۰ .
۳۶. “ جرايم مطبوعاتي”، ۱۳۷۶.
۳۷. “ امر به معروف و نهي از منكر يا عامل انقلاب فرهنگي وسياسي”، ۱۳۵۷.
۳۸. “ گذري بر انقلاب ايران”، ۱۳۶۰.
۳۹. “ پيوند مذهب و انقلاب در ايران”، ۱۳۵۸.
۴۰. “ سكوت تحميلي”، مجله جنبش، ۱۳۵۹.
۴۱. “ جشن استقلال الجزاير و آموختنيها”، مجله جنبش، ۱۳۵۹.
۴۲. “ شكوه همبستگي ملي و پاسداري از آن”، ۱۳۵۷.
۴۳. “ تفسير و اجراي قوانين در سايه قانون اساسي”، ۱۳۷۵.
۴۴. “ ارتباط فقه با حقوق و نقش آن در قانونگذاري”، خراسان، ش۱۴۴۹۰-۹۱.
۴۵. “ قوه قضائيه بايد از سياست پرهيز كند”، مجله پيام امروز، ش۳۳، ۱۳۷۰.
۴۶. “ حقوق، رسوب تاريخي اخلاق”، ايران فردا، ش ۱۰.
۴۷. “ عدالت معاوضي در قراردادها”، ۱۳۷۲.
۴۸. “ گذشته و آينده; دو نيم از يك حقيقت”، مجله كانون وكلا،دوره جديد، ش ۵و۶.
۴۹. “ استصحاب; حكومت يقين بر شك”، نشريه دانشكده حقوق، ۱۳۶۰.
۵۰. “ سخني درباره عدالت”، مجله عدالت، ۱۳۷۲.
۵۱. “ فلسفه فقه”، مجله نقد و نظر، ۱۳۷۵.
۵۲. “ عدالت”، نشريه دانشكده.
۵۳. “ سير پيدايش انديشه شخصيت حقوقي وقف در اسلام”،ميراث جاويدان، ۱۳۷۲.
۵۴. “ مسووليت دارندگان وسايل نقليه موتوري زميني”، مجله دانشكده حقوق، ش ۲۵.
۵۵. “ تحول نهاد وقف و دورنماي آينده آن”، نشريه دانشكده حقوق; مجله نقد و نظر، ۱۳۷۸-۷۹.
۵۶. “ توجيه و مبناي تضامن غاصبان (ترتب ايادي) در فقه”،ميراث جاويدان.
۵۷. “ حق حبس و تسليم منفعت در اجاره اشخاص”، مجله حقوقي دادگستري، ۱۳۳۹.
۵۸. “ نقدي تحليلي بر قانون روابط موجر و مستاجر مصوب۱۳۷۶/۵/۲۶”، مجله دانشكده، ۱۳۷۶.
۵۹. “ سوء استفاده از حق يا تقصير در اجراي حق”، مجله دانشكده حقوق، ش ۲۱.
۶۰. “ تعليق در تعهدات، تحولات حقوق خصوصي”، دانشگاه تهران.
۶۱. “ مبناي حقوقي انفساخ عقد جايز در اثر مرگ و حجر يكي ازدو طرف”، مجله دانشكده حقوق، ش ۲۵.
۶۲. “طبيعت قراردادهاي الحاقي”، مجله مجتمع قضايي قم،۱۳۷۷.
۶۳. “ اثر قراردادها در مسووليت مدني”، مجله حقوقي دادگستري،ش ۴.
۶۴. “ استنباط احكام مدني از قوانين”، مجله حقوقي دادگستري،ش ۱، ۱۳۴۲.
۶۵. “ تضمين ايمني بيع”، مجله حقوق دادگستري، ش ۶.
۶۶. “ نقش قراردادهاي خصوصي در نكاح”، مجله دانشكده حقوق، ش ۳۰.
۶۷. “ ضمانت اجراي ماده ۲۸۴ قانون تجارت”، مجله حقوقيوزارت دادگستري، ۱۳۳۸.
۶۸. “ فقه سنتي، فقه پويا”، پيام هاجر، ۱۳۶۶.
۶۹. “ خطاي ورزشي و مسووليت ورزشي”، مجله دانشكده حقوق، ۱۳۷۲.
۷۰. “ اهميت شناخت مبناي التزام به عقد و تحول آن در تاريخحقوق”، مجله دانشكده حقوق.
۷۱. “ ارزش سنت و جذبه عدالت در توارث همسران”، مجله دانشكده حقوق و نقد و نظر، ۱۳۷۸.
۷۲. “ معماي تجديد نظر در احكام و تعارض نيروهاي اجتماعي”،مجله دانشكده حقوق.
۷۳. “ عصر تجربه و حقوق تجربي، اصول جبران خسارت در نظامحقوقي امريكا”، مجله دانشكده حقوق، ۱۳۷۷.
۷۴. “Lesion Contriacts مجله دانشكده حقوق ايران و دانشكده حقوق ويسكانسين، ۱۹۷۰.
۷۵. “ مظلومي به نام دانشگاه”، مجله جنبش، ۱۳۵۹.
۷۶. “ حاكميت در جمهوري اسلامي”، مجله جنبش، ش ۵۳ و ۵۴،۱۲ شهريور ۱۳۵۸.
۷۷. “ حقوق و اخلاق”، مجله جنبش، نهم مهر ۱۳۵۸.
۷۸. “ شوراي نگهبان و سوء تفاهم”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۷۹. “ ما و قانون اساسي”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۸۰. “ ابهام در وضع دانشگاه”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۸۱. “ بعدي تازه و خطرناك در انقلاب ايران”، مجله جنبش،۱۳۵۸.
۸۲. “ منطقه اي كردن انتخابات يا تجزيه حق حاكميت”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۸۳. “ پيوند مذهب و انقلاب در ايران”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۸۴. “ خبر تاسفآور هفته”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۸۵. “ دادگستري در انتظار تجربه اي تازه”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۸۶. “ انقلاب فرهنگي و تعطيل دانشگاهها”، مجله جنبش، ۱۳۵۹.
۸۷. “ سرنوشت قانون اساسي در قوه قضائيه”، انقلاب اسلامي،۱۳۵۹.
۸۸. “ پيمان آزادي گروگانها”، ميزان، انقلاب اسلامي، ۱۳۵۹.
۸۹. “ مباني نظم و آرامش در دانشگاه”، ۱۳۵۹.
۹۰. “ گذري بر تدوين اولين پيشنويس قانون اساسي”، نشريه حقوق اساسي، ۱۳۸۲.
۹۱. “ سهم عدالت در قضاوت”، مجله دانشكده حقوق، ۱۳۸۲.
۹۲. “ كارشناسي، علم و تجربه در خدمت عدالت”، مجله جنبش،۱۳۵۸; مجله دانشكده حقوق، ۱۳۸۲.
۹۳. “ رابطه فقه و حقوق”، نامه مفيد، ش ۴۲، ۱۳۸۳.
۹۴. “ اصول منطقي حاكم بر تفسير قانون اساسي”، مجله دانشكده حقوق، ۱۳۸۴.
۹۵. “ اماره و اثبات”، مجله دانشكده حقوق، ۱۳۸۴.
۹۶. “ آيين رسيدگي به اصالت سند”، مجله دانشكده حقوق،۱۳۸۳.
۹۷. “ پژوهش در خدمت عدالت”، مجله دانشكده حقوق، ۱۳۸۳.
۹۸. “ ستايش قرارداد يا اداره قرارداد”، مجله دانشكده حقوق،۱۳۸۰.
۹۹. “ نقد قانونگرايي افراطي”، دانشكده حقوق، ۱۳۷۹; نقد ونظر، سال ۶، ش ۳و۴.
۱۰۰. “ سهم عدالت در زندگي اجتماعي و حقوقي”، مجله دانشكده حقوق.
۱۰۱. “ تطور حقوق مدني”، مجله همبستگي، ش ۳۳، ۱۳۷۹.
۱۰۲. “ حقوق زنان”، ياس نو، ش ۲۰۸، ۱۳۸۲.
۱۰۳. “ بررسي قانون آيين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلابدر امور مدني”، اطلاعات، ۱۳۷۹.
۱۰۴.” جرم سياسي و حمايت از مجرمان سياسي”، حيات نو،۱۳۷۹.
۱۰۵. “ اهميت و اثر اخلاق اسلامي و دستاوردهاي علوم جديد درسياست كيفري”، جهان انديشه، سال ۱، ش ۷، ۱۳۵۹.
۱۰۶. “ گر ايمن كني مردمان را به داد”، اطلاعات، ۵ ارديبهشت۱۳۸۰.
۱۰۷. “ نيرنگ به قانون در روابط موجر و مستاجر”، مجله دانشكده حقوق، ۱۳۷۸.
۱۰۸. “ توالد بدون عشق”، مجله كانون وكلا.
۱۰۹. “ مسووليت ظهرنويسان و ضامنان چك”، مجله كانون وكلا.
۱۱۰. “ دعواي اخذ به شفعه”، مجله كانون وكلا.
۱۱۱. “ احراز رشد كودك پس از بلوغ، نقد رويه قضايي”، مجله كانون وكلا.
۱۱۲. “ ماهيت و آثار قولنامه”، مجله كانون وكلا.
۱۱۳. “ دعاوي قولنامه همراه با وجه التزام”، مجله كانون وكلا.
۱۱۴. “ معامله وكيل با خود”، مجله كانون وكلا.
۱۱۵. “ ماهيت و قلمرو ديه، زيان ناشي از جرم”، مجله دانشكده حقوق; مجله كانون وكلا.۱۶۴

منبع: وبلاگ بچه های حقوق 90 حکیم سبزواری

http://www.lawyers90.blogfa.com/post/32

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

  ـ [*] ـ نقدی بر نوشته ای بنام «بیوگرافی دکتر ناصر کاتوزیان/ پدر علم حقوق ایران» ــ ستيز با ظلم و دفاع از عدالت در نظريات دکتر ناصر کاتوزيان ــ بقلم دکتر منصور بيات زاده ( لينک اين نوشته در روز سه شنبه ٨ مهر ۱۳۹۳ -  برابربا ٣٠ سپتامبر ۲۰۱۴ )  اضافه شد. ـ 

http://www.ois-iran.com/2014/mehr-1393/ois-iran-2014-dr_Mansur_Bayatzadeh-setiz_ba_Zolm_wa_defaa_az_edalat_wa_hoghoghe_madani-dar_nazariyate_Dr_Naser_Katouzian.htm

تاريخ انتشار  در سايت سازمان سوسياليستهای ايران در روز  چهار شنبه ٢ مهر ۱۳۹۳ - ٢۴  سپتامبر ۲۰۱۴

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

درهمين رابطه:

 

 

مجموعه ای به مناسبت درگذشت دکتر ناصر کاتوزيان

http://www.ois-iran.com/2014/shahriwar-1393/ois-iran-6826_bemonasebate_dargozashte_dr_Naser_Katouzian.htm