نشريه اينترنتی جنبش سوسياليستی
نشريه سازمان سوسياليست های ايران ـ سوسياليست های طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

آرشيو //      توضيح هيئت تحريريه نشريه اينترنتی « جنبش سوسياليستی» درباره مطالبی که از طريق سامانه ی سازمان سوسياليست های ايران منتشرمی شوند! ـ

آدرس لینک به این صفحه در سايت سازمان سوسياليستهای ايران:   ـ

http://www.ois-iran.com/2013/khordad-1392/ois-iran-6234-Behroz_setoudeh-naghdie_bar_tajzadah.htm

پنجشنبه 9 خرداد 1392

نقدی بر پيام آقای تاج‌زاده به مردم ايران به‌مناسبت رد صلاحيت رفسنجانی،

 بهروز ستوده     

بهروز ستودهشما در پيام خود به مردم ايران به‌درستی از تشکيل دولت "وحدت ملی" سخن گفته‌ايد ولی به نادرستی برای تشکيل چنين دولتی اميد خود را به کس و يا کسانی بسته‌ايد که طی ۳۴ سال گذشته مهلک‌ترين ضربات را بر پيکر بنيان وحدت ملی ايرانيان وارد ساخته‌اند

آقای تاج زاده يکی از چند شخصيت اصلاح طلبی که در مقابل کودتای انتخاباتی خامنه – احمدی نژاد در سال ۸۸ ، صدای اعتراض خود را عليه کودتاچيان بلند کرد و به جرم همراهی با مردمی که رأی شان دزديده شده بود ، به کينه وغضب بيت رهبری و شخص خامنه ای گرفتار شده است ، در آخرين نامه خود از زندان اوين ، در مورد "انتخابات"، پيامی برای مردم ارسال داشته است که گرچه پيام ايشان حاوی روشنگری هائی است اما از آنجائی که در اين پيام ، توّهم پراکنی و در مواردی ناراستی هائی نيز وجود دارد ، خوب است که آن را مورد نقد قرار داد . لازم به تذکر است، پس ازاينکه آقای خاتمی عدم تمايل خود را برای ورود به صحنه "انتخابات" اعلام داشت و جای خود را به هاشمی رفسنجانی داد ، همه شخصيت ها و جناح های اصلاح طلب نيز حمايت و پشتيبانی خود را از کانديداتوری رفسنجانی اعلام نمودند. همچنين آقای تاج زاده نيز طی نامه ای از درون زندان اوين ، بر ضرورت پشتيبانی اصلاح طلبان از هاشمی رفسنجانی در انتخابات آينده رياست جمهوری تأکيد کرد! تا اينکه شورای نگهبان به فرمان خامنه ای، اقدام به رد صلاحيت رفسنجانی نمود که البته اقدام غير قانونی شورای نگهبان اعتراض اصلاح طلبان، برخی از اصول گراها و همچنين پاره ای گروهها و محافل سياسی خارج از کشور که برای خروج از بحران و باز شدن فضای بسته و خفقان آلود کنونی ، دل به پيروزی هاشمی رفسنجانی در "انتخابات" بسته بودند را بدنبال داشت .

و شگفتا که پس از رد صلاحيت رفسنجانی ، برخی از چهره های اصلاح طلب و از جمله آقای تاج زاده که انتظار ميرفت راهکار مناسبی را برای مقابله با توطئه بيت رهبری و خروج از بن بست کنونی ارائه دهند ، دست بدامان کسی ميشوند که درحقيقت مسبب اصلی بحران وتمامی فجايع ، خودِ اوست . شخص خامنه ای و بيت فاسدش را ميگويم که امروزه به مهمترين ستاد و مرکز توطئه گری عليه منافع ملی ايرانيان تبديل شده است. آقای تاج زاده در پيامی که از درون زندان اوين برای مردم ايران ارسال داشته است ، چنين وانمود ميسازد که گويا رد صلاحيت هاشمی رفسنجانی ، نتيجه تصميم جنتی رئيس شورای نگهبان بوده است ، لذا در پيام خود خامنه ای را خطاب قرار ميدهد و از او ميخواهد که به جنتی "مهار" بزند ! گوئی که شورای نگهبان و جنتی بدون اجازه رهبر اقدام رد صلاحيت هاشمی رفسنجانی کرده اند! و ناگفته پيدا است که درعبارت "مهار زدن به جنتی" معنائی نهفته است که بجز تقاضای "حکم حکومتی" تفسير و تعبير ديگری از آن نميتوان ارائه داد!

در بخشی از پيام آقای تاج زاده چنين ميخوانيم:

«ايرانيان سر افراز ! اقتدارگراها با دزديدن حق انتخابات آزاد ما ، راهی جز عدم شرکت در انتخابات مهندسی شده و نامشروع اخير را برايمان باقی نگذاشته اند . البته ما تا ۲۳ خرداد فرصت داريم تا با تشکيل کمپين بزرگ «رأی ما هاشمی» جناح حاکم را مجبور به تجديد نظر در تصميم غيرقانونی خود و بازگرداندن حق مسلم ملت در تعيين سرنوشت خويش کنيم . آقای هاشمی حتی اگر ۲۴ ساعت قبل از انتخابات به اين صحنه وارد شود ، پيروز ميدان خواهد بود. چرا که ملت ايران وی را می شناسد و در نتيجه نيازی به تبليغات صدا و سيمای ميلی ندارد. از سوی ديگر چنانچه رهبر از انجام وظيفه قانونی خود در مهار خودسری های جنتی و استيفای حقوق ملت قصور ورزد، وی را مسئول مستقيم اين انتخابات رسوا و تک اسبه و نيز نابسامانی های مديريت اجرايی کشور، پس از اين انتخابات خواهيم خواند . هم چنان که دولت آتی را دولت کودتا خواهيم ناميد.»

در همين چند سطر از پيام آقای تاج زاده به مردم ايران ، چندين ناراستی به چشم ميخورد که نگارنده اين سطور به اختصار به آن ميپردازد :

۱- آقای تاج زاده در پيام خود چنين القاء ميکند که رد صلاحيت رفسنجانی از طرف شورای نگهبان ، گويا برابر است با دزديده شدن حق "انتخابات آزاد" از مردم ايران ! حال سئوالی که برای مخاطبان پيام آقای تاج زاده يعنی تمام شهروندانی ايرانی که ۳۴ سال است حق انتخاب کردن و انتخاب شدن از آنان ربوده شده ، اين است که : اگر صلاحيت هاشمی رفسنجانی از طرف شورای نگهبان تأييد ميشد و يا به همان اميدی که آقای تاج زاده و اصلاح طلبان به آن دلخوش کرده اند ، اگر برفرض محال ، همين فردا خامنه ای با صدور حکم حکومتی ، رفسنجانی را به صحنه انتخابات بازگرداند آيا اين بمعنی اجرای "انتخابات آزاد" در جمهوری اسلامی و برسميت شناختن حق انتخاب کردن برای ايرانيان است؟! چنين بنظر ميرسدکه آقای تاج زاده که خود مجری چندين انتخابات در نظام جمهوری اسلامی بوده است ، حضور و يا عدم حضورکانديدای مورد نظر اصلاح طلبان و در اين مورد مشخص (هاشمی رفسنجانی) را ، معيار و ملاک "انتخابات آزاد" در حکومت ولايت مدار و مطلقه خامنه ای ارزيابی ميکند ! و متأسفانه پس از ۳۴ سال برگزاری انتخابات هائی درجمهوری اسلامی که از بيخ و بن تبعض آميز ، غير دمکراتيک و توأم با تقلب های آشکار بوده است ، هنوز هيچيک ار جناح های اصلاح طلب حاضر نيستند اين واقعيت انکار ناپذير را بپذيرندکه حق شهروندی ايرانيان مبنی بر انتخاب کردن آزاد و انتخاب شدن آزاد ، از نخستين روز تأسيس جمهوری اسلامی تا به امروز پايمال شده است و در هيچ دوره ای از ادوار انتخابات های اسلامی ، حتی زمانی که سه قوه مقننه و مجريه و قضائيه در دست اصلاح طلبان بوده است ، شهروندان ايرانی حق نداشته اند آزادانه انتخاب کنند و آزادانه انتخاب شوند ، چونکه شاخص آزادی انتخابات در نزد اصلاح طلبان ، هميشه مشروط به تأييد يا رد صلاحيت کانديدای آنان ، از سوی شورای نگهبان ولی فقيه بوده است ، و آقايان و خانم های اصلاح طلب حتی در اوج قدرت خويش ، برای رفع تبعيض های قانونی و دفاع از حقوق همه شهروندان ايرانی پافشاری نکردند تا رسيده اند به اينجا که شورای نگهبان خامنه ای ، ميتواند براحتی صلاحيت ستون انقلاب و جمهوری اسلامی شان(هاشمی رفسنجانی) را رد نمايد و آب از آب هم تکان نخورد .

۲- آقای تاج زاده در پيام خود به مردم ايران ، چنين القاء ميکند که گويا شورای نگهبان و شخص آيت الله جنتی بدون صوابديد رهبر اقدام به رد صلاحيت هاشمی رفسنجانی نموده است ! ايشان چنين مينويسد «چنانچه رهبر از انجام وظيفه قانونی خود در مهار خودسری های جنتی و استيفای حقوق ملت قصور ورزد، وی را مسئول مستقيم اين انتخابات رسوا و تک اسبه و نيز نابسامانی های مديريت اجرايی کشور، پس از اين انتخابات خواهيم خواند »

آيا کج انديشی و اوج توّهم نيست که برای خروج از بن بست کنونی کشور و بازگرداندن رفسنجانی به صحنه انتخابات قلابی ، دست بدامان کسی شد که تمامی توطئه ها در زير سرخودِ او است و همه تصميمات از بيت فاسد و دارودسته های فاسد نظامی – امنيتی پيرامون او رهبری ميشود ؟! و آياساده انگاری محض نيست که تصور شود شورای نگهبان و شخص جنتی بدون موافقت و کسب اجازه از خامنه ای ، اقدام به رد صلاحيت رفسنجانی کرده اند ؟! حالا ديگر کيست که نداند ، جنتی و جنتی ها در دستگاه فاسد بيت رهبری ، فقط مُهره های بی ارزش و دست نشانده ای هستند که به فرمان ولی فقيه و سران امنيتی و نظامی پيرامون او ، بحرکت در ميآيند و اعضای شورای نگهبان و رئيس آن شخص جنتی فاقد هرگونه تصميم و اراده مستقلی ميباشند ، پس مهار کردن نوکرهای گوش بفرمان ، که آقای تاج زاده بمثابه يک راهکار سياسی ، از خامنه ای درخواست مينمايد ، بجز مشروعيت بخشيدن به حکم حکومتی خامنه ای ، آيا نتيجه ديگری دارد ؟!

درخواست مهار زدن به جنتی که آقای تاج زاده در پيام خويش مطرح مينمايد ، حتی اگر به بهانه پرتاپ توپ به ميدان خامنه ای باشد ، همانند گل زدن به تيم خودی است و از نظر سياسی ، تاکتيکی است نامناسب و در جهت تأييد يکه تازی رهبر ، چونکه رهبر و ولايت مطلقه فقيه را که درحقيقت مسئول تمامی تباهی ها است از زير ضرب خارج ميسازد و مسئوليت رد صلاحيت رفسنجانی و بيشتر از ۶۰۰ نفر ديگر را ، از گردن خامنه ای برميدارد و بار اين مسئوليت را متوجه جنتی ميسازد ، بنابراين اگر قرار است که به تصميم شورای نگهبان ، بخاطر رد صلاحيت رفسنجانی اعتراض گردد ، ميبايستی که اين اعتراض شامل حال صدها نفر ديگر که رد صلاحيت شده اند نيز بشود .

۳ - آقای تاج زاده در پيام خود به مردم ايران ، چنين القاء مينمايد که اگر هاشمی رفسنجانی به صحنه بازگردد ، گويا آزادی انتخابات در ايران تأمين شده است و "حق تعيين سرنوشت" به مردم ايران بازگردانده شده است . ايشان چنين مينويسد : «البته ما تا ۲۳ خرداد فرصت داريم تا با تشکيل کمپين بزرگ «رأی ما هاشمی» جناح حاکم را مجبور به تجديد نظر در تصميم غيرقانونی خود و بازگرداندن حق مسلم ملت در تعيين سرنوشت خويش کنيم .» حتماً آقای تاج زاده که در دولت "اصلاحات" خود مسئول برگزاری چند انتخابات بوده است خوب ميداند که تا کنون سابقه نداشته است که شورای نگهبان در تصميم های خود تجديد نظر نمايد ، پس ميماند صدود حکم حکومتی از جانب شخص خامنه ای ! حال بايد از آقای تاج زاده که حتماً با ولايت مطلقه فقيه و اختيارات بی حد و حصر خامنه ای مخالف است بايد سئوال کرد که : گيريم هاشمی رفسنجانی يعنی کسی که اصلاح طلبان تمام اميد خود را به او بسته اند با حکم حکومتی ، به صحنه انتخابات بازگردد ، آيا اين اقدام ، مشروعيت بخشيدن به حکم حکومتی خامنه ای و اعتراف به قانونی بودن حکم حکومتی نيست ؟! و گيريم که پس از بازگشت با حکم حکومتی به صخنه ، با فرض اينکه هيچ تقلبی هم صورت نگيرد و رفسنجانی بتواند بر رقبای خود در "انتخابات" پيروز شود ، باز اين سئوال مطرح ميگردد : آيا کسی که با حکم حکومتی خامنه ای به قدرت بازگشته است ، توان روياروئی با رهبر و باندهای نظامی و امنيتی که اکنون کنترل رهبر را هم در اختيار گرفته اند دارد ؟! و مهم تر از همه اينکه ، آيا براستی آنچنان که آقای تاج زاده در پيام خويش عنوان مينمايد ، بازگشت هاشمی رفسنجانی به صحنه انتخابات قلابی جمهوری اسلامی را ميتوان به عنوان "حاکم شدن مردم بر سرنوشت خويش" تعبير نمود ؟!

۴ – در قسمت ديگری از پيام آقای تاج زاده به مردم ايران چنين ميخوانيم :
«هم ميهنان گرامی ! هاشمی به ميدان آمده بود تا با اتکاء به خدا و رأی شما و با شعار اتحاد و اقتدار و تشکيل دولت وحدت ملی ، پرچم دار راهی شود که در آن پول و پاسپورت و پرچم ملی اعتبار خود را مجدداً بازيابد.»

بعيد بنظر ميرسد که آقای تاج زاده معنی دولت وحدت ملی و چگونگی تشکيل چنين دولتی و همچنين از چگونگی ساز وکارهائی که باعث رونق اقتصادی و معتبر شدن پول و پرچم يک کشور ميگردد آگاهی کافی نداشته باشد ، در اينجا نيز باز اين سئوال برای مخاطبان پيام آقای تاج زاده پيش ميايد که آيا براستی هاشمی رفسنجانی چنان شخصيتی است که بتواند در ايران دولت وحدت ملی تشکيل دهد و به اهدافی که آقای تاج زاده آرزوی تحقق اش را در سر می پروراند جامه عمل بپوشاند ؟! شايسته ميبود که آقای تاج زاده که ميدانم با معانی لغات و واژه سياسی آشنائی کامل دارد بجای عبارت "تشکيل دولت وحدت ملی" توسط رفسنجانی ، عبارت تشکيل "دولت وحدت جناح های مختلف جمهوری اسلامی " را بکار ميبردند چون واژه "ملی" مدالی نيست که بر سينه هر دولتی و بر يقه هر کس و ناکسی آويزان گردد . در بدنامی سران ومسئولان جمهوری اسلامی ، همين قدر کافی است که گفته شود ، بسياری از اين سران و مسئولان جمهوری اسلامی و از جمله هاشمی رفسنجانی ، به جرم ترور و آدمکشی ، در برخی از کشورهای اروپائی و امريکائی ، تحت تعقيب پليس بين الملل ميباشند ، اينکه آقای تاج زاده با شخصی که در داخل کشور ، از همان ابتدای تأسيس حکومت اسلامی ، مردم ايران به او لقب "اکبرشاه روباه" داده اند ، و درخارج کشور هم بواسطه ترورها و بمب گذاری هائی که طراحی و رهبری کرده است ، تحت پيگرد پليس بين الملل ميباشد ، چگونه ميخواهد "دولت وحدت ملی" تشکيل دهد ، اين هم معمائی است که بهتر است آقای تاج زاده و همه کسانی که تمام تخم مرغ های خود را در سبد ناجی و معمار اصلی جمهوری اسلامی گذاشته اند ، به آن پاسخ دهند .

حرف آخر – آقای تاج زاده گرامی ! ضمن احترام و همدردی با شما و خانواده شما ، من به عنوان يکی از همدردان شما و کسيکه زندان و شکنجه ی دو رژيم ديکتاتوری شاهی و شيخی را در راه آزادی و سربلندی ايران و مردم محروم و ستمديده اش تحمل کرده است و به عنوان شاهد بازمانده ای از اعدام های چند نسل از شريف ترين جوانان اين سرزمين بدست جلادان دو حکومت خودکامه ولائی و آريائی، درد و رنج و نگرانی های شما که جسم تان در زندان است و روح و انديشه شما مدام درحال پرواز به سوی قله های آزادی و بهروزی ، احساس ميکنم . اما در پيام شما به مردم ايران گوهر ناسفته ای وجود دارد که اگر صيقل يابد راه برون رفت از بحران و مصيبت ۳۴ ساله را ميتوان در آن گوهری که شما به آن اشاره کرده ايد جستجو کرد . تشکيل "دولت وحدت ملی" ، اين همان گوهری است که ايران ويران شده برای نجات خويش بدان نيازمند است .

آقای تاج زاده ! شما در پيام خود به مردم ايران ، بدرستی از تشکيل دولت "وحدت ملی" سخن گفته ايد ولی به نادرستی برای تشکيل چنين دولتی ، اميد خود را به کس و يا کسانی بسته ايد که طی ۳۴ سال گذشته ، مهلک ترين ضربات را بر پيکر بنيان وحدت ملی ايرانيان وارد ساخته اند . شما درست فهميده ايد که فقط يک دولت ملی و برآمده از دل يک انتخابات آزاد و متکی به اراده و خواست اکثريت ايرانيان ، قادر خواهد بود که ايران را از ورطه هولناک کنونی نجات داده و برای کشور و مردم ايران که بخاطر سياست های نابخردانه و مخّرب حکومت اسلامی ، ارزش و اعتبار خود را در دنيا از دست داده اند، دوباره شخصيت و اعتبار ی در شأن تاريخ و تمدن اين سرزمين و اين مردم کسب نمايد ، ولی سئوال مشخص اينجانب از شما اين است که آيا در زير سايه دستگاه ولايت فقيه و جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن که بر اساس حکومت گروهی مشخص ، با اعتقاد و ايمان به يک دين و يک ايدئولوژی مشخص ، و در غياب مشارکت نيمی از ملت ايران (زنان) و حذف اقليت های دينی و قومی و صنفی ، و حذف تمام دگر انديشان و هنرمندان و نويسندگان و شاعران و وکلا و روشنفکران جامعه پايه گذاری شده است ، آيا امکان تشکيل يک "دولت وحدت ملی" در ايران وجود دارد ؟! هرکس کمی دانش سياسی داشته باشد به اين سئوال پاسخ منفی خواهد داد و نخستين شرط تشکيل "دولت ملی " را برچيدن موانعی که بر سر راه تشکيل چنين دولتی وجود دارد توصيه خواهد کرد . بنابراين مانع عمده ای که بر سر راه تشکيل "دولت وحدت ملی" وجود دارد ، حکومت ولائی خامنه ای و دارو دسته غارتگر پيرامون او هستند ، و کنشگران مذهبی و از جمله شما آقای تاج زاده اگر براستی در انديشه تشکيل "دولت وحدت ملی" و در انديشه آزادی همه ايرانيان هستند و نه فقط آزادی گروه و دسته ی خود ، مطالبه ی جدائی نهاد دين از نهاد دولت را ميبايستی در سرلوحه فعاليت آزاديخواهانه خود قرار دهند و اتحاد بزرگ و فراگير ايرانيان را بر اين پايه استوار سازند ، زيرا بدون تحقق اين امر ، برچيدن مصيبت ۳۴ ساله حکومت اسلامی و تشکيل "دولت وحدت ملی" بمنظور جبران عقب ماندگی ها و حرکت بسوی سازندگی ايرانی آزاد و آباد ، غير ممکن خواهد بود.

تجربه شکست سه دهه تلاش اصلاح طلبان دينی نيز همين واقعيت را به کنشگران سياسی ايران خاطر نشان ميسازد ، اگر چه هنوز بسياری از سياسيون ديندار ما هستند که حاضر نيستند حتی برای حفظ حرمت دين خود هم که شده است ، خواهان جدائی نهاد دين از نهاد دولت گردند.

 به نقل از سايت گويانيوز

تاريخ انتشار  در سايت سازمان سوسياليستهای ايران در روز پنج شنبه ٩ خرداد ۱۳۹۲ - ٣٠ مه ۲۰۱۳

  در همين رابطه:

ـــ  بيانيه سازمان سوسياليست های ايران  در رابطه با عملکرد شورای نگهبان  ـ  ٢ خرداد ١٣٨۴ ، ٢٣ ماه مه ٢٠٠۵ ـ و سخنی با آقای مصطفی تاج زاده در رابطه با  گفتار ايشان  در باره رد صلاحيت نامزدهای انتخاباتی رياست جمهوری اصلاح طلبان و مقايسه بی ربط  آن با کودتای ٢٨ مرداد و شخصيت دکتر مصدق !! ـ

http://www.tvpn.de/ois/ois-iran-425.htm

... آقای مصطفی تاج زاده در اعتراض به « رد صلاحيت  نامزدهای اصلاح طلبان »  ، کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ ، کودتائی که  سازمان های جاسوسی انگليس و ايالات متحده آمريکا با کمک دربار شاه  و ارتجاع داخلی از جمله بخشی از روحانيت برپا کردند، را با  رد صلاحيت « نامزدهای اصلاح طلبان » در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوری ، مساوی و برابر تلقی کرده و در اين مورد اظهار نموده اند : « همچنان که ملت ایران دولت بعد از مصدق را دولت کودتا نامید ما نیز دولت بعد از خاتمی را دولت کودتا مینامیم » ادامه

http://www.tvpn.de/ois/ois-iran-425.htm

و

ـــ  مجموعه ای از مطالب درباره انتخابات سال  ۱۳۹۲