|
||
اعلاميه ، رئيسالوزراء قوامالسلطنه در تاريخ ٢٧ تير ١٣٣١ معروف به اعلاميهء « كشتيبان را سياستي ديگر آمد » «ملت ايران ـ بدون اندك ترديد و درنگ دعوت شاهنشاه متبوع و مفخم خود را به مقام رياست دولت پذيرفته و با وجود كبر سن و نياز به استراحت اين بار سنگين را بر دوش گرفتم و در مقابل سختي و آشفتگي اوضاع در مذهب يك وطنخواه حقيقي كفر بود كه به ملاحظات شخصي شانه از خدمتگزاري خالي كند و با بيقيدي به پريشاني و سيهبختي مملكت نظاره نمايد. ايران دچار دردي عميق شده و با داروهاي مخدر درمانپذير نيست. بايد ملت همكاري بيدريغ خويش را از من مضايقه ندارد تا بتوانم به اين بيماري علاج قطعي دهم؛ مخصوصاً در يك سال اخير موضوع نفت كشور را به آتش كشيده و بينظمي عدیم النظیری را كه موجب عدم رضايت عمومي شده بهوجود آورده است اين همان موضوعي است كه ابتدا من عنوان كردم و هنگامي كه لايحه امتياز نفت شمال در مجلس مطرح بود موقع را غنيمت شمرده و استيفاي حق كامل ايران را از كمپاني جنوب در آن لايحه گنجانيدم، بعضي در آن وقت تصور نمودند همين اشاره باعث سقوط حكومت شد، اگر هم فرضاً چنين باشد، من از اقدام خود نادم نيستم؛ زيرا جانشين آينده من جناب آقاي مصدقالسلطنه آن فكر را با سرسختي بيمانندي دنبال نموده و در مقابل هيچ فشاري از پاي ننشست. اما بدبختانه در ضمن مذاكرات نوعي بيتدبيري نشان داده شد كه هدف را فداي وسيله كرد و مطالبه حق مشروع از يك كمپاني را مبدل به خصومت بين دو ملت ساختند و نتوانستند از زحمات خود كوچكترين نتيجهاي بهدست آورند. حل اين مساله يكي از لازمترين مساعي من خواهد بود به نحوي كه منافع معنوي و مادي ايران كاملا تامين شود بدون اينكه به حق رابطه دو مملكت خدشه وارد آيد. البته اين امر مشكل است اما محال نيست و اقدامي كه با عقل و درايت توأم باشد مطمئناً به ثمر خواهد رسيد و هرگاه نرسد من نيز از كار كنار خواهم رفت. در اينجا تذكر اين نكته اساسي را لازم ميدانم كه من به مناسبات حسنه با عموم ممالك، خاصه با دول بزرگ دنيا، اهميت بسيار ميدهم و رفتار خود را نسبت به آنها، منطبق با مقررات بينالمللي مينمايم، وليكن به اتباع ايران اجازه نخواهم داد كه به اتكای اجانب اعتراض خود را بر دولت من تحميل كنند. در امور داخلي نخستين كوشش من برقراري نظم و امنیت خواهد بود تا بتوانم در يك محيط سالم مبادرت به رفرمهاي عظيمي نمايم و شالوده نوينی براي تاسيسات دولتي بريزم. اصلاح عدليه در رأس كليه ضروريات قرار دارد. هموطنان من به عدل و داد مانند نان و آب نيازمندند. بايد قوه قضايه مستقل باشد و واقعاً از دو قوه مجريه و مقنّنه تفكيك و از زير نفوذ آنها آزاد شود و تمام افراد بدون استثنا بايد در مقابل قانون سر تعظيم فرود آورند و احكام صادره از محاكم بيچونوچرا به موقع اجرا درآيد. من شبي با وجدان آرام سر به بالين خواهم گذاشت كه در زندانهاي پايتخت و ولايات يك نفر بيگناه با ناله و آه به سر نبرد. همين كه ظلم و ستم رخت بر بست، مردم با آسايش خاطر اوضاع مالي و اقتصادي خود را سر و سامان خواهند داد و از نعمتي كه خداوند تعالي در زير و روي زمين ايران به آنها بخشيده برخوردار خواهند شد. ابتكار برنامه هشتساله به همين منظور به مخيله من خطور كرد و در آتيه نيز اين فكر را با استقامت و اصرار دنبال خواهم كرد. من ميخواهم كه تمام اهالي اين كشور، اعم از مأمور دولت و صنعتگر و كارگر و برزگر و بازرگان، غني و ثروتمند باشند. از چشمتنگي بعضي رجال كه درصدد كسر حقوق كارمندان و مصادره اتومبيل و فروش ادارات برآمدهاند تنفر دارم. ميزان عوايد عموم طبقات را به درجهاي بالا خواهم برد كه همگي بتوانند از كليه مواهب تمدن اين عصر مستفيد شوند. به همان اندازه كه از عوامفريبي در امور سياسي بيزارم، در مسائل مذهبي نيز از ريا و سالوس منزجرم. كساني كه به بهانه مبارزه با افراطيون سرخ، ارتجاع سياه را تقويت نمودهاند لطمه شديدي به آزادي وارد ساخته زحمات بانيان مشروطيت را از نيم قرن به اين طرف به هدر دادهاند. من در عين احترام به تعاليم مذهب اسلام ديانت را از سياست دور نگاه خواهم داشت و از نشر خرافات و عقايد قهقرايي جلوگيري خواهم كرد. ملت ايران، من به اتكای حمايت شما و نمايندگان شما اين مقام را قبول كردهام و هدف نهاييام رفاه و سعادت شماست. سوگند ياد ميكنم كه شما را خوشبخت خواهم ساخت. بگذاريد من با فراغ بال شروع به كار كنم. واي به حال كساني كه در اقدامات مصلحانه من اخلال نمايند و در راهي كه در پيش دارم مانع بتراشند يا نظم عمومي را برهم زنند، اينگونه آشوبگران با شديدترين عكسالعمل از طرف من روبهرو خواهند شد و چنانكه در گذشته نشان دادهام، بدون ملاحظه از احدي و بدون توجه به مقام و موقعيت مخاطبين، كيفر اعمالشان را در كنارشان ميگذارم حتي ممكن است تا جايي بروم كه با تصويب اكثريت پارلمان دست به تشكيل محاكم انقلابي زده، روزي صدها تبهكار را از هر طبقه به موجب حكم خشک و بيشفقت قانون قرين تيرهروزي سازم. به عموم اخطار ميكنم كه دوره عصيان سپري شده، روز اطاعت از اوامر و نواهي حكومت فرارسيده است. كشتيبان را سياستي ديگر آمد . تهران، 27 تير 1331، رئيسالوزراء قوامالسلطنه » تاريخ انتشار در سايت سازمان سوسياليستهای ايران در روز دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۵ اوت ۲۰۱۱
|