اما، در رابطه با مطالب مندرج در صفحات ١٠۶ و ١٠٧ کتاب
جمعه ها، که مربوط به نوشته دکتر خسرو شاکری(زند) می شود،
توضيحاتی را ضروری دانستيم.
١ ـ دکترخسرو شاکری در آن نوشته («خلیل ملکی و مصدق»)،
مندرج در صفحه ١٠۶ آن کتاب، افسوس می خورد که مصطفی «شعاعيان
زنده نماند تا از متن نامۀ خليل ملکی به دکتر مصدق مطلع
شود، تا از آن طريق بداند که ملکی نه فقط با توماس فينچ و
جمال امامی، که حتی با شخص محمد رضا شاه از در مذاکره وارد
شده بود تا نهضت ملی را "نجات" دهد». وی درپانویس همان
صفحه نوشته است: "ما قرائت کامل اين نامه را به همه توصیه
می کنیم."
چون ما کپی متن نامه خلیل ملکی به دکتر مصدق (به تاريخ
اسفندماه ١٣۴١) به نقل از کتاب خاطرات سیاسی خلیل ملکی را
در شبکه اينترنتی قرار داده ايم، لينک آن نامه را در
پانويس اين نوشته ذکر می کنيم، همچنين آن لينک را در پايان
نوشته دکتر شاکری، کپی صفحه ١٠٨ کتاب جمعه ها شماره ٧ ـ ۶
، اضافه کرديم. (١)
٢ ـ دکتر خسرو شاکری در پانويس صفحه ١٠٧ کتاب جمعه ها، در
رابطه با «پاسخ» دکتر مصدق به نامه خليل ملکی چنین نوشته
است:
«خواننده بايد توجه داشته باشد که مصدق به نامۀ رسيده از
جانب ملکی، مثل جواب به همۀ نامه ها، پاسخی مؤدبانه داد...»،
این اظهارات خسرو شاکری صحیح نيست، چونکه دکتر مصدق به آن
نامه خلیل ملکی اصولا پاسخی نداده است!!
اما در رابطه با اشتباه خسرو شاکری در آن مورد مشخص،
ضروريست همچنین يادآور شود، موضوعی که سبب می شود تا خسرو
شاکری چنان اظهار نظر اشتباهی بنماید، «ابتکار جالب» دکتر
محمد علی همايون کاتوزيان در چگونگی صفحه بندی کتاب خاطرات
سیاسی خلیل ملکی می باشد. و آن اینکه، استاد محترم دانشگاه
آکسفورد انگلیس به شیوه ناپسندی دست می زند که بيشتر جنبه
پروپاگاند سیاسی داشته، آنهم بر پايه تحريف حقايق و تقلب؛
شيوه کاری که به هيچوجه با امر تاریخ نويسی، آنهم بر پايه
اسناد و مدارک نمی تواند کوچکترين ربطی داشته باشد.
« استاد »دانشگاه آکسفورد انگليس، نوشته دو سطری دکتر مصدق
به تاريخ ١٨ آبان ماه ١٣۴٠ را در زير نامه خلیل ملکی به
دکتر مصدق که به تاريخ اسفندماه ١٣۴١تحریر شده است قرار
داده است (نامه ای که دکتر مصدق حدوداً ١٧ ماه قبل از نامۀ
خلیل ملکی، آنهم بضميمۀ نامۀ چند سطری در پاسخ به پيام
اولین کنگره جامعۀ سوسیالیست ها، خطاب به «کميته مرکزی
جامعۀ سوسیالیست های نهضت ملی ايران». چون دکتر مصدق آدرس
تشکیلات آن «جامعه» را نداشته است، آن پاسخ را از طريق
آدرس خلیل ملکی برای آن "هيئت مرکزی ..." می فرستد، و در
آن رابطه آن نامه دو سطری را به خلیل ملکی نوشته است)؛
موضوعی که دکتر خسرو شاکری در هنگام تحرير مقاله «خليل
ملکی و مصدق» به آن ابتکار ناشایست دکتر محمد علی همایون
کاتوزيان توجه نکرده است؛ يعنی تاريخ تحریر نامه خلیل ملکی
و تاریخ نامه دو سطری دکتر مصدق را با هم مقایسه نمی کند و
همچون بسياری ديگر از خوانندگان آن کتاب، گول «ابتکار
تبليغاتی» آن «استاد» دانشگاه آکسفورد ـ انگلیس را می خورد!
دکتر منصور بيات زاده در نقد برخی از نوشته ها و ادعاهای
غلط دکتر محمد علی همايون کاتوزيان در سال ١٣٩٠، طی نوشته
هایی به چگونگی شيوه و انحرافات آن «استاد» در امر تاریخ
نگاری دست به روشنگری می زند. وی در بخش پنجم (بخش پايانی)
آن مجموعه، تحت عنوان «تاريخنگار و مورخ مسئول، منصف و
بيطرف، رويدادها، نظرات و عقايد را آنطوری که اتفاق افتاده
و مطرح شده اند، تحرير و تفسير می نماید و از تحريف، تقلب،
تملق، دروغ، تزوير و عوامفريبی اجتناب می ورزد»، همچنین به
آن شيوه ناپسند تاريخ نگاری «استاد» دانشگاه آکسفورد
انگلیس اشاره کرده است. (٢) و بطور مشخص در نوشته ای تحت
عنوان "در باره «ابتکار جالب» دکتر محمدعلی همايون
کاتوزيان در امر تاريخ نگاری»"، با ارائه توضيحاتی در باره
آن شیوه کار، پرده از آن ماجرا برداشته است! (٣)
هيئت تحريريه نشريه اينترنتی "جنبش سوسياليستی"،
نشريه سازمان سوسياليست های ايران ـ سوسياليست های طرفدار
راه مصدق
جمعه ۶ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۸ اوت ۲۰۱۵
پانویس:
١ ـ نامه خلیل ملکی به دکترمصدق با عنوان "پدر بزرگوار ملت
ایران"، درتاریخ اسفندماه ١٣۴١ .