|
||
به نام خداوند جان و خرد سخنرانی امیررضا امیربختیار عضو حزب ایران در مراسم بزرگداشت مهندس نظام الدین موحد دبیر کل فقید حزب ایران " دریغا تهی از تو ایران زمین " اینک روانهای درگذشتگان را می ستایم ... فروشی های همه ی آموزگاران اشون را می ستاییم ... فروشی های همه اشون مردان .... و زنان را می ستاییم ... همه فروشی های نیک توانای پاک اشونان را از گیومرث تا سوشیانت پیروز را میستاییم . سخن خود را در این انجمن که به مناسبت گرامی داشت خاطره مرحوم مهندس موحد دبیر کل فقید حزب ایران برگزار شده است را ، از اوستا ، نامه سپند آزادگان ایران باستان آغاز نمودم ! و درود بی پایان خود را تقدیم به یکایک شما آزادگان و ایران پرستان ، سروران ایران و بانوان گرامی و ارجمندی می نمایم که همواره در راه پیروزی و سرافرازی این کهن نیاخاک اهوراییمان و باشندگانش کوشیده اید و از تلاش باز نخواهید ایستاد . و درود فراوان میفرستم بر روان پر فروغ استاد و همرزم عزیزم جاوید نام " مهندس نظام الدین موحد " آن سردار سرفراز نهضت ملی ایران ، که به فرموده فردوسی بزرگ : " ز یزدان از ما بر آن کس درود که آزادکی تارش داد و پود " اینک گرد هم آمده ایم که گرامی بداریم یاد و خاطره ابر مردی را که قلبی به گستردگی " ایران زمین " داشت . قلبی آکنده از عشق ، به مردمان این کهن بوم و بر . . . اندوهی جانگاه ، دل مرا سرشار نمود ، بغضی بزرگ گلویم را می فشارد ، گویی هنوز زمزمه ی صدایش که ای ایران ، ای مرز پر گهر را می خواند در گوشم نجوا می کند ، گویی هنوز حضور پر رنگش را که با وجود تنی فرسوده از زندان و شکنجه و ناملایماتی های روزگار ، با روحیه ای سرشار و امیدوار به آینده ای درخشان برای میهنمان در صحنه مبارزات ملی جهت استقرار حاکمیت ملت با وجود محدودیت ها و و کارشکنی ها ی فراوان ، با بودن فروتنانه اش در بین جوانان و راهنمایی و آموزش آنان و فراهم کردن فضایی برای بازگو کردن دردهایشان را می بینم و رفتنش را ناباورانه می نگرم. و چه زیبا سرائیده اند استاد ادیب برومند : " از جمع یاران دلنوازان جمله رفتند مژگان گشا کافسانه سازان جمله رفتند " سخن گفتن از شادروان " مهندس موحد " در پیشگاه یارانی که همواره با او بوده اند ، سخت و دشوار است . چرا ، که همه او را به نیکویی می شناسند و با وجود علم به این دشواری که از یک سو سراحت لهجه ایلیاتی و طبع کوهستانیم و از سوی دیگر احساس وظیفه ای که نسبت به میهنم دارم مرا بر آن داشت که با افتخار دعوت خانم دکتر آذین موحد را بپذیرم و راهی طولانی را از میان مردمان سخت کوش ایلم طی کنم و به تهران سفر کنم تا از نا ملایمتی ها ، شرایط دشوار حاکم بر ایرانمان و بیم ها و امیدهایی که آن بزرگ مرد آرمیده در آغوش خاک ، نسبت به آینده میهن ورجاوندمان داشت ، سخن به میان آورم چرا که میدانم سخن گفتن از ایران ، شادی و خوشی روانش را در مینو دو چندان می کند . گذشت سی سال از جنبشی که گویی در دی ماه پنجاه و هفت به ثمر نشست و به یکباره تمام ابعاد حاکمیت ملی را که که پیشوای نهضت ملی ایران و ستاره پر فروغ مبارزات ضد استعمار مردمان مشرق زمین مرحوم دکتر محمد مصدق از آن می گفت و برای آن می گوشید به ثمر نشست ، اما هزاران افسوس که پس طی روزهایی نه چندان طولانی در میان فریاد ها ی مرده باد و زنده باد به یکباره مفقود شد و ابری تیره بر آسمان میهنمان گسترانید و جنبش حق طلبانه مان را به انحرافی عمیق فرو برده که همچنان گریبان ایران و ایرانی را میفشارد . تجربه تلخ اعدام ها ، ترور ها ، زندان ها ، تبعید ها ، دفاع مقدس و پایمال شدن خون شهیدان ، گورهای دسته جمعی خاوران که رشید ترین و پاکترین فرزندان میهن را در دل خود جای داده اند و همچنین تعطیلی فله ای نشریات ، عدم اجازه کوچکترین فعالیتی به احزاب مستقل و ان جی او ها و بعضاً تعطیلی آنان ، برخورد شدید با دانش آموزان ، دانشجویان ، معلمان دگر اندیش ، کارگران و رانندگان جویای حق و حقوقشان بسیاری پدیده های تاسف آور که تنها دوره های حکومت و تهاجم تازیان و مغولان در سرزمینمان می توانستیم شاهد آن باشیم چه در دولت های اصول گرا و چه اصلاح طلب آن به گونه های متفاوت بر مردمانمان روا داشته شده . در صحنه بین المللی ، دستگاه دیپلماسی ناکار آمد جمهوری اسلامی که نه تنها نتوانسته است عزت و احترامی را که در خور ملت متمدن ایران است فراهم کند و منافع ملی ایرانیان را تامین کند بلکه با بیکفایتی تمام و کمال خود ، ما را تا آستانه تحمیل عهد نامه ترکمانچای و گلستانی دیگر هدایت کرده است . از سویی در شمال ایران ، در دریای مازندران که بر اساس قرارداد های ما بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی سابق دارای سهمی 50% در آن می باشیم ، سهم مان را تا آستانه 11% رسانده اند . شاخاب پارس که نشان از تمدن با شکوه ایران بزرگ دارد را با بی تفاوتی تمام می نگرند و در برابر رژیم های سزارین شده استعمار جهانی به سکوت می گزرانند و با زبونی تمام که ناشی از سیاست های ناکار آمدشان در عرصه داخلی و بین المللی دارد ، رئیس دولتشان دست در دست شیخک های استعمار نشین در زیر تابلویی با نام مجهول خلیج عربی می نشیند و مجال آن را فراهم می کند تا ادعای تجاوز کارانه و جسورانه اشان را پیرامون جزایر سگانه شاخاب پارس مطرح کنند ، آنگاه خود را ادامه دهنده و میراث دار حماسه سازان جنگ تحمیلی می دانند . اقتصاد بیمار ایران ، که با وجود درآمد های سرشار نفتی که خصوصاً در دولت کنونی بیشترین درآمد های نفتی تاریخ ایران را داشته است با عدم برنامه ریزی صحیح و سیاست های نابخردانه حاکمیت ، اقتصاد مملکت را در آستانه فروپاشی کامل قرار داده است . رانتهای بزرگ اقتصادی ، تورم کمرشکن ، هزینه های ایدئولوژیک سیستم از منابع ملت ایران در کشور هایی که نه تنها دوست ایرانیان به شمار نمی آیند ، بلکه عملاً دشمنی خود را بارها با ملت ایران نشان داده اند ، وضعیت مردم این کهن نیاخاک را که از منابع خدادادی فراوان بهره دارند به گونه ای فاجعه بار در آورده است . بیکاری جوانان ، بالا رفتن سن ازدواج ، افزایش نا امیدی نسبت به آینده ، اعتیاد به انواع مواد مخدر ، تن فروشی ، خودکشی و بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی را به همراه داشته است . از اینروست که دایره بسته حاکمیت جهوری اسلامی که راه ورود هر فرد خدمت گزاری را به ارکان مدیریتی کشور بسته است همچنین حضور فریبکارانه جناح های اصول گرا و اصلاح طلب حاکمیت در ارکان قدرت در دوره های متفاوت و عملی نشدن هیچ یک از خواسته های بزرگ ملت ایران که بیش از صد سال است که برای دست یابی به آن کوشش می کنند ، راه هر گونه تلاش و فعالیت در چهار چوب کنونی را بسته است و همانطور که جناب مهندس عباس امیر انتظام سمبل مقاومت ایرانیان طرح رفراندوم ملی برای تعیین سرنوشت کشور ، را در سالهای پس از انقلاب با شجاعت تمام از درون زندان اوین مطرح کردند و هیئت رهبری جبهه ملی ایران نیز در زمان حیات مرحوم موحد و مرحوم دکتر ورجاوند نیز اعلام کرده بودند ، تنها راه برون شد از بحران کنونی مراجعه به آراء عمومی ملت ایران جهت تایین سرنوشت است . باشد که در آستانه صدمین سال فتح تهران به رهبری مرحوم علیقلی خان سردار اسعد بختیاری رهبر برجسته انقلاب مشروطه و مبارزه ، مجاهدین بختیاری که مهر پایانی بر استبداد محمدعلی شاهی زدند ، با تلاش مبارزین و کوشندگان میهن دوست شاهد برقراری حاکمیت ملی در سرزمین عزیزمان باشیم . هموطن برخیز و بنگر هموطن برخیزو بنگر بنگر به ریشه خود به آریوبرزن و بابک و مازیار بنگر به فرزندان اهورایی کورش ، داریوش و خشایار شاه که در بند اهریمنان تازی پرستند هموطن برخیز و بنگر هموطن برخیز و بنگر که چگونه اتحاد بلوچ و کرد و آذری و فارس و بختیاری فرو خواهد آورد بیرق استبداد و به پا خواهد داشت درفش کیان کاویانیمان را
جاوید باد ایران- نهم اسفند سال هشتاد و هفت
|