نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

 
 

بايد بدون تعارف جنايات اسرائيل و كشتار بيگناهان را محكوم كرد

 

دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۷ - ۰۵ ژانويه ۲۰۰۹


دكتر عبدالستار دوشوكی

به نقل از سايت عصرنو
doshouki.jpg
یكی از خصیصه های فرهنگی ایرانیان شاید این باشد كه بگوئیم دوست ِ دشمن ِ من، دشمن من است ؛ و یا دشمن ِ دشمن ِ من، دوست من است. حمایت رژیم جمهوری اسلامی از جنبش حماس، و راكت پراكنی حماس علاوه بر ماهیت متحجر و مذهبی آن دستاویزی شده است برای بعضی از جریانات و چهر های اپوزیسیون، تا جنایات اخیر اسرائیل در نوار غزه را به نوعی موجه جلوه داده و حماس را مقصر اصلی قلمداد كنند. بسیاری از جریانات و شخصیت ها اپوزیسیون نیز همانند باراك حسین اوباما هوشیارانه مصلحت را در سكوت می دانند. اما سكوت در مقابل جنایت، روش آزادگان نیست. باراك اوباما در جریان مبارزات انتخاباتی خود گفت: "اگر كسی و یا كسانی شب و روز بر روی من و فرزندان من موشك و راكت پرتاب كنند، من می دانم با آنها چه كار بكنم، كاری كه هركسی خواهد كرد". هیچ كس از اوباما نپرسید اگر كسی سرزمین شما را اشغال كند، میلیونها هموطن شما را آواره كند، شهر شما را محاصره كند، منازل شما را با خاك یكسان كند؛ دهها هزار هموطن شما را دستگیر و در زندانهای خود بدون محاكمه و دادرسی زندانی كند، و حتی اجازه ندهد كه دوا و غذا به فرزندان شما برسد؛ شما با آن فرد و یا افراد چه خواهید كرد؟
من فلسطینی های فراوانی را می شناسم كه هرگز اجازه ندارند به سرزمین پدر و مادری و اجدادی خود برگردند. من همدانشگاهی یهودی داشتم كه با چشمان آبی و موهای بور یك اروپایی كامل بود و اجدادش نسل اندر نسل در اروپا زاده شده بودند. ولی او اجازه داشت كه به اسرائیل برود و آنجا را خانه خود بداند اگرچه "انگلیسی" كامل بود. در فلسطین كه قلب خاور میانه است، سیاهان اتیوپی و موطلایی های لهستانی و روسی و غیره و حتی شیرازی های اصیل اجازه دارند در آنجا خانه بسازند و آن را سرزمین "موعود" خود بدانند؛ ولی اعراب زاده شده نسل اندر نسل در آن سرزمین، از خانه مادری خود بعنوان تروریست یا كشته، یا سركوب، یا زندانی و یا رانده می شوند. متاسفانه دنیا در مقابل این جنایت ممتد سكوت اختیار كرده است زیرا كمترین اعتراضی با واكنش پدرخوانده های اسرائیل یعنی آمریكا و انگلیس مواجه خواهد شد. آمریكا و انگلیس كه خود را متمدن می دانند، از بربریت، توحش و نوعی "پاكشویی قومی" در فلسطین اشغال شده حمایت می كنند. مسئله فلسطین یك تراژدی انسانی است. این اسرائیل است كه با تبعیض مذهبی بر علیه دیگر مذاهب اساس و هویت و عملكرد ظالمانه خویش را بر اساس مذهب توجیح می كند. روشنفكران سكیولار ما كجا هستند تا اسرائیل را محكوم كنند. اگر یك مسلمان متعصب نظیر انتحاریون القاعده "قتلو فی سبیل الله" كرد و دهها انسان را كشت؛ همه ما از این عمل زشت حقا منزجز می شویم. حال چطورمی توان در مقابل این ادعای یهودیان سكوت كرد، كه می گویند خدا این سرزمین را در كتاب مقدس یهودیان به آنها وعده داده است و بر طبق آیات آسمانی آنها حق دارند از هر كجای دنیا (سیاه و سفید) به فلسطین بیایند و مردم بومی آنجا را سركوب، زندانی، تبعید و حتی قتل عام كنند و سرزمین آنها را غصب كنند؟ چطور شد احمدی نژاد را بخاطر ادعای مذهبی خود كه معتقد به ظهور مهدی موعود است محكوم می كنیم؛ اما در مقابل ادعای مذهبی یهودیان كه در عمل منجر به آواره شدن و قتل عام هزاران انسان بیگناه شده است، سكوت اختیار می كنیم؟
بر طبق قوانین بین المللی و قطعنا مه های متعدد سازمان ملل، اسرائیل یك رژیم اشغالگر و طبعا ظالم است. بعقیده من اسرائیل حق حیات دارد همانگونه كه فلسطینی ها نیز حق حیات مستقل دارند. خشونت، كشتار و زخمی نمودن بیگنا هان از هر سویی و به هر دلیلی كه باشد محكوم است. معمولا نیروهای مقاوم در هر كشور و سرزمین اشغال شده ای حق دفاع و مقاومت مشروع از خود را دارند. چرا نیروهای مقاوم در دیگر كشورهای اشغال شده، بعنوان مبارزان و رزمندگان مقاومت مورد تحسین جهانیان قرار می گیرند، اما در فلسطین آنها تروریست هستند؟ چرا؟ چون ما سنخیتی با افكار مذهبی آنها نداریم؟ ما چه سنخیتی با مذهبی كه كشتار و غضب سرزمین دیگران را دستور الهی می پندارد، داریم؟ نوار غزه در محاصره كامل زمینی، هوایی و دریایی اسرائیل بوده و است. آیا اسم این را می توان صلح یا آتش بس گذاشت؟ شما نمی توانید خانه كسی را ازهر طرف یعنی زمین و دریا و هوا محاصر كنید و اجازه ورود و خروج به احدی ندهید، و سپس گله مند شوید كه چرا از داخل آن خانه بسوی شما كلوخ پرتاب می شود، انگار كه شما همسایه مسالمت جو و مهربان آنها هستید اما آنها از بدجنسی راكت پرتاب می كنند. شما نمی توانید گلوی یك ملت را با پنجه آهنین گرفته و تا دم مرگ فشار بدهید، و اگر قربانی زیر دست و پای شما با تقلاء توانست مشتی خاك بصورت شما پرتاب كند، آنگاه فریاد بر آورید كه ای وای مردم جهان ! ببینید این تروریست وحشی چه بصورت من ِ بیگناه پرتاب كرد و دنیا نیز خاك پرتاب كردن قربانی را محكوم كند و بس. صد البته تشریح این واقعیت های انكار ناپذیر بمعنای حمایت از اعمال نابخردانه قشریون مذهبی حماس نیست. بنده كشتن هر انسان بیگناهی را محكوم می كنم. اما اگر بپذیریم كه حماس یك سازمان تروریستی است كه موشك پرتاب می كند و انسان بیگناه می كشد، آنگاه باید پرسید فرق بین راكت و یا موشك زمین به زمین حماس با موشكهای هوا به زمین و یا دریا به زمین اسرائیل كه تا به حال تعداد زیادی كودك و زن و انسان بیگناه را كشته است، چیست؟ چطور شد كه برای سنجیدن آنها از دو ترازوی متفاوت استفاده می كنیم؟ حماس و جهاد اسلامی و حزب الله و غیره محصول مستقیم عملكرد غاصبانه و سركوبگرانه اسرائیل هستند. چرا خود را گول بزنیم؟ جمهوری اسلامی حماس را بوجود نیاورد، اگرچه اكنون بنا بدلایل واضح بر همگان ظاهرا از آن حمایت می كند. سیاست تفرقه بینداز و حكومت كن ِ اسرائیل باعث شد تا حماس بوجود بیاید و در مقابل سازمان آزادیبخش فلسطین قرار گیرد. مبارزه فلسطینی ها یك مبارزه مذهبی نبود، علیرغم اینكه موجودیت؛ هویت و عملكرد اسرائیل بر اساس مذهب یهودیت است و بس؛ اگر چه دولت آن در رابطه با شهروندان خویش برخی اصول سكیولاریسم را رعایت می كند. سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات یك سازمان سكیولار بود كه در آن كمونیست ها؛ مسیحیان و دیگران نقش فعالی داشتند. اسرائیل با به تانك و توپ و موشك بستن سیستم و دستگاه های مختلف دولت ِ سكیولار عرفات در كرانه باختری، زمینه را برای رشد حماس و جهاد اسلامی آماده نمود. حال تلاش می كند حاصل كِشته خود را بسوزاند. و اما در مورد اشك تمساح رژیم جمهوری اسلامی برای سنی های فلسطین باید پرسید چرا سنی های ایران سركوب می شوند و اجازه ندارند كه حتی یك مسجد در تهران داشته باشند در حالیكه اهل تسنن در اكثر شهرهای اسرائیل مسجد دارند.
باید پرسید ! چطور شد وقتی ملاسویچ، صدام حسین و ملا عمر به قطنامه های شورای امنیت بی اعتنایی كردند، آمریكا، انگلیس و غرب با بسیج صدها هزار نیرو و صرف صدها میلیار دلار و جان هزاران انسان خودی و غیر خودی، برای عملی كردن قطنامه های شورای امنیت به یوگسلاوی سابق و عراق و افغانستان حمله بردند؛ اما در مورد اسرائیل و فلسطین نه تنها چنین نمی كنند، بلكه اسرائیل را در عمل تشویق به نقض قطعنامه های شورای امنیت می كنند؟ چرا؟ وانگهی امریكا و انگلیسی با آن سابقه طولانی خود در نقض حقوق بشر، چه حقی دارند كه برای دیگران تعیین تكلیف كرده و تصمیم بگیرند چه كسی تروریست است و چه كسی نیست. شاید مناسب باشد كه اشاره ای به دورویی و مكاری سیستم حاكم بر انگلیس داشته باشم. اوایل دهه هشتاد میلادی كه بنده به انگلیس آمدم، حزب كارگر انگلیس كه اپوزیسیون و مخالف دولت مارگریت تاچر بود، شدیدا طرفدار سازمان مجاهدین خلق بود و همواره در كنفرانس سالیانه حزب كارگر، مجاهدین میهمان ویژه بودند و نماینده مجاهدین نیز جزوء سخنرانان اول بود. این حمایت و دوستی آنچنان قوی بود كه من مطمئن بودم بعد از به قدرت رسیدن حزب كارگر در انگلیس، آنها در صدد بركناری رژیم جمهوری اسلامی و حمایت از مجاهدین و شورای ملی مقاومت خواهند شد. لازم بیادآوری است كه در آن زمان مجاهدین عملیات مسلحانه در تهران انجام می دادند، اما یار غار رهبران حزب كارگر بریتانیا بودند. دولت تاچر مخالف مجاهدین بود؛ وزیر كشور دولت مارگریت تاچر دیوید وادینگتون بود كه بعدها لقب "لرد" گرفت. وقتی حزب كارگر به قدرت رسید و مجاهدین دیگر عملیات مسلحانه انجام نمی دادند، ناگهان ورق برگشت و مجاهدین توسط دولت جدید حزب حاكم كارگر تروریست قلمداد شدند. حزب كارگر نه تنها به دستور بیل كلینتون، مجاهدین را در لیست تروریست ها قرار داد، بلكه با اصرار و پافشاری آن را به اتحادیه اروپا نیز تحمیل نمود. راستی فراموش كردم به شما بگویم، همان لرد دیوید وادینگتون ( وزیر كشور سابق كابینه مارگریت تاچر) اكنون جزوء طرفداران و حامیان پر و پا قرص مجاهدین و شورای ملی مقاومت هست. و دوستان دیروزی مجاهدین كه اینك بر مسند قدرت نشسته اند، مجاهدین را تروریست می دانند. البته جواب انگلیس ها این است كه : "ما دوست و یا دشمن نداریم؛ فقط منافع ملی داریم و بس". در پایان ازهموطنان تقاضا می كنم كه ایمیل نفرستند و به "بیقراری" بنده اعتراض نكنند كه "فلسطین را رها كن، فكری به حال ما كن"؛ زیرا بر طبق گفته شیخ اجل " بنی آدم اعضای یك پیكرند / كه در آفرینش ز یك گوهرند". "چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار".
عبدالستار دوشوكی
doshoki@gmail.com