نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

 

عباس امیرانتظام قدیمی ترین زندانی سیاسی را آزاد کنید

دکتر پرویز داورپناه


روز ۲۸ آذر برابر بیست و نهمین سالگرد زندانی شدن عباس امیرانتظام، قدیمی ترین زندانی سیاسی جمهوری اسلامی و اسطوره مقاوت و شجاعت محسوب می شود. عباس امیرانتظام در اوایل انقلاب به اتهام جاسوسی به حبس ابد محکوم شد، اکنون مدتی است، جهت درمان بیماری هایش در خارج از زندان و در مرخصی استعلاجی به سر می برد. ماه گذشته پس از اتمام زمان مرخصی وی، دادگاه انقلاب حکم به بازگشت او به زندان داد. با این حال، پس از مدتی، مرخصی استعلاجی وی، به مدت ۳ ماه دیگر تمدید شد.
امیرانتظام به خاطر مقاومت و پایمردی بی نظیرش در میان کوشندگان راه ازادی و گروه های سیاسی از احترام زیادی برخوردار است.
او در سال ۱۳۲۷ضمن تحصیل در دبیرستان دارالفنون جذب جنبش ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر محمد مصدق شد. در سال ۱۳۳۲ نامه اعتراضیه ی نهضت مقاومت ملی ایران به کودتای ننگین 28 مرداد را در تهران به نیکسون داد و تا سال ۱۳۴۲ در فعالیتهای سیاسی نهضت آزادی ایران شرکت داشت. از سال ۱۳۴۹ تا روز دستگیری مجددا در کنار مهندس بازرگان به مبارزه پرداخت.
اندکی بعد از اشغال سفارت آمریکا، وی درحالیکه در کشورهای اسکاندیناوی به عنوان سفیر ایران فعالیت می کرد، به تهران فراخوانده شد و در ۲۸ آذر ۵۸ بازداشت شد.
فرشته بازرگان، دختر مهدی بازرگان اظهار داشته است، تنها دغدغه بازرگان تا واپسین روزهای عمرش مساله زندانی شدن امیرانتظام بوده، که او را رنج می داده است و مساله ازادی امیرانتظام را، به عنوان آرزویی ناکام یاد می کرده است.
امیر انتظام به اتهام مخالفت با نظام ولایت فقیه، فراری دادن سران رژیم سابق و ارائه اطلاعات سری به آمریکائیان دستگیر و پس از ۴۵۴ روز بازداشت در سلول انفرادی، در دادگاه ویژه انقلاب بدون حضور وکیل و هیئت منصفه به اعدام محکوم شد.
حکم اعدام وی، با تلاش شادروان مهدی بازرگان به حبس ابد تقلیل یافت. امیر انتظام، اکنون در حال سپری کردن دوران محکومیت خود میباشد. او در تمامی این سالها خواستار برگذاری دادگاه تجدید نظر و اعاده حیثیت خویش شده است.
امیر انتظام در کتاب خاطرات خود میگوید:«پس از چهار صد و پنجاه و چهار روز اقامت در سلول انفرادی بدون ملاقات با کسی در روز ۲۶ اسفند ۱۳۵۹ محاکمه ام شروع شده و در تمام این مدت از حق ملاقات و امکان مشاوره با وکیل محروم بودهام، تنها ارتباط من با دنیای خارج از سلول، روزنامه بود که گاهگاهی به من میدادند و من همه مطالب آن را میخواندم و در سلولم نگاه میداشتم."
محاکمه امیر انتظام یکی از جنجالی ترین محاکمات، در تاریخ جمهوری اسلامی می باشد. انتشار گزارش گالیندوپل گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل و انتشار عکسی از امیرانتظام در بهداری زندان با پاهائی که با زنجیر به تخت بسته شده بود، نام او را بر سر زبان ها انداخت.
امیر انتظام در مصاحبه با روزنامه جامعه در اردیبهشت ماه ۷۷ در باره اتهام جاسوسی برای آمریکا میگوید:
"در نوزده سال (از سال ۱۳۵۸تا سال ۱۳۷۷) گذشته منتظر چنین فرصتی بودم که این سؤال در داخل کشور از من پرسیده شود و من بتوانم مسائل را به اطلاع هموطنانم برسانم."
"شما اطلاع دارید که در دولت موقت من معاون نخست وزیر، سخنگوی دولت و مسئول مذاکره و مکاتبه با تمام سفارتخانهها در داخل کشور بودم، از جمله آمریکا؛ و ما باآمریکا بیشترین قراردادها را داشتیم، چیزی حدود ۱۲۰۰ قرارداد ؛ بنابراین مراجعهٔ آنها برای ارتباط با دولت بیشتر با نخست وزیری انجام شد. چه آقای سولیوان به طور شخصی و یا کاردار ایشان و یا از طریق مکاتباتی که با ما صورت میگرفت. بنابراین ملاقاتها به صورت روزانه یا چند بار در هفته انجام میشد. ملاقاتها کاملاً رسمی و در دفتر نخست وزیری انجام میگرفت و معمولاً در حضور عدهای از همکاران من که در قسمت سیاسی کار میکردند در دفتر خودم اتفاق میافتاد. نامههایی را که نمایندگیهای دولتهای خارجی در ایران به نخست وزیری مینوشتند، من مطالعه میکردم و نتیجه را به مهندس بازرگان، نخست وزیر، اطلاع میدادم. این مسئولیت را آقای بازرگان به من داده بودند."
"ما با همهٔ سفارتخانهها مکاتبه میکردیم و جواب نامههای آنها را میدادیم. از جمله سفارت آمریکا. بعدها وقتی در آبان ۱۳۵۸ سفارت آمریکا اشغال شد و اسمش را گذاشتند جاسوس خانه، تمام مکاتباتی را که از آنجا به دست آوردند، به عنوان اسناد لانهٔ جاسوسی تلقی کردند، در حالی که این اسناد مکاتباتی رسمی و قانونی است که بین دولت آمریکا و دولت ایران انجام شده و بخشی از آنها را من از طرف نخست وزیر امضاء کردم، اما آنهایی که سفارت را اشغال کردند، این نامهها را به عنوان اسناد جاسوسی علیه دولت وقت و شخص من مورد استفاده قرار دادند."
پس از ترور اسدالله لاجوردی، امیر انتظام در مصاحبهای که در شهریور ماه ۷۷ با رادیو آمریکا انجام داد، لاجوری را «جلاد» نامید و به انتقاد از عملکرد لاجوردی پرداخت. این مصاحبه منجر به تشکیل پروندهای جدید علیه وی با شکایت خانواده لاجوردی به اتهام «تهمت» و شکایت مدعی العموم به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» شد و در سال ۷۹ مجددا به اوین بازگردانده شد. اولین جلسه دادگاه چندین سال بعد و در دوارن فروکش کردن تب اصلاح طلبی، ۲۳ خرداد ۸۵ برگزار شد.
او در دادگاه تاکید کرد: «هرآنچه در مصاحبه سال ۷۷ گفتم، حقیقت است.» دستگاه قضایی چندی بعد علیرغم زندانی کردن وی، این پرونده را راکد گذاشت.
آخرین دوره زندانی که در اردیبهشت ماه سال ۸۲ با انتشار طرح رفراندوم برای تعیین حکومت به آن گرفتار شد، در مهرماه سال ۱۳۸۶ و زمانی متوقف گردید که به گواه پزشکان انواع بیماریها و نیاز به عمل جراحی فوری ماندن وی را در زندان غیرممکن کرده بود.
او اکنون رسما یک زندانی است که در مرخصی استعلاجی به سر میبرد و هر روز ممکن است به زندان بازگردانده شود.
امیرانتظام در ۲۸اگوست ۲۰۰۸، نامه ای به دبیرکل سازمان ملل بان کی مون نوشت و خواستار دخالت سازمان ملل و کمک آنها در برقراری حقوق بشر و آزادی در ایران شد.وی این نامه را روی سایت petitiononline.com قرار داد و شروع به جمع آوری امضا کرد.
وی در باره ی وضعیت روحی و جسمانی خود و شرایط زندان برای زندانیان بویژه زندانیان بیمار می گوید: "از نظر روحی بسیار خوبم ولی جسمم به بیماری های متفاوتی دچار شده است. وضعیت بسیار بدی در زندان ها وجود دارد و اکثر اقدامات زندانبانان، نقض حقوق بشر است."
دریادار امیر هوشنگ آریان پور می نویسد: "امیر انتظام اسطوره ی شکست ناپذیر مقاومت در برابر ظلم و ستم و بیعدالتی است. او بالغ بر ۳۰ سال از عمر گرانبهایش را صرف مبارزه با بیعدالتی کرده است و بهیچوجه حاضر به امضای توبه نامه های فرمایشی در مقابل آزادی خود نشده است. بیایید از او بیاموزیم تا چگونه با نثار جان خود، بذر آزادی را در شوره زارهای وطنمان بکاریم."
نام و شجاعت و استقامت عباس امیر انتظام در تاریخ ایران پایدار و جاوید خواهد ماند
زنده باد آزادی ـ پاینده باد ایران

چهار شنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۷ - ۱۷ دسامبر ۲۰۰۸