نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

 

ازآنچه بازهم به استبداد خواهد انجامید دوری کنیم .  

  

دکتر مهدی مؤید زاده



  برنامه هایی که برای ایجاد مانع در رسیدن به آزادی واستقلال در سرزمین ماوسیله جاه طلبان وعاملان بیگانه لا اقل در55 سال اخیر طرح وپیگیری شده ومیشود تشابهات یکسانی دارد وبرنسل جوان ایران است که با بررسی دقیق ترآنچه بر ملت ماگذشته است آگاه وپویا  گام بردارد .  

 ازدوران حکومت ملی دکتر محمد مصدق  تا به امروزبارها شاهد دسیسه هائی بوده ایم که برای به کژراهه کشاندن نیروهای اصیل ومبارز در داخل وخارج کشور زیرکانه طرح ریزی وبه مرحله اجرا درآمده است. بانگاهی به روزگار نه چندان دور پس از بیان برخی ازماجراهائی که سا لیان متمادی ازآن میگذرد ونشان از تنظیم برنامه هائی وسیع برای ایجاد نفاق در جبهه مبارزات ضد استعماری وضد استبدادی مردم ایران دارد به آنچه که دردستور کارامروزی مخالفان پویندگان راه دمکراسی  است پرداخته میشود.  علاقه واعتماد ملت ایران براه مصدق وافشاگریهای بموقع رهبرنهضت ملی ایران دردوسال وچهار ماه که نخست وزیر ایران بود مانع آن شدکه بموازات نهضت اصیل ملی ایران وابستگانی را در قا لب نهضت بریزند وبا فریب مردم بخواسته های ضد ملی خود جامه عمل پوشانند.  نظری به وقایع دوران دکتر مصدق بیا فکنیم .درکناراوهمانگونه که در مجلس شانزدهم اشاره میکند(1) عده ای بنام هواداری از تز دکتر مصدق که آزادی واستقلال است بفریب مردم مشغولند که نمونه کامل آن حسین مکی است .اوبظاهردرراه جبهه ملی ایران تلاش میکند , دوشادوش  مصدق دربسیاری از صحنه ها حضور دارد .خوش سخن میراند وهزاران نفر اورا با لقب سرباز فداکار وطن تحسین میکنند .سخن اورا سخن مصدق می پندارند وراهش را راه او . مکی امیدوار است در بزنگاهی نهضت ملی ایران را برای قرارهایی که با بیگانگان گذاشته بود در اختیار گیرد  . براساس اسناد ومدارک موجود مکی درسفر به امریکا تماسهایی با امریکائی ها میگیرد ودرمصاحبه با خبرنگاران در امریکا خودرا پایان بخش مبارزات ملی شدن نفت میخواند ودر بازگشت به ایران زمزمه مخالفت با دکتر مصدق را آغاز میکند. مصدق ویاران وفادارش انحراف مکی را از مسیر خواسته های نهضت ملی ایران اعلام میکنند زیرا که مصدق وپیروانش بندوبست با بیگانگان را که پایمال کننده آرمانهای ملت ایرانست برنمی تابند .نقشه های جاه طلبانه وضد ملی مکی آشکار میشود .سرباز فداکار وطن سرباز خطا کار لقب میگیرد وتا پایان عمر ازصحنه مبارزات ملی طرد میشود ولی نهضت ملی ایران ادامه مییابد . 

 درپی توطئه های بسیار کودتای ننگین 28 مرداد1332به دوران دولت دکتر مصدق پایان میدهد .استعمار واستبداد
ازمصدق ویارانش میخواهد انتقام بگیرد اما مصدق شکست نخورده است مصدق دارای اندیشه آزادی ,دمکراسی وحاکمیت ملی است واین تفکر راه سربلندی وسعادت ملت ایران را     بیانگر است, راهش ادامه مییابد . چندروزی از کودتا نگذشته بود که نهضت مقاومت ملی شکل میگیرد تودههای مردم راه مصدق را ادامه میدهند وبه مبارزه ای سخت علیه حکومت کودتا میپردازند دانشجویان ,بازاریان , اصناف راه اورا فریاد میزنند سقف بخشی از بازار برای سرکوب بازاریان برداشته میشود ,دانشجویان را دردانشکده فنی دانشگاه تهران به گلوله میبندند وسه آذر اهورائی به شها دت میرسند .اما رژیم شاه ناتوانتر ازآنست که افکار مصدق را از نهضت مردم جدا کند .به فکر ایجاد نهضت ملی منهای مصدق می افتد اقدام میکند ولی نهضت ملی بدون مصدق ودر نبود او بدون افکار والایش قا لبی بدون محتواست ,موفق نمیشوند.  وبازهم بسیار نقشه ها برای تهی کردن نهضت ملی وشکل سازمان یافته اش جبهه ملی ایران از اندیشه های مصدق صورت میگیرد که ذکرش سخن را بدرازا میکشاند. انقلاب به نظام دیکتاتوری سلطنت درایران مهر پایان میزند . پس از انقلاب مشاهده میشود که همان توطئه ها اما درایندوره ازدوسویکی نظام تازه بقدرت رسیده ودیگربازماندگان رژیم سا قط شده برای برون کردن پویندگان راه مصدق از صحنه مبارزات اجتماعی ادامه دارد . در25 خرداد1360با اعلام ارتداد کار جبهه ملی را تمام شده می انگارند ولی این حربه نیز کارا نیست .گرایش مردم براه مصدق وتشکل جبهه ملی کاستی نمیگیرد ومردم ارتداد را برنامه ای سیاسی برای حذ ف جبهه ملی از صحنه مبارزات ملی می شناسند .وقایع خونین سالهای 1366به بعد جامعه را در خفقانی وسیع قرار میدهد .  درسالهای 1369و1368-گروهی درداخل وخارج کشور ازفشار حاکمیت برجبهه ملی بفکر بهره برداری افتاده وانحلال جبهه ملی را مطرح مینمایند .تلاشهای اعضاءجبهه ملی  درداخل کشور وپیام دکترکریم سنجابی به کنگره جبهه ملی اروپا در سال 1369مبنی براینکه جبهه ملی خانه ملت ایرانست و,احدی حق انحلال آنرا ندارد سدی در راه مخالفین جبهه ملی میشود .  ازدوران رئیس جمهوری آقای خاتمی که روی دیگری از حکومت جمهوری اسلامی بعنوان دوران کاهش شد ت عمل در برابردگر اندیشان است .جبهه ملی ونام مصدق مورد اقبال بیشتر مردم ایران قرار میگیرد . درآبانماه سال 1382 پلنوم سازمانهای جبهه ملی داخل کشور تشکیل میشود ودر آن هفت اصل که مجموعه ای از باورهای جبهه ملی میباشد به تصویب رسیده واعلام میگردد . دراین اصول خواسته های جبهه ملی که استقرار حاکمیت ملی دریک حکومت جمهوری برخاسته ازاراده عمومی ولزوم جدایی دین از حکومت وحفظ تمامیت ارضی واستقلال کشوراست به آگاهی همه کسانی که میخواهند درجبهه ملی عضویت داشته باشند میرسد . دراین راستا جبهه ملی ایران هرگونه حکومت موروثی را خواه نظام سلطنتی  شاهان پس از اعلام مشروطه در ایران یا جمهوریهایی که به موروثی شدن انجامیده است وحکومتهای مبتنی بریک ایدئولوژِی خاص وخلاصه هرنوع حکومت استبدادی را مطرودمی شمارد. تجربه به ما آموخته است که ارآنچه به استبدادانجامیده است دوری کنیم .                                                    

 پس این اعلام مشخص وآشکار عده ای این اصل اساسی را درجبهه ملی نادیده گرفته ومیکوشند با نفوذ در جبهه ملی داخل ویا خارج کشوربنام جبهه ملی چنین القا کنند که درجبهه ملی نوع حکومت مشخص نیست وهمگام با بازماندگان رژیم سلطنتی درسمینارها وکنگرهها همراهی خودرا نشان میدهند تابد ینوسیله جبهه ملی را سلطنت طلب معرفی کنند واز اعتبار واعتمادعمومی نسبت به جبهه ملی ایران به سود عناصری که بطور بنیادی افکاری متضاد با دمکراسی وآزادیخواهی دارند استفاده کنند.دراروپا وامریکا دربرابرشخصیت های اصیل وشناخته شده جبهه ملی اقدام به اعلام ظهور! جبهه ملی های جدید میکنند .نمونه دیگر این حرکت در برنامه رادیو تلویزیون امریکا بتاریخ دوازدهم خرداد87کاملا نمایان میشود. دوفرد معرفی شده از سوی مجری برنامه بنام عضوجبهه ملی مطالبی عنوان کردند که با نظریات جبهه ملی درمغایرت تام بود .هیئت رهبری واجرائی جبهه ملی این سخنانرا با صراحت رد کردودربیانیه ای با عنوان هشدار مطالب ونظریات گفته شده درآن برنامه را بطور کلی درتضاد با اصول اعتقادی جبهه ملی ایران و برای لطمه زدن به جبهه ملی ایران دانست .رادیو تلویزیون امریکا بظاهر این برنامه را درپی سمیناری بنام همبستگی که دردانشگاه مریلند امریکا تشکیل شده ترتیب داده بود .که اگر نگاهی اجمالی به پیامهای رد وبدل شده درآن سمینار بیافکنیم خواهیم دید که بغیراز دوسه پیام چند سطری تشریفاتی اکثر سخنرانان وپیام دهندگان از راههای دور ونزدیک نه در مسیر ایجادهمبستگی در جبهه ملی بل در راه ازهم پاشی آن افاده کلام نموده اند .یکی اصرار میورزد که میراث مصدق عامل پراکندگی ا ست وآنچه پیروان مصدق بارفتن زندان وتحمل انواع سختی ها وشکنجه ها متحمل شده اند نه نتیجه داده ونتیجه خواهد داد ولذا جوانان باید راهی نوبرگزینند . ودومی که ازشیفتگان نظام استبدادی منحط سلطنتی است تظاهر به حمایت از جوانان مینماید که گویا سالمندان قدیمی انها را به جبهه ملی راه نمیدهند  ! ومشاهده میکنیم که یکی از دونفر دعوت شدگان به برنامه رایوتلویزیون امریکا  آقای بهرام بهرامیان با سابقه ای روشن درهمکاری با مخالفان جبهه ملی بدروغ خودرا رابط بین محمدرضاشاه وسران جبهه ملی بمدت هشت سال معرفی میکند . دروغ آنقدر بزرگ است که نه فقط سودی برای گوینده ببار نمیاورد بلکه با هشداری تند وسریع ازسوی رهبری واجرائی جبهه ملی تکذ یب میشود  همزمان با تکذ یب ازسوی جبهه ملی ایران آقای سیف دبیرکل حزب ملت ایران که ازمبارزان آگاه زمان ما میباشد نیز این سخن را تقلب ودروغ مینامد . اقدام قاطع وبجای جبهه ملی عواملی را که در فکرند تا از نام نیک جبهه ملی سود برند نگران میکند .درسایتی شخصی که خبرگزاری جبهه ملی نامیده میشود ( میگویند معرف دوفرد مذکور به رادیو تلویزیون امریکا صاحب همین سایت بوده است ) خبری میاید که آقای ادیب برومند رئیس هیئت رهبری وشورای مرکزی جبهه ملی آقای بهرامیان را میشناسد وتایید کرده است .ووقتیکه آقای ادیب برومند آن را تکذیب میکند سلطنت طلبان وابسته به خاندان پهلوی وبعضی که بنام جبهه ملی سخنان آنان را تکرار میکنند درخارج کشورودر داخل جبهه ملی هم یکی دونفری از هشدار بجای جبهه ملی بخشم میایند . نخست سخن دلسوزانه است! که برنامه رایوتلویزیون امریکا مگر چه اهمیتی داشت واینکه سخنان دونفر ازاعضاء که ارزش پاسخگویی نداشت . اما نمیخواهند توجه داشته باشند که برنامه تلویزیون ورادیو امریکا بینندگان بسیار دارد ومنظور برنامه ریزان القاء مطالب  در اذهان مردم است واگر مسئولین جبهه ملی ساکت میماندند  سکوت آنها دلیلی بر صحت گفته های غلط تلقی میشد . نویسنده مقاله ای بنام دو دریچه  برباغ سوخته  با مغالطه ای شگفت آور تکذ یب جبهه ملی ورئیس شورای مرکزی آنرابلا تکلیفی مینامد. ولی بدون توجه برآنکه چگونه رد ادعای عواملی که میخواهند جبهه ملی را بی اعتبار نمایند وبدروغهای بزرگی توسل جسته اند بلا تکلیفی است, گر چنین است  پس تکلیف چیست ؟ نویسنده مذکور درمقام اثبات اینست که آندونفر شرکت کننده دربرنامه تلویزیونی عضوجبهه ملی بوده اند وسخن بجا گفته اند وبااین مقدمه خودنتیجه میگیرند (...آقای بهرامیان راز مگوئی را فاش کرده اند که مانباید ازآن اطلاع داشته باشیم  ) آیا همه صغری وکبری چیدن ها برای رسیدن بهمین منظور نیست؟ درهیچیک از کتابهای خاطرات ویا نوشته های سران جبهه ملی ایران درسالهای 50تا 58نامی از بهرامیان  نیست اما درکتاب درمحضر حاجی آقا که شرح مختصری از شکنجه دکترداوران ودکتر بهبهانی درزندانهای جمهوری اسلامی است. درچندجا اورا عضو سازمان سیا دانسته اند ودر اسنادمنتشر شده سفارت امریکا هم براین وابستگی مهر تائید زده اند. نویسنده مذکور تکذیب دروغ را بداخلاقی میداند . غافل ازانکه کوششی عبث است که سران جبهه ملی رابه بی توجهی به اخلاق درسیاست متهم نمود . نه عوامل حکومت شاه در بیست وپنج سال دیکتاتوری بعداز کودتا توانستند نقطه ضعف اخلاقی درسران جبهه ملی بیابند که اگر مییافتند چه ها که نمیکردند ونه نظام جمهوری اسلامی با در دست داشتن همه اسناد واطلاعات توانست برآنان تهمتی وارد کند .آقای ادیب برومند هم ازهمان سران است . سوابق مبارزاتی رئیس فعلی شورای جبهه ملی هم  در خود شصت سال پویندگی راه مصدق وهدایت جبهه ملی در شرایطی بحرانی و حسا س وبدون انحراف را داراست . بیش از شصت سال مبارزه با حفظ باورهای اصیل جبهه ملی نشان از صداقت واستواری ایشان دارد . درکنار این گفتارها ها ونوشتارها ازمصاحبه یک عضو هیئت اجرائی درداخل کشور بایک سایت اینترنتی که برخلاف اصول تشکیلاتی بخشی از گفتگوهای یک جلسه چند ساعته را با سلیقه شخصی دراختیار آن سایت جهت انتشار قرارداده اند بعضی بهیجان آمدند .مصاحبه کننده  بخشی از مطالب را بدلخواه بیان داشته اند واین خود مصداق لا اله گفتن والا الله آنرا نگفتن است ومعاندین جبهه ملی شادمانه ازین مصاحبه برای سست کردن هشدار جبهه ملی درمقام بهره جستن افتادند که تلاشی مذبوحانه بنظر میاید.یکی ازمفسرین رادیو تلویزیون امریکا که معمولا از لندن سخن میگوید وهمیشه بر سلطنت از دست رفته خاندان پهلوی واسف ها سرمیدهد نیز برای کمک بعواملی که  سازمانهایی بنام جبهه ملی هرروزدر اروپا وامریکا میسازند آمده واوکه وقتی نام کودتای ننگین 28مردادبمیان میاید خشگین بانگ برمیدارد که اینها را بتاریخ بسپارید هشدار جبهه ملی را مانعی  بردراختیارگرفتن جبهه ملی توسط ساواکیها سابق ودلباختگان سلطنت خاندان پهلوی دانسته است وجبهه ملی را مورد شماتت قرارداده است که این خوددلیلی براصالت جبهه ملی است . درپی موضع گیریهای مختلف مصاحبه ای نیز آقای دکتر موسویان رئیس هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران درداخل کشور دارد که ضمن بیان اصول وباورهای جبهه ملی ایران نگرانی خودرا ازاقدامات عناصری بنام جبهه ملی درداخل وخارج کشور بیان مینمایندآنجه در مصاحبه دکتر موسویان بیشتر بچشم میخوردآنست که سخنان وابستگان شناخته شده بیگانگان وگفته ها وتاکیدات بعضی در ایران یکسانست وگوئی ازیک منبع سرچشمه میگیرد وباید هشیار بود .(دکتر حسین موسویان که دارای سابقه ای روشن از سالهای 39 به بعد در جبهه ملی ایران است عضو شورای مرکزی از آغاز انقلاب تا به امروز وحدود بیست ونه سال عضو ورئیس هیئت اجرائیه جبهه ملی بوده وچند سا ل مدیریت داخلی روزنامه پیام جبهه ملی که صاحب امتیاز آن روانشاد دکتر مهدی آذر ومدیر مسئول آان زنده یاد آقای اصغر پارسا بوده را بعهده داشته است موضعگیری های این نشریه که رسما ارگان جبهه ملی ایران بود در جو ملتهب سالهای اولیه انقلاب درمبارزه با انحراف انقلاب تاثیری بسزا داشته است .دکترموسویان اکنون نیز رئیس هیئت اجرائیه ومسئول تشکیلات جبهه ملی در داخل کشور است ) با توجه به برنامه های گذشته برای نفوذ وایجاد انحراف درجبهه ملی این نگرانی فقط نگرانی هیئت های رهبری واجرائی جبهه ملی نیست. همه اعضاء وهواداران جبهه ملی ازینکه افرادی میکوشند جبهه ملی را به کژراهه برند نگرانند.جبهه ملی ایران باید با هشیاری کامل باباز بودن درها بروی همه نیروهای معتقد به آزادی ودمکراسی ودیگر اصول وباورهای جبهه ملی برای رسیدن به حاکمیت ملی تلاش کند .  رسیدن به حاکمیت ملی هماهنگی همه نیروهای ملی را میطلبد .اتکا به آراء عمومی همان ملت گرائی است, راهی که مصدق بزرگ بما آموخته است ودراین راه باید از نفوذ آنانکه در پوشش آزادی ودمکراسی برای استبدادی دیگرمردم را میخواهند بفریبند پیشگیری نمود.                                               
                                                              

مهدی مویدزاده

 سی ویکم تیرماه 1387

 

 زیر نویس:
1
- دردوره شانزدهم نمایندگان  جبهه ملی دوگروه بودند :اول آنها که به آزادی واستقلال مملکت ایمان داشتند وهیچ چیز آنهارا از عقیده خودمنحرف نمیکردوتاآخرین لحظه درعقیده خود باقی ماندند . دوم آنهاکه آزادی واستقلال را وسیله پیشرفت ومقام قرارداده بودند واز همان اول تشکیل دولت اینجانب سرلشکر زاهدی رانامزدنخست وزیری  کردند که من بعداز غائله 23 تیر1330ازآن مطلع شدم .  (ازکتاب خاطرات وتالمات دکتر مصدق ص247)