نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

 

 
 

ظهور امپراتوری نوین روسیه و خطر تجزیه ایران

حسین زربخش، محمود جعفری

 

چشم اندازی به موضوع

اکنون همه نگاه ها به کرملین، این دور دست، یعنی در تقاطعی که در طول چند سال اخیر پیرامون ایران و بحران هسته ای ایران، متقاضیان و مذاکره کنندگان متعددی را پذیرا بوده، دوخته شده است، آیا آنگونه که مقامات جمهوری اسلامی ایران بویژه عناصر مهم در دستگاه دیپلماسی دولت نهم فکر می کنند و می گویند، سیاست سازان کرملین با نهایت صداقت و شهامت در پی اعتلای ایران و ایرانیان هستند؟! آیا حقیقتاَ آیات و روایات پترکبیر مربوط به ایران از اندرونی های کاخ کرملین رخت بر بسته و نگاه اهریمنی و ضد ایرانی در اطاقک های پی در پی از پس حصار بلند کرملین روفته شده است؟!

نهایتاً سوالی که باید به پاسخ آن بپردازیم این است که در این داد و ستد اهریمنانه پیرامون نفی حفظ یکپارچگی ایران، آیا مقامات سیاسی کرملین و در راس آن ولادیمیر پوتین، به کدام یک از پیام و نداها گوش می کند؟ آیا پیشنهاد سیاستمداران آمریکایی را که سعی دارند بسته "دلربایی" به کرملین بدهند که بخشی از "معامله بزرگی" جهانی میان روسیه و آمریکا است را مورد اجابت قرار می دهند و یا اینکه " هدیه واقعاً سلطانی " با نرخ مشخص " 50 میلیارد " دلاری دولت غیر منتخب و آشیان و مأمن زایش تروریستها یعنی عربستان سعودی ودیگر دولت های غیر دمکراتیک ریز و درشت عربی که مدعی پاره ای از کشور ایران هستند - را دنبال خواهد کرد؟!

و یا اینکه وصایای بنیانگذار امپراتوری روسیه قدرتمند " پتر کبیر" را که فرمان داده بود " باید همیشه در پی آن بود که ایران رو به ویرانی رود و چنان باید آنرا در حال احتضار نگاهداشت که دولت روسیه هرگاه بخواهد بتواند بی درد سر آنرا از پا در آورد و به اندک فشاری کار خود را بپایان رساند. "[1] را مورد به مورد به مرحله اجرا می رساند؟

ویا شاید هم اینکه کرملین جانب حقیقت را پیش گرفته و واقعیات تاریخی مربوط به جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس را بدون کوچکترین دخل و تصرف به اطلاع افکار عمومی می رساند. برای باز شناسایی این بحث دشوار که حیات و ممات کشور ایران به آن گره خورده است، نگاهی به تاریخ ایران و روسیه که در نخستین قرار داد استعماری این کشور با ایران در عهد نامه سان پترزبورگ در اوت 1723، تبلور یافت، ضروری است.

روسیه تزاری و صدامات آن بر ایران

آنزمان که شاهان هوسباز، مردان کاردان را یکی پس از دیگری از میان برداشتند و یا چونان امام قلی خان، سردار بزرگ ایرانی،  - کسیکه متجاوزان بیگانه همچون پرتقالی ها را در ژانویه  1622  از ایران بیرون راندند، - خود و تمامی اعضای خانواده شان رابه قتل رساندند و آنگاه  دیوانیان و صاحب منصبان و بعضاً به همراهی برخی از روحانیون نا آشنا به امور سیاسی ، کشورداری و دیپلماسی بین المللی، جای آنها را بی درنگ گرفتند؛ متعاقباً دیوان و بدان بفکر افتادند تا پاره ای از کشور ایران را برای خود بستاند؛ محمود بن میرویس افغان (  محمود افغان ) در این میانه بنای تاخت و تاز به ایران را گذاشت و در سال 1722، به حکومت شاه سلطان حسین در ایران پایان داد و تاج شاهی او را برسر خود نهاد.  از سوی دیگر  امپراتوری روسیه تزاری نیز که شاهد حادثه بود، از فرصت پدید آمده استفاده کرده و هنگامیکه شاه سلطان حسین، - شاه بی کفایت و بی درایت ایران،- بواسطه فرزند خود طهماسب دوم، اسماعيل بيک را به دربار پتر کبیر می فرستد؛ تزار روسیه در قامت انسانی و نوع دوستی و چونان همسایه ای شریف، در قرار داد سان پترزبورگ در 25 اوت 1723، کرانه های غربی دریای خزر تا خطه سرسبز گیلان [2] را در برابر حمایت از شاه ایران در مقابل بیرون راندن قوای افغان از ایران، مطالبه می کند. 

اما طولی نکشید که آشکار شد، امپراطور روسیه نه تنها اقدامی، که خود قول مساعد آنرا داده بود، انجام نمی دهد، بلکه در کمال حیرت و ناباوری ایرانیان، خود وی تیشه بر ریشه ایران و ایرانیان می زند.

پتر کبیر که بی هیچگونه پروایی امیال خود را پیرامون همسایگانش بیان می داشت، همواره خواستار ایرانی ضعیف و محتضر بود. [3]

باری ایران ضعیف و از پا در افتاده، همواره امیال و خواستگاه های مادی امپراتوری روسیه تزاری را تامین می کرد. بنابراین امپراتوریی که در هر ضلع خود در حال توسعه طلبی بود، ضربات مرگبار بی شماری را بر پیکره بی رمق ایران، که حاکمان و مدیران ناکارآمدی بر آن حکومت می کردند، وارد آورد، لاجرم هر روز بر اساس اندرزهای پتر کبیر، مقدمات ضغف و استیصال بیشتر ایران را در سطح داخلی و منطقه ای فراهم می آورند.

[1] - بخشی از وصایای پتر کبیر در مورد ایران

[2] -  بر اساس ماده 3 این قرار داد روسیه به عنوان اين که ايالات ساحلي را طهماسب الي الابد به روس ها واگذار کرده، پتر کبیر امپراتور روسیه تزاری، ژنرال لواشف را به حکومت گيلان منصوب کرد.

[3] - او می گفت: " باید چاره جویی های فراوان کرد که کشور ایران روز بروز تهی دست تر شود و بازرگانی آن تنزل کند. روی همرفته باید همیشه در پی آن بود که ایران رو به ویرانی رود و چنان باید آنرا در حال احتضار نگاهداشت که دولت روسیه هرگاه بخواهد بتواند بی درد سر آنرا از پا در آورد و به اندک فشاری کار خود را بپایان رساند... هر قدر ممکن است خود را به خلیج فارس برسانید. "

شکست ایران در جنگ اصلاندوز ، فتحعلی شاه قاجار را مجبور کرد تا تن به صلح زبوحانه ای با امپراتوری روسیه تزاری دهد. و روسیه تزاری و بریتانیا کبیر! با تحمیل قرارداد گلستان در ۱۲ اكتبر ۱۸۱۳، گرجستان، داغستان، باکو، دربند، شروان، قرباغ، شکي، گنجه ، موقان و قسمت علياي طالش همچنين حق کشتيراني در درياي خزر را در حوزه قلمرو خاک خود درآورد.

عهدنامه ننگین گلستان سبب گردید تا برای نخستین بار مرزهای جغرافیایی ایران تغییر فاحش کند و تمام نواحی حاصلخیز در شمال رود ارس به دست امپراتوری روسیه تزاری بیافتد.

در سال 1826 دوباره درگیری ها میان نیروی دوطرف آغازیدن گرفت و در این جنگ - که در حاکیمت ایران از نیروهای کاردان و آگاه پاکسازی شده بود،-  سپاه ایرانی نیز شکست بسیار سختی خوردند که حاصل آن تحمیل عهدنامه ننگین دیگری به ایران بود.

در پایان جنگهای دور دوم ایران و روس ؛ در 21 فوریه 1828، در روستای ترکمنچای قرار داد تحمیلی صلحی در 16 فصل بین نمایندگان دولت روسیه تزاری و ایران منعقد گردید که آثار مخرب سیاسی ،اقتصادی و ... جبران ناپذیری برای ایران به بار آورد . [1]

چندی نگذشت که مقامات روسی مدهوش سرزمین های خاوری دریای خزر گشتند، و این خواستن نیز معنای به غیر اشغال و تصاحب در پی نداشت و با این تمهیدات بود که امپراتوری روسیه تزاری اهداف شوم استعماری خود را با حمله و چنگ اندازی به مرزهای شرقی ایران در قرارداد نگین آخال تکرار کردند.

بدین ترتیب امپراتوری روسیه تزاری که در پی تصاحب و تسلط بر گستره ترکستان و بخش های خاوری دریای خزر بود، توانستند در تاریخ 14 دسامبر 1881، این نواحی حاصلخیز را به خاک امپراتوری خود اضافه کند و از آن پس این نواحی نیز چونان مناطق دیگر در عهد نامه های ننگین گلستان و ترکمنچای از ایران جدا گردیده و به خاک این امپراتوری اضافه گردید.  

اما مقاصد اصلی امپراتوری روسیه تزاری تنها به این مناطق محدود نبود، بلکه کارپردازان این امپراتوری قصد داشتند تا از این طریق بعنوان پلاتفرمی استفاده کرده تا بلکه بتوانند نواحی حاصلخیز شرقی ایران را نیز ضمیمه خود سازد. آنها در این زمینه از سیاست خاصی پیروی می کردند، روسها می خواستند تا با تحمیل سیاست سرزمین سوخته، این مناطق را ورشکسته کرده و سپس آنرا به سهولت به سرزمین ها ی خود منضم کنند.

لرد کرزن، نایب السطنه و وزیر امورخارجه امپراتوری بریتانیا در این باره نظر می دهد و معتقد است : " روسها در ضمن انعقاد قرارداد مرزی اولاً کوههای بلند مرتفع سرحدی را در مرز خودشان انداختند، سپس سرچشمه رودخانه‌ها را نیز جزء خاک روسیه ثبت کردند که هر وقت اراده نمایند آب را از روستاهای ایران قطع کنند و در نتیجه محصول خراسان را تباه سازند. "

از آن پس حاکمان روسیه تزاری هر گاه و بیگاه تقاضاهای خود را یکجا به شاهان بی لیافت - اماغره - ایران که تنها به فکر حرامسراهای خود بودند، تحمیل می کردند، که بعضاً مهمترین موارد آنها از این قرار است: 

امتياز شيلات توسط استپان ليانازوف روسی

تشکيل نيروي قزاق در ايران

امتیاز انحصار کشتيراني در شمال ایران

امتياز تاسيس بانک استقراضي روس

امتیاز قرارداد گمرکي ايران

قرارداد نفت شمال ایران توسط  آکاکی مددویچ خوشتاریا

باری این نمونه هایی است که تزارهای روسی و یا وابستگان و نمایندگان آنها توانستند از شاهان ضعیف و بی اراده قاجاری کسب کنند.

این تنها دولت استعماری روسیه تزاری برجا مانده از پترکبیر نبود که در صدد بی جان و بی رمق کردن ایران و سپس بلعیدن آن بود، بلکه استعمارگر شهره دیگری نیز چون بریتانیای کبیر، با همکاری مستمر با روسیه تزاری می پرداخت تا ایران و ایرانی هر روز خمیده و خمیده تر شود.

در تمامی این مراحل دولت روسیه تزاری همکاری نزدیک و صمیمی دولت بریتانیا را نیز همراه خود داشت. در قرار داد ننگین گلستان، در حقیقت معمار اصلی آن کسی نبود جز سرگوراوزلي سفير انگلستان که تلاش های فراوانی را برای اجرای عقد این عهد نامه شرمگین بخرج داد.

در قرارداد خفت بار ترکمانچای نیز بازهم حضور موثر سرجان مك دونالد، سفیر انگلیس را می بینیم که در مجلسی در قریه ترکمانچای (در اردوگاه ژنرال پاسکوویچ) تمامی میوه های رسیده را به دامان روسیه می ریزد تا مگر روسیه تزاری را متقاعد سازد هوس تسخیر هندوستان نکرده و بدین ترتیب خود را با میوه های شیرین تصاحب شده قفقاز بسنده  دارد.  

باری بدین ترتیب، جغرافیای امروز ایران، حاصل مشارکت دو قدرت استعماری قرن نوزده، و بیستم میلادی  میان دو امپراتوری مخوف برای ایران و ایرانیان بود. بنابراین حاصل این اقدامات "گستره سرزمين‌هاي جدا شده از ايران در قراردادهاي شوم استعماري در دوران قاجاريه 3 ميليون و چهارصد و سيزده هزار کيلومتر مربع." [2] رسید. اما باز هم، دیدگان طمع آمیز آنها به این حجم کفایت نمی کرد، بلکه آنها باقی مانده ایران با تمامی منابع و منافع آنرا بکل طلب می نمودند. شاهان بی تدبیر قاجاری که علایق آنها به حرامسراها بیش از آرامش ایران و آسایش ایرانیان بود. در گوشه نشسته بودند و چون پایگاه مردمی نداشتند و مردم را تنها رعایا خطاب می کردند آنگاه که ایران بی رمق شد دو استعمار پیر - روسیه و بریتانیا - دست در دستان یکدیگر نهاده و ایران را در دو قرداد نگین 1907 و 1915 با تمامی منابع و منافع آن میان خود تقسیم کردند.

تاسیس اتحاد جماهیری سوسیالیستی شوروی و صدمات آن بر ایران

با فروپاشی امپراتوری تزاری روسیه – نیکلای دوم  –  و سپس سربرون آوردن حکومت  بلشویکی اتحاد شوروی، درب باز هم بر همان محور استعماری گذشته خود چرخید و نصایح شیطانی پتر کبیر در امور ایران بر فراز رهبران و اجاره نشینان کاخ کرملین باقی ماند. اگر تا دیروز با پشتوانه توپخانه  بارانوف  و شوشکاهای روسی، به فرمان رهبران نظامی چونان ژنرال ها تستسیانوف، پاسکویچ و لياخوف ها  به قتل و عام آزادیخواهان و مردمان بیگناه می پرداختند تا با زور اسلحه و شمشیر بر ایران و ایرانیان  – که هیچگاه در طول تاریخ درخشان خود زور را بر نمی تافتند – فائق آیند و بدینوسیله با به یغما بردن منابع و منافع آن بر آنها سلطه داشته باشند ، نتیجه ای در خور توجه نمی داد، لاجرم پس از وقایع سال 1917 و کمنترن 1921 باکو، مسئولین و کارشناسان روسی کوشیدند تا با طرح شعارهای پرطمطراقی چون سوسیالیسم و برابری، در میان ایرانیان شکاف انداخته تا مگر در این میانه کسی یا کسانی ضعیف النفس وابسته یافته تا بدین ترتیب بتوانند مطامع و منافع مسکو در ایران را به پیش برند.   

شوروی و صدمات ایران از جنگ جهان دوم

در جنگ جهانی دوم برعلیه فاشیسم جهانی، ایران پل پیروزی لقب گرفت، این لقب تشریفاتی نبود، در این فرآیند ایران و ایرانیان در مبارزه جهانی با فاشیسم از خود، خود گذشتگی های فراوانی بخرج دادند، لیکن قوای متفقین نه تنها قدردان ایران و ایرانیان نگردیده، بلکه در کمال ناباوری شروع به تضعیف ایران و ایرانیان کردند، یعنی همان ها که در میانه شعله های این جنگ متحمل هزینه های گزاف مادی و جانی شده بودند. اما با کمال تأسف و ناباوری در پایان جنگ جهانی دوم، نه تنها قدردانی لازمه را از ایران و ایرانیان بعمل نیاوردند، بلکه روس ها که متعهد شده بودند شش ماه پس از خاتمه جنگ جهانی، ایران را تخلیه خواهند کرد نه تنها این کار را نکردند، بلکه در نگاه ناباورانه، آذربایجان ایران را تجزیه کردند و در قراردادقوام - سادچیکف ، انحصار نفت شمال ایران را مطالبه می کردند، که به هیچ یک از اصول مترقی سوسیالیستی که خود از آن سخن می گفتند، مطابقت نمی کرد.

روسیه تنها به پول فکر می کند

فروپاشی اتحاد شوروی در دسامبر 1991، به تشکیل گروه اولیگارشی جدیدی در روسیه انجامید، باز هم متاسفانه ملاحظه گردید که آموزه های استعماری پتر کبیر همچنان در جای جای کاخ کرملین در اهتزاز است، و اجاره نشینان کرملین همچنان در جهت حفظ منافع خویش، موظف به پیروی از آن دکترین می باشند.

مقامات جمهوری اسلامی ایران همانند هر حکومت تمامیت گرا، که تکیه بر بیگانگان را بر اراده ملی ترجیح می دهند، و آنان را حامی خود می دانند، همواره چشم و امید خود را به مقامات کرملین دوخته بودند و از این رو بود که عالترین مقامات جمهوری اسلامی ایران خواستار اتحاد استراتژیکی با مسکو بودند، بطور مثال وقتی که الکساندر ماریاسوف، سفیر جدید روسیه در تهران معرفی شد، هاشمی رفسنجانی به ملاقات با او شتافت و از زبان خود با ماریاسوف پیشنهاد اتحاد استراتژیک ایران، روسیه و چین در برابر آمریکا را داد و در ادامه افزود: " این اتحاد استراتژیک می تواند وزنه ای در برابر آمریکا وغرب باشد و شرایط بین المللی را متعادل سازد." [1]

حال آنکه هیج امید و امیدواری نه تنها از کرملین بر نمی خیزد، بکله برعکس تمامی دوستان و نزدیکان روسیه حتی برادران اسلاو وی، حاکمان اولیگارشی روسیه را افرادی بسیار مادی و خطرناک می بینند. که تنها بر پایه اندرزهای پتر کبیر، در پی تصاحب منابع و منافع هستند. این امر پدید نمی آید تا مگر کشوری ضعیف و فاقد پایگاه مردمی باشد. اسلوبودان میلوسوویچ رئیس جمهوری سابق یوگسلاوی نیز یکی از آنها بود که پس از سقوط از اریکه قدرت، در مصاحبه ای از داخل سلول خود در زندان لاهه هلند لب به سخن گشود و در باره خیانت های  روسیه نسبت به دولت و کشور خود با حسرت گفت: " روسیه به من خیانت کرده است." او در ادامه متذکر شد" اولین کسانی که مرا تنها گذاشتند دوستان قدیمی من از جمله روسها بودند."

میلوسوویچ انگیزه های مادی حاکمان کرملین را در این میان بر می شمرد که " روسها با شروع روند جهانی شدن [اقتصاد ] به من پشت کردند که البته مسکو با خیانت به من و ملت صرب در واقع به خودش خیانت کرد." [2]

ضمناً نباید فراموش کرد وقتی که " روسيه با وضع عوارض گمركي يكصد و هشتاد درصدي در ازاي صادرات نفت به بلاروس مشكلاتي درتامين انرژي اين كشوركه از متحدان استراتژيك مسكو محسوب مي شود" اعمال کرد، الكساندر لوكاشنكو رئيس جمهور بلاروس در واکنش به این اقدام برادران اسلاو خود در کاخ کرملین گفت: باری اکنون " روسیه تنها به پول فکر می کند." [3]

حاکمان اولیگارشی روسیه و تهدید ایران

در دوران پس از اتحاد شوروی و آنگاه جای گرفتن حاکمان اولیگارشی نو کاسه از میان خرابه های حزب کمونیست آن کشور ، نجواهای خطرناک و شومی پیرامون ایران از مسکو به گوش می رسید. ولادیمیر ولفوویچ ژیرینوفسکی، رهبر حزب لیبرال دمکرات روسیه، بدون هیجگونه شرم و هراسی در کتابش نوشت : " روزی فرا خواهد رسید که سربازان روس چکمه هایشان را در اقیانوس هند خواهند شست " اوهمچنین در مصاحبه با کوریره دلا سرا پرتیراژترین روزنامه ایتالیایی می گوید: " سرنوشت روسیه در جنوب بازی می شود. با غرب هیچ مشکلی نداریم. اروپای غربی می تواند همچنان تمام آفریقا را به عنوان منطقه نفوذ خود نگه دارد. ایالات متحده  می تواند در آمریکای جنوبی با خیال راحت بمانند و ژاپن دو قاره آسیای جنوب شرقی و استرلیا را برای خود نگه دارد. ولی روسیه به سه سرزمین نیاز دارد: ترکیه، ایران، افغانستان. همه نوع حساب در رفته منطقه نفوذی بسیار محدود." [4]

اکنون حاکمانی که در روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی به قدرت رسیده اند و با اختلاس و چپاول های عمومی به سرمایه های افسانه ای دست یافته اند؛ البته اشتهای سیری ناپذیر آنها، این گروه را به خارج از مرزهای خود از جمله به نفت و گاز دریای خزر و خلیج فارس هدایت کرده است. باری همو است که امیال تمام و کمال پتر کبیر را برای روسیه امروز بروز می دهد.       

روزنامه کیهان چاپ جمهوری اسلامی ایران گزارش می دهد، ژیرینوفسکی در یکی از سخنرانی خود، که چندی پس از حمله آمریکا به عراق انجام گرفت، به آمریکا اعتراض وسپس پیشنهاد تقسیم منابع نفت و گاز منطقه خاورمیانه را می کند، این روزنامه می نویسد: ژیرینوفسکی " ضمن انتقاد از حمله نظامي آمريكا به عراق، هدف از اين اقدام را تصرف منابع نفت اين كشور خواند و در عين حال [ او] خواستار تقسيم منابع و ذخاير نفت خاورميانه بين اين كشور و روسيه شد." [5]    

روزنامه ایزویستیا در گزارشی روشنایی بیشتری بر قسمت تاریک این موضوع  افشاند. این روزنامه نزدیک به دولت پوتین می نویسد: " سیاستمداران آمریکایی سعی داشتند پیشنهاد "دلربایی" به مسکو بدهند. طبق اطلاعات مندرج در رسانه های آمریکایی، این پیشنهاد بخشی از "معامله بزرگی" است که در آن باید تصمیم به حل مسئله کوزوو و ایران نیز گنجانده شوند. [6]

دریای خزر حلقه گمشده منافع ایران

ایرانیان همواره  قدیمی ترین ساکنان دریای خزر را تشکیل می داده اند،  در تمامی متونی که از ایام باستان تا به قرن 18 میلادی برجا مانده است دلالت بر آن داشته که ایرانیان یکی از طرفهای اصلی در این مناطق بوده اند.

[1] - ملاحظه شود به  اطلاعات بین المللی چهار شنبه 24 مرداد 1380 برابر 15 آکوست 2001 شماره 1749  ص 2

[2] - اطلاعات بین المللی سه شنبه 16 بهمن 1380 برابر 05 فوریه 2002 شماره 1860  ص 5 

[3] - روزنامه جمهوري اسلامي  پنچ شنبه  07 دی  1385  برابر 28 دسامبر 2006  صفحه جهان  شماره 7953 

http://jomhourieslami.com/1385/13851007/index.html

تمامی این گفته شاید تنها یک جمله از وینستون چرچیل را بیاد می آورد که گفت: " در سیاست صداقت دائمی وجود ندارد اما منافع دائمی همیشه وجود دارد. "

[4] - مصاحبه کوریره دلا سرا، پرتیراژترین روزنامه ایتالیا در تاریخ پنج شنبه  6 ژانويه 1994 (برابر با 16 آذر1372) با ولادیمیر ژیرینوفسکی نگاه شود به: کیهان چاپ لندن  پنج شنبه 14 بهمن 1372    3 فوریه 1994  شماره  492       

[5] - ژيرينفسكي خواستار تقسيم منابع نفتي خاورميانه بين آمريكا و روسيه شد. مراجعه شود به: کیهان تهران 25 دی 1382 ص 16 شماره 17861

[6] - این روزنامه در گزارشی پرده از رازی مخوف بر می دارد و می نویسد: " در آستانه تصویب تعلیق پیمان نیروهای مسلح معمولی در اروپا CFE از سوی پارلمان روسیه، سیاستمداران آمریکایی سعی داشتند پیشنهاد "دلربایی" به مسکو بدهند. طبق اطلاعات مندرج در رسانه های آمریکایی، این پیشنهاد بخشی از "معامله بزرگی" است که در آن باید تصمیم به حل مسئله کوزوو و ایران نیز گنجانده شوند. بعقیده کارشناسان روسیه، کاخ سفید در عمل تنها "انعطاف پذیری سیاست خود" را در مقابل "موضع سرسختانه و سازش ناپذیر کرملین" نشان می دهد.                

ناظرین معتقدند که آمریکا قصد دارد دورنمایی کاملاً نامشخص درباره بررسی مسئله تصویب پیمان CFE را با تخفیفاتی مشخص از سوی روسیه مبادله کند. در درجه اول صحبت درباره توافق درباره استقلال کوزوو، حمایت از تحریمات شدید علیه ایران (که مطالبه بی طرفی در حمله احتمالی نیز غیر ممکن نیست)، و نیز اجرای "توافقات استامبول" می باشد، یعنی خروج پاسداران صلح روسیه از مناطق آشفته آبخازی و اوستیای جنوبی (جمهوری های برسمیت شناخته نشده در خاک گرجستان) و نیز پریدنستروویه که از خود را از مولداوی جدا کرده است. "    

خبرگزاری ریا نووستی روسیه 18 آبان 1386 برابر 09 نوامبر 2007  

روزنامه "ایزوستیا"، گازیتا.رو، RBC daily، خبرگزاری «نووستی» روسیه، 17 آبان

http://pe.rian.ru/digest/20071109/87387427.html

امپراتوری روسیه تزاری که سیاست استعماری آبهای گرم و پیشروی به سوی خلیج فارس را در سر می پرورانند شروع به پیشروی به سوی جنوب کردند و در این میان همسایه خود به خودی ایران گردیدند. این کشور برای نخستین بار در قرار داد سان پترزبورگ در اوت 1723، که بخشی از آن مربوط به دریای خزر بود، طرف مقابل ایران در حوزه دریای خزر معرفی گردید.

در پایان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیست میلادی، دریای خزر عملاً تحت حاکمیت امپراتوری روسیه تزاری قرار گرفت و در مقابل، حاکمیت ایران بر دریای خزر محلی از اعراب نداشت اما با وقوع انقلاب سوسیالیستی در اکتبر 1917، و پدیدار شدن نظام اتحاد شوروی، و سپس لغو تمامی معاهدات استعماری روسیه تزاری، دریای خزر در دو قرارداد مودت و دوستی ایران و اتحاد شوروی در فوریه 1921 و سپس در سال 1940 تحت حاکمیت مساوی و مشاع دو کشور قرار گرفت.

با فروپاشی اتحاد شوروی در دسامبر 1991، کشورهای آذربايجان، تركمنستان و قزاقستان نيز به همسايگان دریای خزر پيوسته و تعداد كشورهاي ساحلي از دو به پنج كشور افزايش يافتند.

اما از منظر حقوق بين‌الملل و براساس كنوانسيون "وين" هرگاه بخش يا بخش‌هايي از سرزمين كشوري تبديل به يك يا چند كشور جديد شود، اين كشورها ملزم به اجراي تعهدات پيشين هستند، اگر چه روسیه در 21 دسامبر 1991، در کنفرانس آلماتی قزاقستان تمامی تعهدات حقوقی اتحاد شوروی را پذیرفت، اما طولی نکشید که برخي از كشورهاي تازه استقلال يافته و همچنین در راس آن روسیه جهت تدوين رژيم حقوقي جديد اين دريا، دیدگاه های خاص خود را مطرح کرده و درصدد پایمال کردن حقوق ملی ایران در این حوزه شدند و حقوق قانونی ایران که 50 درصد از منافع کل آن بود با دخالت های مستقیم کرملین به 13 درصد کاهش یافت.

این رویداد که به تضییع حقوق ملی ایران از سوی مسکو منتهی گردید مورد اعتراض فراوانی قرار گرفت اما بدلیل فضای بسته در داخل کشور و محاسبات غلط مقامات جمهوری اسلامی ایران مبنی بر برخوداری از حمایت بی شائبه روسیه در مقابله احتمالی با حمله نظامی آمریکا و اسرائیل، سبب به محاق رفتن اصل این خبردر رسانه های همگانی جمهوری اسلامی ایران شد، رویکردی که می تواند منافع ایران را تحت خطر بی بازگشتی قرار دهد.

افشای این خبر باعث نگرانی گسترده ای درمیان ایرانیان و نیروهای ملی بالاخص جبهه ملی ایران شد، این نیروها بودند که اعتراض بلند و استوار خود را نسبت به این ستم ملی آشکار ساختند. جبهه ملی ایران با انتشار اطلاعیه ای در تهران به تاریخ 15 اکتبر 2007  نسبت به آن اعتراض گسترده ای را به انجام رسانید.

مطامع کشورها عربی غیر دمکرات منطقه در خلیج فارس

این تنها خطر قدرتهای استعماری دیروز و امروز نیستند که برای اندیشه های اهریمنانه و جنگ افروزانه خود، مهندسی جنگ، اشغال و غارت منابع طبیعی و حاصل دسترنج ایرانیان را به رشته تحلیل و ترسیم می کشند، بلکه دولت های غیر دمکراتیک و دست نشانده دیگری نیز- به نیابت از دولت ها حامی خود - در منطقه بنحو آشکاری اعلام آمادگی می کنند تا در این سناریوی خوفناک به ایفای نقش بپردازند. از این روی است که هر بد اندیشی که چشم طمع به ایران را داشتند، انجمن کردند تا در صدد دست یازیدن به افکار و امیال بد اندیشانه و اهریمانه خود باشند.

قطعاً هیچکدام از آنها به اندازه حاکمان جزم اندیش عربستان سعودی، که مأمن و آشیان تولید رادیکالیسم و تروریسم با انبانی انباشته از زر و سیم نامشروع است، پررنگ تر نیست، این حاکمان غیر منتخب به ملاقات اغلب رهبران غربی از جمله رهبران آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در گروه 1+5 رفتند. تا آنان را در این مرحله زمانی ترغیب به حمله به ایران کنند، و آنگاه که مانع روسیه را در برابر خود حس کردند با پیشنهاد " هدیه ای واقعاً سلطانی " به ارزش 50 میلیارد دلار؛ ره به روسیه پیش می گیرند، تا بلکه کاخ نشینان کرملین را نیز راضی به حمله به ایران کنند.

آقای وين وايت که تا مارس ۲۰۰۵ معاون اداره اطلاعات و پژوهش بخش خاورميانه و جنوب آسيای وزارت خارجه آمريکا را عهده دار بود، در مصاحبه ای با دفتر بی بی سی در واشنگتن در باره علاقه رهبران غیر دمکراتیک کشورهای کوچک عربی در ترغیب آمریکا به جنگ تمام عیار با ایران می گويد: "واشنگتن پيام های متفاوتی از دولتهای اعراب شنيده است. من هفته پيش که در دبی بودم نه از مقام های رسمی بلکه از يکی از دوستان [امریکایی خود ] که از کشورهای مختلف ديدن کرده بود شنيدم که برخی از کشورهای عربی از آمريکا خواسته اند که تاسيسات اتمی ايران را نابود کند زيرا آنها ايران اتمی را بسيار خطرناک می دانند."

او همچنین در ارتباط با کشورهای بزرگتر عربی که تجریداً اشاره ای به عربستان سعودی است،- و خود را قیم مسلمانان و اعراب و کشورهای عربی خاورمیانه می داند- اضافه می کند: " کشورهای بزرگتر که رقابت بيشتری با ايران احساس می کنند از هر اقدامی که موجب تضعيف اين کشور در خليج فارس شود، حمايت می کنند." [1]

به همان ترتیب یک مسئول بلند پایه آمریکای دیگر نیز در این ارتباط خبر می دهد که "برخی سران عرب به‌ویژه درخلیج فارس، بارها بوش را به برخورد نظامی با ایران تشویق کرده‌اند." [2]      

حال نقش کشورها بزرگ و درشتر در این میانه چگونه است؟!

روزنامه کامرسانت چاپ مسکو منتشره در روز جمعه 15 فوریه 2008، در گزارشی پیرامون این موضوع، اطلاعات جالب توجهی  می دهد و در این ارتباط  می نویسد: "


[1] - بی بی سی  شنبه 20 ژانويه 2007 برابر 30 دی 1385

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2007/01/070120_waa_mt_us-attack-plans.shtml

[2] - رادیو زمانه پنجشنبه  ۱۵ فروردین ۱۳۸۷  برابر 03 آوریل 2008 

http://radiozamaaneh.com/news/2008/04/post_4411.html

شاهزاده "سعود الفیصل" وزیر امور خارجه عربستان سعودی روز گذشته در مسکو تلاش کرد که "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه را متقاعد کند که تلاش ایران می تواند منجر به بی ثباتی جدی اوضاع در خاور نزدیک شود. ریاض در مقابل متوثص [ متوقف ] سازی روابط روسیه و ایران، وعده می دهد که تسلیحات بسیاری را از روسیه خریداری کرده و طی 5 سال حجم مبادلات تجاری را تا 50 میلیارد دلار برساند.

ایده اصلی در طرح گسترده نجات خاور نزدیک از "تهدیدات ناشی از ایران" که توسط مقامات عربستان تنظیم شده، این است که روسیه از همکاری های آتی با تهران امتناع کند که این در درجه اول باید مربوط به همکاری های گسترده در زمینه هسته ای و نیز همکاری های فنی و نظامی شود. این طرح همچنین در نظر دارد که مسکو در شورای امنیت سازمان ملل متحد و سایر سازمان های بین المللی از کار دائم خود برای دفاع از ایران در برابر فشار از سوی غرب امتناع کند.

عربستان متوجه است که مسکو در صورت حمایت از این طرح، متقبل هزینه های بسیاری هم از نظر مالی و هم معنوی خواهد شد و از این رو در عوض به هدیه ای واقعاً سلطانی به روسیه می دهد...

ریاض قصد ندارد کار را به قراردادهای نظامی محدود کند. عربستان عملاً مشارکت استراتژیک اقتصادی را به روسیه پیشنهاد می دهد. پیشنویس این سند در نظر دارد که طی پنج سال آینده مبادلات تجاری دو جانبه و حجم سرمایه گذاری های متقابل به 50 میلیارد دلار برسد (در سال 2006 مبادلات تجاری روسیه و عربستان سعودی به 250 میلیون دلار نیز نمی رسید)." [1]

رهبران روسیه و عربستان در کاخ سلطنتی ریاض تنها به عدالت و حقیقت فکر کردند!!

ریاض مدتها بود که در تلاشی مضاعف، قصد داشت تا به هر ترتیبی که ممکن است، نظر مساعد مقامات کرملین بویژه رئیس جمهوری این کشور، ولادیمیر پوتین را به خود جلب کند. این کشور در ماه فوریه 2007 این نزدیکی گسترده را بوجود آورد، هواپیمای روسی حامل پوتین و هیأت همراه او پس از عبور از آسمان ایران و پس از گذر از فراز خلیج فارس در ریاض فرونشست و هیات همراه رئیس جمهوری روسیه مورد استقبال گرم و صمیمی از سوی عبدالله  بن عبد العزیز، پادشاه عربستان سعودی قرار گرفت و پس از گفتگو ها و رد و بدل شدن علایق و مطالبات هر یک از دولتین از یکدیگر احساس تأمل و تفاهم بسیار گسترده ای فراهم آمد.

هنگامیکه احساس شد این تفاهم و تأمل به نقطه نهایی خود رسید، پادشاه عربستان سعودی روز یکشنبه 12 فوریه 2007 نشان عالی دولتی این کشور را که به نام نشان "عبد العزیز" معروف است در کاخ سلطنتی ریاض به "ولادیمیر پوتین" اعطا نمود.

[1] - خبرگزاری ریا نووستی روسیه   جمعه 26 بهمن 1386 برابر 15 فوریه 2008  

http://pe.rian.ru/digest/20080215/99353686.html

رادیو دویچه وله صدای آلمان   یکشنبه ، ۲8 بهمن ۱۳۸۶ برابر 17 فوریه 2008 

http://www.dw-world.de/dw/article/0,2144,3131411,00.html

خبرگزاری جمهوری آذربایجان – ترند  شنبه 16 فوریه 2008

http://news.trendaz.com/index.shtml?show=news&newsid=1137099&lang=FA

پادشاه عربستان هنگام اعطای این نشان به ولادیمیر پوتین گفت: " این نشان [ تنها ] به دوستان واقعی عربستان اعطا می شود". آنگاه ولادیمیر پوتین ابراز امتنان کرده و آن هدیه کوچک سلطانی را نشان افتخار دانسته و در عوض تاکید کرد که تنها " روسیه دوست واقعی شماست " آنگاه که نگاه شرکت های لوک اویل و گاز پروم با میدان های نفتی عربستان معطوف مانده بود، پوتین این ندای مناسب را به پادشاه عربستان رساند و گفت که " امکانات بسیاری برای توسعه روابط وجود دارد " [1]

هنگامیکه امیال کرمیلن در این حوزه برآورده شد رئیس جمهوری روسیه به پاس احترام و قدردانی از پادشاه عربستان سعودی گفت: " ملت های ما روابط دیرینه ای دارند که به برکت تلاش های شما عمیقا بهبود یافته است " آنگاه عبدالله بن عبد العزیز، پادشاه عربستان سعودی از پوتین تشکر کرد و خطاب به وی گفت: " شما با عملکردهای خود ثابت کردید که یک رهبر و انسانی هستید که به عدالت و حقیقت علاقمند می باشید " [2]

کرمیلن و همراهی برای بازگرداندن سه "جزایر ایرانی " به امارات متحده عربی !!

در ماه آوریل، هجده کشورعربی در بيانيه پايانی اتحاديه پارلمان های عرب، در روز پنجشنبه  12 آوريل 2008، ادعای  امارات را پیرامون مالکيت جزاير ايرانی تنب کوچک، بزرگ و ابوموسی  بار دیگر تصدیق نمودند.

در ماه مارس همان سال  نیز سران اتحادیه عرب در دمشق جمع شده و عمرو موسی در سخنرانی افتتاحیه اجلاس نیز خواستار حل سریع موضوع "جزایر اماراتی" شد.

" عمرو موسی، دبیرکل اتحادیه عرب نیز در افتتاحیه این اجلاس خواستار مذاکره فوری ایران و امارات متحده عربی در مورد "جزایر اماراتی" و یا ارجاع موضوع به دادگاه بین المللی [لاهه] شده بود."

جالب آن است که این سخنان " در حالی بیان شده که منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران نیز در اجلاس حضور داشته است." و وقتی سران اتحادیه عرب با خونسردی وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران مواجه شدند، پا را فراتر از این حد گذاشتند و حملات بر علیه  ایران شدت و فزونی بیشتر گرفت. و این سران غیر منتخب در نهایت با صدور بیانیه پایانی خود در اجلاس سران اتحادیه عرب در دمشق، نام "جزایر ایرانی" را به "جزایر اماراتی" تغییر دادند. [3] 

این رویکرد نمی توانست بدون اطلاع و موافقت قبلی کشورهای غربی از جمله انگلستان و آمریکا باشد، بنابراین مقامات غیر دمکراتیک اماراتی نیز به نکوئی می دانست که در این میانه نیز باید با یک " هدیه ای واقعاً سلطانی " به آستان کرملین بروند.


[1] - خبرگزاری ریا نووستی روسیه 23 بهمن 1385 برابر 12 فوریه 2007 

http://pe.rian.ru/religion/islamworld/20070212/60559236.html

سرگی کولچین"، فوق دکترای علوم اقتصادی، کارمند ارشد انستیتو اقتصاد آکادمی علوم روسیه به نحو قابل قبولی در گزارشی که در خبرگزاری نووستی روسیه به چاپ رسید، این امکانات را بدقت نام می برد، او در این باره اینگونه اظهار عقیده می کند:

" کمپانی های روسی به آرامی به بازار نفتی عربستان وارد می شوند. از جمله در حال حاضر کمپانی "لوک اویل" طرح بزرگی در مورد استخراج گاز در بخش شمالی صحرای "روب الحالی" در دست دارد. در سال 2004 لوک اویل و دولت عربستان سعودی قراردادی در زمینه بهره برداری از میادین گازی به مدت 40 سال منعقد نمودند. این کمپاتی روسی قصد دارد که در این طرح به میزان 3 میلیارد دلار سرمایه گذاری کند. کمپانی "گاز پروم" هم نسبت به این کشور علاقمند است. "

خبرگزاری ریا نووستی روسیه 23 بهمن 1385 برابر 12 فوریه 2007

http://pe.rian.ru/articles/analitic/20070212/60556379.html

[2] - خبرگزاری ریا نووستی روسیه 23 بهمن 1385 برابر 12 فوریه 2007 

http://pe.rian.ru/religion/islamworld/20070212/60559236.html

[3] - بی بی سی دوشنبه 31 مارس 2008 برابر 12 فروردین 1387

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/03/080331_bd-iran-uae-islands.shtml

در بیانیه پایانی اجلاس سران اتحادیه عرب از جمله  آمده است: "ما ارتباطات کنونی بین امارات متحده عربی و جمهوری اسلامی ایران برای حل مسئله سه جزیره اماراتی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از طرق قانونی و شیوه های صلح آمیز را تشویق می کنیم، تا امارات متحده عربی بتواند مالکیت این جزایر را دوباره بدست آورد. از طریقی که به برادری اعراب و ایران لطمه ای وارد نشده و باعث تحکیم و گسترش آن شود."

بی بی سی دوشنبه 31 مارس 2008 برابر 12 فروردین 1387

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/03/080331_bd-iran-uae-islands.shtml

بدین ترتیب عبدالعزیز عبدالله غریر، رئیس مجلس مشورتی امارات (المجلس الوطنی الاتحادی) در راس هیئتی از اعضای مجلس مشورتی امارات در روز 20 مه 2008، به مسکو رفت تا بر سر ادعای حاکمیت امارات بر جزایر سه گانه ایرانی، با مقامات روسیه گفتگو کند.  

عبدالعزیز عبدالله غریر پس از بازگشت از پایان سفر رسمی چهارروزه ای خود در روز شنبه 24 مه  در جمع خبرنگاران گفت : " در دیداری که با سرگئی میرونوف، رئیس مجلس فدرال روسیه [ رئیس مجلس سنای روسیه ] داشته، آقای میرونوف تأکید کرده که جزایر سه گانه باید به امارات بازگردانده شود.

به گفته رئیس مجلس مشورتی امارات، سرگئی میرونوف وعده داده که پیشنهاد خواهد داد هیئتی در مجلس فدرال متشکل از نمایندگان عضو گروه دوستی ایران و روسیه و گروه دوستی روسیه و جهان عرب تشکیل شود که نماینده ای نیز از مجلس مشورتی امارات در آن حضور یابد و این هیئت، ادعای امارات بر جزایر سه گانه را با ایران مطرح کند." [1]  


[1] - بی بی سی شنبه 24 مه 2008 برابر  04 خرداد 1387  

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/05/080524_mf_russia_islands.shtml

  سایت بخش فارس العربیه که وابسته به سايت خبری العربيه که بخشی از گروه چند رسانه ای « M B C » متعلق به یک سرمایه دار اهل عربستان سعودی است و مقر آن در دوبی قرار دارد،  در گزارشی در این باره می نویسد: " وام خبرگزاری رسمی امارات عربی متحده از قول آقای غریر گفته است که روسیه در پاسخ به این درخواست امارات عربی متحده، موافقت کرده است که بین دو کشور میانجی گری کند و به ایران گوشزد کند که میان ایران و امارات بر سر این مسئله مشکل وجود دارد. همچنین رییس شورای مشورتی امارات مدعی شده که "سرگئی میرونوف" رییس مجلس سنای روسیه از ادعای امارات بر جزایر سه گانه حمایت کرده است. ادعای امارات عربی متحده بر مالکیت این جزیره ها از حمایت دولتهای عرب دیگر نیز برخوردار است." [1]  

بدین ترتیب، سناریو اهریمنی اهریمنان به نطقه ای از مراحل پایانی خود دست یافت که حاکمیت قانونی و طبعیی ایران بر بخشی از سرزمین های خود و همچنین ایرانیان که قرن های متمادی است در آن سامان به زندگی و بود و باش می پردازند، از سوی دستگاه دیپلماسی حاکمیت غیر خردمند و غیر دمکراتیک امارات متحده عربی، بعنوان نیروهای اشغالگر تلقی می گردند. [2] 

عجیب ترین نکته این مسئله واکنش دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بود. برخورهای سرد و انفعالی یکی از شاخص های مهم دولت این کشور است. سید محمدعلی حسینی،" سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در واکنش به برخی اخبار منتشر شده درباره میانجیگری روسیه میان ایران و امارات گفت: مناسبات جمهوری اسلامی ایران و امارات درعالیترین سطح خوداست وچنانچه سوء تفاهمی نیز میان دوکشور وجود داشته باشد، ازطریق گفتگوی دوجانبه برطرف می شود و نیازی به مداخله طرفهای دیگر ندارد."! واحد مرکزی خبر در ادامه می افزاید: " سید محمدعلی حسینی با تاکید براینکه جمهوری اسلامی ایران بارها آمادگی خود را برای گفتگو با امارات برای رفع سوء تفاهم درباره موسی(ابوموسی) اعلام کرده است " سعی دارد خواننده و یا شنونده را از این خطر هولناک بگذراند.

[1] - سایت العربیه  يكشنبه 20 جمادى الأولى 1429هـ - 25 مه 2008م  

http://www.alarabiya.net/articles/2008/05/25/50390.html

خبرگزاری فرانسه نیز با تایید این خبر، این خبر را در خروجی های خود قرار می دهد، این خبر گزاری گزارش می دهد: " يک مقام رسمی امارات متحده عربی، روز شنبه چهارم خرداد ماه [ 24 مه 2008] اعلام کرد که اين توافق در جريان ديدار هيئتی از شورای ملی فدرال امارات به سرپرستی عبدالعزيز الغرير، رييس اين شورا، و هيئتی از وزارت امور خارجه روسيه به سرپرستی آندره دنيسوف، معاون اول وزير امور خارجه روسيه در مسکو، به دست آمده است. "   

رادیو فردا شنبه 24 مه 2008 برابر  04 خرداد 1387  

http://www.radiofarda.com/Article/2008/05/24/f5_Russian_mediation_Iran.html

[2] - خبرگزاری رویترز، بنقل از یک مقام در وزارت امور خارجه امارات متحده عربی که نامش فاش نشد، نظر دستگاه دیپلماسی خارجی این کشور را چنین منتشر می کند: " انگار که طرف ايرانی نمی خواهد بفهمد، سوء تفاهمی ميان ما وجود ندارد، اين يک اشغال واقعی است. اشغال هيچ سرزمينی نسبت به ديگر اشغال ها تقدس ندارد. اشغال، اشغال است و فرقی نمی کند که اسرائيل اين کار را کرده باشد، يا ايران يا هر کشور ديگر. "    

رادیو فردا سه شنبه 27 مه 2008 برابر 07 خرداد 1387  

http://www.radiofarda.com/Article/2008/05/27/f2_UAE_claim_Iranian_Islands.html

شگفت آورتر در این میان اظهار بی اطلاعی و تردید سخنگوی دیپلماسی ایران است که در حقیقت سکان سیاست خارجی کشور را در دست دارد، و اکنون که خطر جنگ و هجوم اهریمنان به مام میهن و تجزیه کشور از هر زمان دیگری شدت گرفته است، و نقش کرملین در این مرحله که برای دست یابی به منافع و سودهای کلان تر با یکدیگر به چانه زنی می پردازند. وی می گوید که" مقامات روسیه به موضع جمهوری اسلامی ایران به خوبی آگاهی دارند ، ما درباره صحت مطالب منتشر شده به نقل از مسوولان روسیه تردید داریم و طرف روسی نیز تاکید کرده است که این سخنان موضع روسیه نیست."

ایشان به عبارتی موضوع را تنها به سعایت و حکایت کنندگان بد اندیش نسبت می دهند که رشک روابط دوستانه ایران و اعراب را می برند، همین منبع می افزاید: " سخنگوی وزارت امور خارجه [ ایران ]  تحرکات اخیر برخی افراد را در امارات برای دامن زدن به یک سوء تفاهم جزئی میان دو کشور سوال برانگیز و مشکوک خواند و توصیه کرد به جای تلاش بی نتیجه برای وارد کردن طرفهای ثالث ، دوستان اماراتی به گفتگوی دوجانبه در این خصوص روی آورند." [1]


[1] - واحد مرکزی خبر یکشنبه 25 مه 2008 برابر  05 خرداد 1387 

http://www.iribnews.ir/Default.aspx?Page=MainContent&news_num=153840

سایت عصر ایران یکشنبه 25 مه 2008 برابر  05 خرداد 1387    كدخبر: 43645

http://www.asriran.com/view.php?id=43645

خبرگزاری ایرنا  یکشنبه 25 مه 2008 برابر  05 خرداد 1387

http://www2.irna.ir/fa/news/view/line-7/8703054516181407.htm

متاسفانه این بی خبری و یا شیفتگی و دلبستگی به کرملین، که آنها را در مقام دوستان خوش باور در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرده است ؛ این سخنان اعتراضی و طعنه آمیز سید حسن تقی زاده، در مجلس شورای ملی را در اعتراض به قرارداد ننگین 1907، بیاد می آورد که با دلسوزی تعجب آمیزی به کنایه گفته بود: " سکوت وزارت خارجه [ایران] شگفت آورست، تو گویی دولت بلژیک و دولت مکزیک قراردادی بسته و خاک پرو را به دو منطقه نفوذ خود تقسیم کرده اند، در حالی که خوشبختانه ایران کشوری است مشروطه". 

آیا کرملین جانب حقیقت را در پیش خواهد گرفت؟

اکنون همه نگاهها به کرملین، این دور دست، یعنی در تقاطعی که در طول چند سال اخیر پیرامون ایران و بحران هسته ای ایران، متقاضیان و مذاکره کنندگان متعددی را پذیرا بوده، دوخته شده است، - آیا آنگونه که مقامات جمهوری اسلامی بویژه عناصر مهم در دستگاه دیپلماسی دولت نهم فکر می کنند و می گویند، سیاست سازان کرملین با نهایت صداقت و شهامت در پی اعتلای ایران و ایرانیان هستند؟! آیا حقیقتاَ آیات و روایات پترکبیر مربوط به ایران از اندرونی های کاخ کرملین رخت بر بسته و نگاه اهریمنی و ضد ایرانی در اطاقک های پی در پی از پس حصار بلند کرملین روفته شده است؟! 

نهایتاً سوالی که اکنون باید به پاسخ آن بپردازیم این است که در این داد و ستد اهریمنانه پیرامون نفی حفظ یکپارچگی کشور ایران، آیا مقامات سیاسی کرملین و در راس آن ولادیمیر پوتین، به کدام یک از پیام و نداها گوش می کند؟ آیا پیشنهاد سیاستمداران آمریکایی را که سعی دارند بسته "دلربایی" به کرملین بدهند که بخشی از "معامله بزرگی" جهانی میان روسیه و آمریکا است را مورد اجابت قرار می دهند و یا اینکه " هدیه واقعاً سلطانی " با نرخ مشخص " 50 میلیارد " دلاری دولت غیر منتخب و آشیان و مأمن زایش تروریستها یعنی عربستان سعودی و دولت های بمراتب غیر دمکراتیک ریز و درشت عربی را دنبال خواهد کرد؟!

و یا اینکه وصایای بنیانگذار امپراتوری روسیه قدرتمند " پتر کبیر" را که فرمان داده بود " باید همیشه در پی آن بود که ایران رو به ویرانی رود و چنان باید آنرا در حال احتضار نگاهداشت که دولت روسیه هرگاه بخواهد بتواند بی درد سر آنرا از پا در آورد و به اندک فشاری کار خود را بپایان رساند. " را مورد به مورد به اجرا می رساند؟

ویا شاید هم اینکه کرملین جانب حقیقت را پیش گرفته و واقعیات تاریخی مربوط به جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس را بدون کوچکترین دخل و تصرف به اطلاع افکار عمومی می رساند؟

برای پاسخ به این موضوع ضروری است که نخست، سکان دار کاخ کرملین شناسایی شود؛ تردیدی نیست که حتی پس از 8 مه 2008 نیز پوتین همچنان در حوزه داخلی و خارجی، یکی از بازیگران مهم و اصلی است، بنابر این نقش او در ایجاد و اتخاذ تصمیمی پیرامون هر مسئله و موضوع استراتژیکی،  از جمله ایران ضروری و الزام آور است. [1]

البته سخنان زنده و یا مدراک روشنی در اختیار نیست تا به احتساب آن به اظهار نظر پرداخته و یا گفته شود که آیا  سیاست های جدید و جاری روسیه در جهت منافع ایران و یا همگام با منافع ضد ایرانی رهبران غیر دمکراتیک عربی خواهد بود؟ برای پاسخ و باز شناخت این موضوع ما ناگزیر خواهیم بود تا تمامی عملکردهای دولت پوتین و حاکمان کرملین را در نظر داشته باشیم.

برای آغاز این سخن لازم به تاکید براین موضوع است که پوتین هیچگاه تصمیمات خود را همچون اغلب حاکمان دمکراتیک در نظر افکار عمومی نمی گیرد بلکه بسیاری از کارشناسان صاحب نظر، او را مردی می نامند که تمامی تصمیماتش را در پشت پرده و بر اساس منافع اولیگارشی روسی می گیرد. [2]

اما آنچه در پشت پرده رخ داده نیز طبعتاً تشعشاعات آن نیز به سطوح می رسد، و بدین ترییت می شود به سبک و سنگین کردن آن پرداخت  و پی برد که روند امور به کدام سو و جهت است.

کرملین داوری نه تنها عادل، بلکه سرسخت که به خود می اندیشد

خبرگزارهای معتبر روسی به ناگهان خبر از رویکرد و چرخش جدیدی در دستگاه دیپلماسی روسیه می دهند و از آن بعنوان " داوری سرسختانه" یاد می کنند، از جمله روزنامه نیزاویسیمایا گازیتا درگزارش دوشنبه 04 فوريه 2008 خود رویکرد جدید اولگارشی روسی را اینگونه معرفی می کند: " همین عدم تمایل ایرانیان به اطاعت از قطعنامه های شورا [ امنیت ] از بسیاری لحاظ سبب تشدید موضع مسکو و روی آوردن آن به نقش نه تنها داوری عادل و بلکه سرسخت می شود." [3]    

آنگاه حرکت بعدی را ويتالی چورکين، سفير روسيه در سازمان ملل متحد، بر عهده گرفته و انجام می دهد، وی در روز چهارشنبه 27 فوریه 2008، که از طريق ويدئو با خبرنگاران مصاحبه می کرد، خبر داد که روسیه از دور تازه تحريم ها علیه ايران حمايت خواهد کرد و گفت: " اگر ايران طی روز های آينده فعاليت های غنی سازی مربوط به پروژه آب سنگين را متوقف نکند، آن گاه بله، روسيه، که برای خود تعهدات معينی را پذيرفته است، از قطعنامه ای که در ماه های اخير پيش نويس آن تهيه شده حمايت خواهد کرد."

[1] - درست است که پوتین در 8 مه قدرت را به ديميتري مدودف تحویل داد است و اکنون در پست نخست وزیری به اعمال نظر می پردازد، اما تمامی کارشناسان بر این عقیده متفق القولند که پوتین همچنان سکان دار کاخ کرملین است.

شبكه‌ي فاكس نيوز در این باره گزارش می دهد:

" اكثر كارشناسان عرصه‌ي سياست بين‌المللي معتقدند كه حتي پس از خروج ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور روسيه از عرصه‌ي قدرت وي باز هم نفوذ سياسي سابقش را در امور سياست‌گذاري‌هاي كرملين حفظ خواهد كرد؛ به همين خاطر است كه پوتين از ديميتري مدودف در انتخابات رياست جمهوري روسيه حمايت كرده است تا حتي پس از كناره‌گيري از قدرت نيز با توجه به مطيع بودن مدودف بر او نفوذ داشته باشد. زماني كه پوتين از مدودف حمايت كرد كمتر كسي فكر مي‌كرد كه وي انتخاب پوتين در انتخابات رياست جمهوري روسيه باشد اما به گفته‌ي كارشناسان اين انتخابات پوتين كاملا حساب شده انجام شده است."

خبرگزاري دانشجويان ايران – ایسنا  سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۶ برابر 19 فوریه 2008   كد خبر: 8611-08444

http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-1080601&Lang=P

[2] - شبكه‌ي فاكس نيوز در این باره گزارش می دهد: و " از ولاديمير پوتين به عنوان يك رهبر غير قابل پيش‌بيني در عرصه‌ي سياست ياد شده است. اكثر كارشناسان او را يكي از سياستمدارترين مقامات دنيا مي‌دانند كه همه اقدامات مهمش را پشت پرده انجام مي‌دهد."

خبرگزاري دانشجويان ايران – ایسنا  سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۶ برابر 19 فوریه 2008   كد خبر: 8611-08444

http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-1080601&Lang=P

[3] - خبرگزاری ریا نووستی روسیه  دوشنبه 04 فوريه 2008  برابر  15 بهمن 1386 

http://pe.rian.ru/digest/20080204/98338024.html

 در شورای امنیت سازمان ملل برای نخسیتن بار واقعه ای رخ داد که باعث حیرت و  تعجب همگانی شد، روسیه که تا چندی پیش ظاهراً بطور چشمگیری از جمهوری اسلامی ایران حمایت می کرد، به ناگاه تغییر مسیر داده و خود جبهه ای گسترده را بر علیه ایران شکل داده و نمایندگی می کرد، و همین کشور بود که اصرار داشت که هر چه زودتر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل نهایی شده و بر علیه جمهوری اسلامی ایران صادر گردد. بدین ترتیب شوراي امنيت سازمان ملل متحد در روز دوشنبه 03 مارس 2008 ، براي سومين بار قطعنامه‌اي را بر ضد فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران با 14 راي موافق از 15 راي، از تصويب خود گذراند كه نسبت به قطعنامه‌هاي قبلي، محدوديت‌هاي بيشتري را عليه ايران به مرحله اجرا مي‌گذارد.

در روز پس از این واقعه وزارت امورخارجه روسیه با انتشار بیانیه ای تاکید کرد " این قطعنامه پیام سیاسی جدی به دولت ایران است تا تقاضاهای جامعه بین المللی را به اجرا گذارد." [1]  

" در چنين شرايطي بود كه ولاديميرپوتين تنها 2 روز مانده به پايان عمر رياست جمهوري خود و خداحافظي با كرسي خود در «كرملين» همانند رئيس‌جمهور ايالات متحده، حكم ابلاغ تحريم‌هاي ذكر شده در قطعنامه 1803 به دستگاه‌هاي ذیربط فدراسيون روسيه را امضا كرد.      

اين سند، سفرهاي خارجي براي مقامات ايراني را كه در برنامه هسته‌اي كشورمان فعاليت دارند ممنوع كرده و همچنين توقيف حساب‌هاي برخي از شركت‌ها و بانك‌هاي ايراني و نيز بازرسي محموله‌هاي صادر يا وارد شده به كشورمان را خواستار شده است. اين چنين بود كه تيتر تاسف‌آور «روسيه به جمع اجراكنندگان تحريم‌هاي اقتصادي عليه ايران پيوست» به صدر اخبار خبرگزاري‌هاي دنيا راه يافته، اما در رسانه‌هاي فراگير و همگاني داخلي بازتابي نيافت. " [2]  

دولت نهم آنچنان چشم و گوش خود را به این حیله و دسیسه استعماری کرملین بسته است که علامت سوال بسیاری را بر می انگیزاند که آیا این سکوت و یا لب به سخن نگشودن از روی گمراهی و نادانی است ؟ براستی آنرا باید با چه نگرشی و بر اساس کدامین استدلال مورد بررسی قرار داد و یا از چه تسمیه ای برای آن استفاده کرد. باری جای بسی تأمل است که سفارتخانه جمهوری اسلامی ایران که هزینه های گزافی را صرف امور مختلف از جمله تقویت شاخک های اطلاعاتی خود در آن کشورها می کند، چه اطلاعاتی و اخباری را پیرامون این موضوع جمع آوری کرده است، و چگونه اعتراض خود را به آن جفای ملی ابراز و بیان کرده است.


[1] - بی بی سی  سه شنبه 04 مارس 2008 برابر 14 اسفند 1386

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/03/080304_shr-iran-russia-nuclear.shtml

[2] - همشهری آنلاین يکشنبه 11 مه 2008  برابر  22 اردیبهشت 1387 

http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=53998

  اطاعات مستند گواهی می دهد جمهوری اسلامی ایران نه تنها در این مرحله  بدفاع شایسته از تمامیت ارضی ایران نپرداخته است بلکه در این فقره کوتاهی های غیرقابل بخششی انجام داده است. بطوریکه گزارشات بدست آمده نشان می دهد نه تنها مقامات ایرانی هیچگونه اعتراضی به سوء نیت سنتی روسیه نسبت با یکپارچگی ارضی ایران، انجام نداده اند بلکه به تعریف و تمجید از مقامات مسکو برخاسته اند. غلامرضا انصاري، سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو روز چهارشنبه 7 مه 2008 در آستانه آخرین روز ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین در مصاحبه با رادیو پر شنوده " اکو مسکو" گفت: " مي‌خواهم تاكيد كنم كه زمان رياست‌جمهوري ولاديميرپوتين دوره طلايي روابط بين ايران و روسيه بود. كارهاي بسيار در عرصه دوجانبه انجام شد. هر دو طرف در چارچوب منافع خود همكاري گسترده و فعالي با يكديگر داشتند. من يقين دارم كه با در نظر داشتن ويژگي‌ها و اشتراكاتي كه بين ايران و روسيه ايجاد شده‌ است، اين همكاري‌ها ادامه خواهد يافت." [1]  

کرملین و مجازات همگانی ملت ها به جرم استقلال طلبی

پس از فروپاشی اتحاد شوروی در دسامبر 1991، روسیه سعی کرد تا با تاسیس کشورهای مشترک المنافع کنترل خود را بر تمامی جمهوری های اتحاد شوروی سابق حفظ کند، بنابراین در تمامی جمهوری های تازه استقلال یافته، گاردهای کهنه سربازان حزب کمونیست با تغییر نام بر مسند قدرت سوار شدند، و هر آینه پیداست این رهبران برجا مانده از مناسبات حزب کمونیست اتحاد شوروی استمرارحکومت خود را در روابط نزدیک با مسکو می دیدند. هرگاه که نیروهای خارج از مدار حکومتی در تلاش بودند تا کشور خود را از گرودنه تحت کنترل مسکو خارج سازنند، برخی از سیاست مدارن روسی وراد عمل شده و با هشدارهایی که در آنها بو و طعم مجازات عمومی می داد خط و نشان می کشیدند؛ بطور مثال وقتی در قفقاز و اکرائین این زمزمه ها شنیده می شد،  ولادیمیر ژیرینوفسکی، رهبر حزب لیبرال دمکرات روسیه با تبختر و خشم گفت، این جمهوریها استقلال می خواهند، کافی است تا شیرهای نفت و گاز را به سوی باشندگان این کشورها ببندیم، آنگاه خواهیم دید که آنها چه مدت می توانند زنده بمانند.؟!

اما زمانی که نیروهای جوان و تحصیل کرده در خارج از نهادهای حزبی به میدان آمدند، اسباب بدگمانی و زحمت مسکو گردیدند، بنابراین کرملین از روز پس از انتخابات گرجستان شروع به تنگ تر کردن حلقه محاصره اقتصادی و عملیات های ایذاعی بر علیه تفلیس کرده است.

مقامات مرتبط با کرملین از انواع و اقسام گزینه ها برای به انحراف کشاندن و شکستن اراده مقامات تفلیس و مردم گرجستان استفاده کردند؛ طرح های تروریستی و گام های حساب شده برای تجزیه این کشور، شاخص ترین مواردی هستند که مقامات روسیه به آن متشبث شدند. بطور مثال دولت گرجستان در یکی از این موارد اعلام کرد كه مداركي دردست دارد كه می رساند سرویس های جاسوسی روسیه در حال بی ثبات سازی گرجستان ميباشد. [2]

هنگامی که دولت گرجستان در واکنش به این موضوع، تعدادی از دیپلمات های روسی را- که از دید تفلیس به امور جاسوسی و خرابکاری نقش داشتند - اخراج کرد، روسیه مدیریت سیاست سختگیرانه مجازات عمومی و دسته جمعی کشنده را در دستورکار خود قرارداد.

با آغاز زمستان سرد و طاقت فرسای قفقازدر نوامبر 2006، شرکت دولتی گازپروم روسیه اعلام داشت که از آغاز سال 2007، این شرکت بهای گاز صادراتی خود به گرجستان را فزونتر از دوبرابر خواهد کرد. [3]


[1] - همشهری آنلاین يکشنبه 11 مه 2008  برابر  22 اردیبهشت 1387 

http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=53998    

[2] - ايوانه ميرابيشويلي، وزير كشور گرجستان در 25 ژوئیه 2005، " در يك كنفرانس مطبوعاتي در شهر گوري اعلام داشت كه در اقدامات تروريستي كه در اول فوريه در اين شهر صورت گرفته، گروه خرابكاري كشف شده است كه در واقع اجير شده و در خاك فدراسيون روسيه آمورش ديد بودند."

http://www.russiannews.ru/pers2/iran_news.php?act=news_by_id&news_id=15975

[3] - " مقامات شرکت گازپروم، که يک شرکت دولتی است و صنعت گاز روسيه را در انحصار خود دارد، گفته اند که از سال 2007، بهای گاز صادراتی روسيه به گرجستان از 110 دلار برای هر يکهزار متر مکعب در حال حاضر به 230 دلار افزايش می يابد. "

 بی بی سی پنج شنبه 02 نوامبر 2006 برابر 11 آبان 1385

http://www.bbc.co.uk/persian/business/story/2006/11/061102_he-gazprom-georgia.shtml

به همان ترتیب محصولات و کالاهای صادراتی این کشور نیز مشول قوانین تحریمی شد؛ رادیو بی بی سی در بخشی از گزارش خود پیرامون این موضوع می نویسد:

" گرجستان برای بخش عمده ای از واردات و صادرات خود به روسيه متکی است و پس از بحران ماه سپتامبر، در معرض فشارهای اقتصادی روسيه قرار گرفته است.

روسيه در واکنش به بازداشت و اخراج نظاميان خود به قطع ارتباطات هوايی، دريايی و پستی با گرجستان و فشار بر مهاجران گرجی مقيم روسيه مبادرت کرد.

دولت روسيه همچنين محصولات اصلی صادراتی گرجستان، شامل شراب و آب معدنی را به بهانه اشکالات بهداشتی آنها ممنوع کرده است." [1]     

اما مردم گرجستان که در تلاش هستند تا پس از گذشت بیش از 208 سال، حاکمیت ملی خود را به کشور باز گردانند و در مقابل این زیاده خواهی استعماری روسیه مقاومت می کنند؛ روسیه آرام، آرام پالسی خود را تغییر داده و اکنون به تجزیه این کشور روی آورده است، که این امر واکنش شدید رئیس جمهوری این کشور را همراه آورده است. [2]

حال با توجه به مناسبات تاریخی تیره و تلخ ایران و روسیه که تاریخ گواه مستدلی بر این موضوع دارد و این سیاست نه تنها در امور ایران بلکه در امور تمامی جمهوری های شوروی سابق نیز صدق می کند، جمهوری سه گانه قفقاز، پنج کشور آسیای میانه ، اکرائین، کشورها سه گانه حوزه بالتیک و غیره  امروزه برای تلاش بمنظور خارج شدن از زیر استیلای مسکو بهای گزافی را می پردازند، و روسیه با اشکال مختلف از جمله مجازات عمومی باشندگان این کشورها، در پی شکستن اراده استقلال خواهی آنها برآمده است؛ باری با این اوصاف اکنون چگونه است که مقامات بی تدبیر دولت نهم، چشمان خود را به این همه واقعیات بسته اند و انتظار معجزه ای از بارگاه کرملین را دارند، غافل از اینکه، مقامات مسکو در صدد همکاری و همیاری با دشمنان یکپارچگی ایران، در تلاش هستند تا ایران را در راستای منافع خود منهزم و تجزیه کنند. آیا در چنین فضایی و بر حسب واقعیات موجود میتوان بر حسن نیت روسیه تاکید کرد و به آن شک نورزید؟!

نتیجه گیری فصل

اقدامات مقامات عربی در شکایت بردن به دولت روسیه؛ یعنی کشوری که در طول تاریخ دو قرن اخیر- پس از اعراب-، ضربات و صدمات جبران ناپذیری را به خاک ایران و ایرانیان وارد کرده است، خبر از یک واقعه شوم بر علیه یکپارچگی  ایران را دارد، چرا که بی هیچ تردید و شبهه ای، مقامات امارات متحده عربی در این راستا، نه بر اساس منافع ملی و مردمی این کشور اقدام و حرکت می کنند، بلکه در پشت پرده این اقدامات، آنها بدون کمترین شک و تردیدی حمایت های برخی از دولت های غربی و بعضاً بخشی از هیأت حاکمه آمریکا و گروه معروف به نئومحافظه کاران را پشت سر خود دارند که برای حمله و تجزیه ایران برنامه های مدون و منظمی را تهیه و ترتیب داده اند، بنابر این، سفر هیات مذکور به مسکو و دیدار با مقامات مسول این کشور تنها نشان از آن دارد که یک پروژه غیر متعارف در حوزه ایران در حال شکل گیری نهایی است، و آن سهم خواهی هر یک از دولتهای ریز و درشت در این میانه است.  از سوی دیگر لازم به یادآور صریح است، مرجع  ای که مقامات امارات به آن مراجعه کرده اند، خاطرات بسیار دردناک و تألم انگیزی را برای ایران و ایرانیان - از زمان پتر کبیر تا کنون - برجای گذاشته است، این کشور ضربات جبران ناپذیر و متعددی را پس از اعراب بر پیکره ایران وارد کرده است و همواره  ایران ضعیف و از پا در افتاده، امیال و خواستگاه های مادی رهبران روسیه  را تامین می کرده است.  تحمیل قرارداد ننگین گلستان در ۱۲ اكتبر ۱۸۱۳؛ معاهده خفت بار و استعماری ترکمانچاي در 21 فوريه 1828 و تحمیل قرارداد شوم آخال در 14 دسامبر 1881، باعث گردید تا ایران جراحات و صدمات جبران ناپذیری را از سوی همسایه شمالی خود - و با معاضدت و همیاری دولت استعماری بریتانیا کبیر - متحمل شود و بدین ترتیب اکنون ملاحظه می شود جغرافیای امروز ایران، حاصل مشارکت دو قدرت استعماری قرن نوزده و بیستم میلادی  میان دو امپراطوری مخوف آن روزگار برای ایران و ایرانیان بود. بنابراین حاصل این اقدامات شوم "گستره سرزمين‌هاي جدا شده از ايران در قراردادهاي شوم استعماري در دوران قاجاريه 3 ميليون و چهارصد و سيزده هزار کيلومتر مربع." رسید.

باری آنگاه که ایران بی رمق شد دو استعمار پیر دست در دستان یکدیگر نهاده و ایران را در دو قرداد نگین 1907 و 1915 با تمامی منابع و منافع آن میان خود تقسیم کردند.

این تنها ایران نیست که خاطرات و جراحات سنگینی از مداخلات مسکو بر پیکر خود دارد، جمهوری های قفقاز، آسیای میانه و کشورهای حوزه بالتیک نیز به دلیل استقلال خواهی و گوش ندادن به فرامین کرملین مورد مجازات عمومی و دسته جمعی قرار گرفته اند.

با اندوه فراوان اکنون نیز مشاهده می شود که سناریوی دقیق و منسجم ضد ایرانی و استعماری در صحنه جهانی در حال شکل گیری و اجرا است که در این برنامه، دولت های اهریمنی در حال چانه زنی برای تجزیه و تقسیم بخشی از سرزمین ایران هستند.

بدیهی است که طبق اسناد و مدارک متقن تاریخی که همگی دلالت بر ایرانی بودن این جزایر را دارند، چگونه است که دولت  روسیه در قامت یک داور عادل و بی طرف اینچنین وارد عمل می شود؟! و از پیش خواستار باز گرداندن جزایر ایرانی به خاک امارات متحده عربی شده است؟!

دولت روسیه نه تنها در طول چند قرن اخیر تضییع کننده حق و حقوق ایران بوده است، بلکه اکنون هم  و حتی در قرن بیست ویکم نیز حقوق حقه ایران در دریای خزر را نیز ضایع می کند.                     

طبق قرار داد مودت و دوستی فوریه 1921 و سپس قرار داد 1940، میان ایران و اتحاد شوروی، حقوق هر یک از دو دولتین  50 درصد حق مشاع تعیین شده بود ، و سپس دولت جدید اولیگارشی روسیه درآستانه فروپاشی اتحاد شوروی در قرارداد آلماتی قزافستان اعلام کرد که تمامی حقوق تعهد آور برای اتحاد شوروی را می پذیرد و اکنون که این مقاوله نامه هنوز جوهر آن، از سطح کاغذ خشک نشده است، چگونه است روسها بطوریکطرفه قصد تضییع حقوق ایران در نفت و گاز دریای خزر و تقلیل و تحمیل آن از 50 درصد به ارزش 13 درصد را دارند؟ و دراین ارتباط هر گاه عناصر میانی و کم و بیش آگاه در جمهوری اسلامی ایران در خواست ارجاع این شکایت به مراجعه حقوقی بین المللی را پیش می کشند، مقامات روسی بی درنگ اعتراض کرده و می گویند که این موضوع دوجانبه و یا چند جانبه بوده و تنها مربوط به کشورهای حاشیه دریای خزر است و می بایست از طریق همان مجاری نیز حل و فصل شود. اکنون چگونه است که این دولت با سابقه بسیار منفی و استعماری در طول چند ماه اخیر از این سیاستی که خود دیکته و تجویز می کنند فاصله گرفته و در راستای حاکمیت حاکمان عربی منطقه خلیج فارس تمایل پیدا کرده و می خواهد بحث حاکمیت جزایر سه گانه ایرانی ، تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی را از طریق خود و یا ارجاع آن به مراجع بین المللی حل و فصل کند؟! 

این موضوع بر همگان روشن است که این روند از آن زمان شدت گرفت که حاکمان تهران - که هروز بیشتر پایگاه مردمی و مشروعیت خود را از دست داده  و می دهند،-  بدور از منافع ملی، پیرامون پروژه هسته ای خود، منطق حقوق بین المللی را براساس احساسی که منافع بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را تامین می کند استوار کرده است ودر این رویکرد خود نیز احساس بغایت غیر واقعی بر او مشتبه شده است که از حمایت روسیه در مقابله با غرب برخوردار است ، غافل از اینکه روسیه تنها از کارت جمهوری اسلامی ایران در مقابله با غرب استفاده کرده و تنها به دنبال کسب امیتازاتی برای خود هستند.

بدین تریب بوی بدی که نشان از یک واقعه تلخ دارد به مشام هر یک از ایرانیان که دل در گرو مردم و میهن دارند، می رسد، از آنجا که مقامات غیر پاسخگو و غیر دمکراتیک جمهوری اسلامی ایران برای جلوگیری از سرشکستگی خود، در مناسبات استراتژیکی خود با روسیه، [3]  - که به آن مفتخر بودند -  اخبار مربوط  به آن را به محاق برده است، و منابع خبری در جمهوری اسلامی ایران، از پردازش به آن منع شده اند، و سپس این خبر هولناک را نیز در پس تو و اندرونی های دژهای خود پنهان نموده اند، این امر هر ایرانی وطن دوست را ناگزیر می سازد تا نسبت  به وقوع نوع دیگری از قرار دادهای شوم، گلستان، ترکمنچای، آخال، قرارداد 1907، قرار داد 1915، تجزیه ناموفق آذربایچان، تجزیه بحرین، تنزل حقوق 50 درصدی ایران در دریای خزربه 13 درصد؛ واکنش نشان داده و اعلام خطر کنند.

بدیهی است در شرایط فعلی برای فرونشاندن بحران هسته ای ایران که مرکز ثقل خطراتی است که در این برهه از تاریخ، کشور را تهدید می کند؛ پسندیده است تا مقامات غیر دمکراتیک جمهوری اسلامی ایران و ناآگاه به امور سیاسی و بین المللی ، تعلیق غنی سازی در هنگام مذاکرات را پذیرفته تا مگر دست بد سگالان و اندیشه های اهریمنی آنها را که تجزیه مام میهن، را هدف گرفته اند، کوتاه کرده و در نهایت تن دادن به  انتخابات دمکراتیک نیز می تواند به تمامی بحران های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... موجود و پدید آمده در ایران، پایان دهد.

[1] - بی بی سی پنج شنبه 02 نوامبر 2006 برابر 11 آبان 1385

http://www.bbc.co.uk/persian/business/story/2006/11/061102_he-gazprom-georgia.shtml                          

[2] - " ميخائيل ساکاشويلی ، رئيس جمهوری گرجستان می گويد روسيه تهديد کرده است که اين کشور را مانند جزيره قبرس، به دو نيمه تقسيم خواهد کرد."

رادیو فردا - سه شنبه 13 نوامبر 2007  برابر 22 آبان 1386

http://www.radiofarda.com/news/2007/11/13.html?item=421059

[3]- ایرنا، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران بنقل از منوچهر متکی گزارش می هد که " گسترش روابط با روسيه راهبرد جمهوري اسلامي ايران است."

متکی که در جمع ایرانیان مقیم مسکو سخن می گفت، یادآور شد که " بعنوان رييس كميسيون مشترك همكاريهاي ايران و روسيه تاكيد مي كنم كه گسترش روابط در همه زمينه‌ها با روسيه بعنوان يك استراتژي در كشور شناخته شده است."

خبرگزاري جمهوري اسلامي جمعه 14 دسامبر 2007  برابر 23 آذر 1386 

http://www2.irna.ir/fa/news/view/line-5/8609239099105642.htm  

حسین زربخش

hossein105@hotmail.com

محمود جعفری 

mjaafari@gmail.com