نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

 

پروين اردلان:

 

 زنان خود را بر حاکميت تحميل کرده اند

به نقل از سايت روز

پنجشنبه 13 تیر 1387

سامان رسول پور
s.rasoulpour@gmail.com

حدود هزار فعال مدني و سياسي با صدور بيانيه اي به صدور حکم 5 سال زندان در تبعيد براي هانا عبدي، فعال حقوق ‏زنان اعتراض کرده و خواستار تجديدنظرخواهي در اين حکم شده اند. همزمان نگراني پيرامون احتمال صدور حکم ‏سنگين براي روناک صفازاده، ديگر فعال دربند هم بالا گرفته است. در همين خصوص و درباره وضعيت ديگر فعالان ‏حقوق زنان با پروين اردلان، برنده جايزه اولاف پالمه به گفتگو نشسته ايم. خانم اردلان به روز مي گويد: "جنبش زنان ‏و جنبش برابر خواهي زنان توانسته است گفتمان برابري خواهي را به سطح گفتمان عمومي جامعه ببرد و اين دستاورد ‏کوچکي نيست". اين گفتگو در پي مي آيد. ‏
‏‎‎خانم اردلان؛ حدود هزار فعال مدني و سياسي با صدور بيانيه اي به حکم 5 سال زندان در تبعيد براي هانا ‏عبدي اعتراض کرده اند. اين حکم مشخصا از چه نظر جاي اعتراض‏‎ ‎دارد؟‎

همان طور كه وكيل ايشان و ديگر حقوقدانان هم تاكيد دارند حکم هانا عبدي با معيارهاي قانوني همخواني ندارد. اتهام ‏هانا را "اجتماع و تباني براي اقدام عليه امنيت" اعلام کرده اند اما براي صدور حكم به مواد مرتبط با محاربه استناد ‏كرده اند. درواقع پنج سال حبس در شهرستاني مرزي، آن هم براي يك دختر 21 ساله كه براي ارتقاي حقوق زنان آن ‏هم در منطقه اي پرمسئله براي زنان فعاليت مي كند واقعا غيرمنصفانه است. ‏

‎فکر مي کنيد انگيزه صدور چنين حکمي چه مي تواند باشد؟‏‎

به نظر من اين يك جور صدور حكم عليه زناني است كه به حقوق خود و زنان سرزمين شان مي انديشند. متاسفانه ‏فعاليت در كردستان همواره با پيش داوري و پيش فرض هاي قومي، مذهبي و جنسيتي اي همراه است. حتي اگر يك زن ‏براي بهبود حقوق ابتدايي اش هم تلاش كند چنين برداشت مي شود كه عليه امنيت و حكومت عمل كرده است و همين ‏پيش داوري ها بي تاثير بر داوري نيست. هر روز زنان زيادي به دليل زن بودن شان مورد خشونت هاي سنتي و ‏قانوني و جنسيتي قرار مي گيرند، زن كشي و اعمال خشوت هاي ناموسي و قانوني هرچند دراين منطقه كم نيست، اما ‏رسم است كه ناديده بماند، اما وجود زناني چون هانا و روناك كه مي كوشند با كنشگري خود موقعيت زن كرد را تغيير ‏دهند تحمل نمي شود. ‏
‎‎‎در طي چند سال اخير شاهد بوده ايم که فعالان حقوق زنان به اتهامات گوناگون به زندان و شلاق محکوم ‏شده اند اما مورد هانا عبدي شايد به نوعي منحصر بفرد باشد. هم از اين جهت که دوران بازداشت وي طولاني بوده، ‏هم پنج سال حکم سنگيني است و هم اينکه مجازات تبعيد هم به همراه آن است. اين تفاوت و اختلاف راي دادگاهها در ‏تهران و کردستان را چطور ارزيابي مي کنيد؟‎

به نظرمن چند هويتي بودن فعالان جنبش هاي مدني، سني يا شيعه بودن، كرد يا ترك بودن، زن يا مرد بودن... از يك ‏طرف و موقعيت جغرافيايي مناطقي كه در آن به سر مي برند تاثير زيادي بر انشاي راي و يا به عبارتي صدور حكم ‏هاي سنگين تر براي آنان دارد و كردستان يكي از اين مناطق است. از سوي ديگر هر چه امكان اطلاع رساني و ‏حمايت و پوشش خبري براي آنها بيشتر باشد امكان حمايت از آنها هم بيشتر است. اين فقط خاص كردستان نيست؛ اين ‏روزها شاهد بازداشت و صدور احكام سنگين براي بسياري از فعالان جنبش هاي اجتماعي در ديگر مناطق ايران هم ‏هستيم. ‏‎ ‎

‎وقتي که روناک و هانا بازداشت شدند، ديديم که اعتراضات گسترده اي صورت گرفت اما چندي بعد و پس ‏از آنکه قاضي پرونده اين دو را متهم به ارتکاب جرايم امنيتي کرد، به يکباره حمايتهاي داخلي از آنها تقريبا متوقف شد. ‏دليل اين سکوت چه بود؟ چرا بار ديگر اعتراضات بالا گرفته است؟‎
‎ ‎
اتهام به جرايم امنيتي از اتهامات رايج عليه فعالان جنبش زنان است. خوب؛ طبيعي است وقتي قاضي پرونده چنين ‏اتهاماتي را بزند به عنوان مرجع قانوني مورد توجه قرار مي گيرد و اعتراضات حقوق بشري هم كاهش پيدا مي كند. ‏اما تصور كنيد كه هر متهم امنيتي هم حق دارد كه از حقوق اوليه متهم برخوردار باشد. اين دو دختر جوان كه تنها دو ‏دهه از عمرشان گذشته است در معرض هر نوع آسيب رواني و جسمي قرار دارند، اجازه ملاقات با وكيل در طول ‏تحقيقات اوليه نداشته اند، دادگاه شان علني نبوده است، با خانواده حداقل تماس را داشته اند، بيمار شده اند... در چنين ‏وضعيتي هر عقيده اي هم كه داشته باشند نه تنها حقوق انساني شان زير پاگذاشته شده است كه صدور هرنوع حكمي ‏براي آنها شك و ترديد به همراه دارد و اعتراضات را افزايش مي دهد. ‏‎
‎‎‎علاوه بر هانا و روناک، محبوبه کرمي هم بيش از 12 روز است که در بازداشت بسر مي برد. چرا ايشان ‏هنوز آزاد نشده اند؟ خبري از وضعيت وي داريد؟‎

محبوبه كرمي نيز مصداق واقعي اقدام عليه امنيت مدني شهروندان است كه شايد اگر بيرون از زندان بود اكنون مي ‏توانست به دليل ضرب و شتم خشونت باري كه عليه او شده است عليه ضاربان شكايت كند. او از اعضاي فعال كمپين ‏يك ميليون امضاست كه روز 24 خرداد به همراه زنان ديگري كه نه به عمد كه به طور تصادفي درحوالي پارك ملت و ‏سوار بر اتوبوس بوده اند، مورد ضرب و شتم شديد قرار گرفته و تاكنون هم در زندان است. او را چنان زده بودند كه ‏لباسش پاره شده و درتماسي كه با خانواده اش گرفته بود، گفته بود آثار كبودي هنوز از تنش پاك نشده است و زنان ‏ديگري هم هستند كه اسيب جدي ديده اند. مادرش عمل جراحي در پيش داشت، پدرش بيمار است و خودش هم هنوز ‏در زندان است و شايد بتوان گفت او يكي از زناني است كه در روند سياست ارعاب سازي براي ايجاد امنيت نظامي در ‏شهر بي انكه قصدي از حضور داشته باشد مورد سوء قصد قرار گرفته است. ‏
‏ ‏
همان طوركه وكيل ايشان هم گفته اند هنوز اتهام محبوبه كرمي به ايشان تفهميم نشده است و حقوق متهم در اينجا هم ‏محلي از اعراب ندارد. به هرحال اكنون گويا در بند نسوان زنان اوين است و اميدواريم كه هرچه زودتر آزاد شود. ‏

‎خانم اردلان؛ طي يکي، دو سال اخير شاهد بوده ايم که تقريبا هر هفته شماري از فعالان حقوق زنان ‏احضار، بازداشت و يا به زندان محکوم شده اند. اين موج فشار بر فعالان زن نشانه چيست؟‎

اين نشانه حضور پرقدرت جنبش زنان و مقاومت و كنشگري فعالان اين جنبش براي حق خواهي و گسترش اين حق ‏خواهي در سطوح مختلف جامعه است. اين موج فرو مي نشيند و در مقابل موج فشار، مقاومت مي كند. اين موج فرو ‏نمي نشيند و در مقابل موج فشار، مقاومت مي كند. ‏
‎ ‎
‎به نظر مي رسد که حاکميت بين زن معترض و مرد معترض فرقي قائل نيست و به يک ميزان به آنها فشار ‏مي آورد در حاليکه ما در گذشته موارد کمي از برخورد و زنداني کردن زنان را شاهد بوده ايم. فکر مي کنيدحاکميت ‏تعارف با زنان را کنار گذاشته و ديگر نگران واکنشهاي عمومي دراينباره نيست؟‎

به نظرم به اين دليل است كه زنان اگر در مواردي شهروند محسوب نمي شوند در اعتراض براي كسب حقوق شان ‏شهروند شده و شهروندي خودشان را به تدريج بر حاكميت تحميل کرده اند. به همين دليل حاكميت ديگر نمي تواند اين ‏شهروندي را به رسميت نشناسد. ‏‎ ‎

‎به عنوان پرسش پاياني، در يک جمع بندي کلي فکر مي کنيد در مقابل پرداخت اين همه هزينه، فعالان ‏حقوق زنان و در کل جنبش زنان چه دستاوردهايي داشته اند؟‏‎

جنبش زنان و جنبش برابر خواهي زنان توانسته است گفتمان برابري خواهي را به سطح گفتمان عمومي جامعه ببرد. ‏اين دستاورد كوچكي نيست. ‏