نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

 

 شهدا را دفن نکنید!

حنیف یزدانی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت

 

  دانشگاه  میدان نبرد تاریکی و روشنایی است. در طول تاریخ تاسیس دانشگاه این چنین بوده است.

مسلم است جهالت برای حفظ استوانه های خود سعی خواهد کرد که نه تنها علم را از توسعه باز دارد بلکه با ابزار های مختلف خود به سرکوب علم و علم آموزان مبادرت می ورزد.

وضعیت امروز دانشگاه های کشور بسیار متفاوت از تجربیاتی است که دانشجویان در طول حیات دانشگاه داشته اند.

امروز دانشجویان به بیان حقوق مردم و میهن تبدیل شده اند. هر جا حقی نقض می شود ،دانشجویان حد اقل با محرومین و محذوفین  ابراز همدردی می نمایند . دانشجویان در طول چند سال گذشته در عمل آموخته اند که باید از تضاد های قدرت ساخته بین حقوق مختلف سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی در زمینه های مختل زنان، کارگران، معلمان، آزادی های سیاسی و اجتماعی و ... اجتناب کرد و حقوق ذاتی و انسانی همه مردم ایران را فارغ از قومیت و تفکر و ایدئولوژی خواستار شد.

اما طرف مقابل نیز؛ اقتدار طلبان به شیوه گوناگون در فکر حفظ شرایط بسته موجود و گسترش آن می باشد.

امروز دیگر کمتر کسی  از مشکلات و موانع پیش پای دانشجویان بی خبر هست. بسته و محدود شدن تشکل های مستقل دانشجویی، توقیف شدن نشریات دانشجویی، احضار گسترده دانشجویان به کمیته انظباطی، بازداشت های گسترده طولانی مدت دانشجویان تنها تعدادی از مشلاتی است که دانشجویان با آنها روبرو بوده اند.

اما یکی از شیوه هایی که هر قدرتی ناگزیر و ناچار از استفاده از آن است متوسل شدن به ارزشهای یک جامعه و ملت برای تحمیل نیات خود است.

با بررسی اقتدار طلبی در تاریخ  به تحقیق در خواهیم یافت که هیچ  اقتدار طلبی  شعاری بر خلاف ارزشهای جهانشمول سر نداده است.

بدیهی این مسئله در دراز مدت باعث تهی شدن ارزشهای انسانی از معنا در آن جامعه خواهد شد.

یکی از این قبیل ابزار ها که امروزه توسط مسئولین در دانشگاهها در دست اجرا است طرح تدفین شهدا در دانشگاهها است.

اگر چه مسولین  نشان داده اند که حتی با وجود مخالفت ها و استدلالهای منطقی از سوی مخالفان حاضر به طرف نظر کردن از این طرح نیستند  اما نگارنده طرح چند سوال و نکته  زیر را خالی از لطف نمی داند؛

1-همانطور که در بالا گفته شد استفاده از ارزشها جهت تحمیل خواست قدرت طلبانه گروهی و جناحی در وهله اول به ضرر آن ارزشها است  و بی اعتبار شدن آنها می انجامد.

با توجه به این واقعیت چگونه مسولین حاضر شده اند که این بازی را با یاد و خاطره شهدا و عزیزان مردم ایران انجام دهند.طبیعی است که انتظار پاسخ از سوی کسی نیست ولی زنهار که از   پاسخ گویی در محکمه وجدان گریزی نیست!

2-فردی از اعضای کمیته فرهنگی یکی از دانشگاهها در پاسخ به نظری که بر آن بود نظر دانشجویان را در باره تدفین شهدا در دانشگاه را حجت قرار دهد بیان داشته بود که « دانشجویان صلاحیت اخلاقی ندارند».

جز افسوس و آه کشیدن از چنین نظری تنها باید گفت که به قول ایرانیان که شما آنها را فاقد صلاحیت می دانید «کافر همه را به کیش خود داند» .

 ایرانیان در طول تاریخ همواره از نخبه گرایی در رنج بوده اند. همواره کسی و یا کسانی خود را برتر از دیگران قرار داده اند . تنها در مواقع کوتاهی در دوران دکتر مصدق و وقوع انقلاب 57 بوده است مردم ایران به خوبی توانسته اند از بند چنین  نظری رها شوند.

اما گواه وجود نخبه گرایی در بین مسولین وجود نظارت استصوابی است که طبق آن  مردم را از نظارت و دادن نظر محروم می شوند.

بیان اینکه « دانشجویان صلاحیت اخلاقی ندارند» و دیگرانی خارج از دانشگاه و مسولین انتصابی دانشگاه به عنوان نخبه گان، تصمیم گیر هستند همان نخبه گرایی تاریخی است که ذکر آن رفت.

3-اما در پاسخ با بیان « دانشجویان صلاحیت اخلاقی ندارند» باید پرسید آقایان مسولین چرا جوانانی که تا دیروز جز افتخارات مردم و میهن به شمار می رفتند ، امروز در قول شما فاقد صلاحیت خوانده می شوند؟

آیا این جوانان سیر تحول از ارزشمندی تا فاقد صلاحیت شدن (در نظر مسولین)را در دوران مسولیت شما و همفکرانتان طی نکرده اند؟پس اگر ایرادی باشد باید از جنابعالی باشد نه از دانشجویان.

4-اندک مطالعه ایی در تاریخ ایران آشکار می کند ایران ، فلات استقلال و آزادی بوده است. چه انکه کدام ملت در طول تاریخ توانسته است از آتش بربر و عرب و مغول سر بر آورد و خود را از اختناق و استبداد ضحاکان مار دوش خلاص کند؟

جز پایمردی می توان عنصری را دخیل دانست؟

آقایان ایران از زمان دور تا امروز سرزمین آزادگان بوده است.از آرش و سهراب تا  ستار خان و باقر خان ، میرزا کوچک ، شهید باکری ها ، همت ها  و گلسرخی ها و فاطمی ها و ...

اما ایرانیان راه شهدا را پی گرفته اند و روش و منش آنان را در عمل پی گرفته اند که چنین باعث شده است هر نسل شهامت و شجاعت و آزادگی را به نسل دیگر به ودیعه دهد.

ای کاش مسولین می دانستند که نیازی به تدفین شهدا در دانشگاهها نیست و به جای این کار آنها باید خصوصیات اخلاقی و روش و منش آنها را زنده کنند!

ای کاش آنها قول قران را که شهیدان را زنده و حاضر می داند را درک می کردند و آنگاه می فهمیدند که به جای تدفین شهدا که ممکن است به سادگی از سوی گروهها مورد سو استفاده قرار گیرند با به حساب آوردن دانشجویان به عنوان فرزندان همان شهدا ، ارزشهای شهدا را زنده می کردند.