نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

 

پیام ترور بوتو

سيدسراج الدين ميردامادي

نقل از وبلاگ شخصي سراج الدين ميردامادي

به نقل از سايت نوروز


ترور خانم بی نظیر بوتو مهمترین و در عین حال دردناکترین حادثه روزهای پایانی سال میلادی گذشته بود. خانم بوتو رهبر سابق حزب مردم پاکستان در حالی کشته شد که پاکستان در آستانه انتخابات پارلمانی بود و پرویز مشرف رئیس جمهور نظامی پیشه این کشور پذیرفته بود که حزب مردم خانم بوتو و حزب مسلم لیگ آقای نواز شریف که هر دو حزب اپوزسیون محسوب می شوند اجازه حضور آزادانه در این انتخابات را داشته باشند. کارشناسان پاکستان بر این باور بودند که در صورت برپایی یک رقابت سالم و آزاد، احتمال پیروزی ائتلافی از دو حزب مخالف حاکمیت در انتخابات آتی زیاد بود اما حادثه دردناک ترور خانم بی نظیر بوتو معادلات را بهم ریخت .
رسانه های غربی بویژه فرانسوی این روزها بیش از سایر موضوعات به بحران پاکستان می پردازند و در تحلیلهایشان بیش و پیش از آنکه نگران دموکراسی و حقوق بشر در پاکستان باشند نگران بمبهای اتمی هستند که در اختیار ارتش بنیادگرای پاکستان است. ارتشی که متهم اول در ترور خانم بوتو است زیرا القاعده ظاهراً از پذیرفتن این عملیات امتناع نموده و ارتش پاکستان را متهم نموده است هر چند سازمان اطلاعات ارتش پاکستان مادر طالبان هم پیمان القاعده محسوب می شود اما باید توجه داشت که با این موضعگیری اخیر القاعده باید به یک شکاف درمیان آندو فکر کرد آنهم تا حدی که یکی دیگری را متهم می نماید.
اما از اینها گذشته مهمترین پیام مرگ خانم بوتو برای غربی ها می تواند این باشد که به اشتباه استراتژیک خودشان پی ببرند. آمریکایی ها و شرکای اروپایی شان ایران را به عنوان خطری برای صلح و امنیت جهانی قلمداد کردند حال آنکه به گزارش سیا ایران فعالیتهای ساخت تسلیحات اتمی را سالها است که کنار گذاشته اما همچنان به دلیل بی تدبیری و ناشی گری رئیس جمهور تندرو اش متهم اول منطقه است حال آنکه پاکستان لانه زنبور تروریستهای انتحاری با دارا بودن سلاح اتمی صرفا به دلیل آنکه مشرف می داند چگونه در ظاهر خودش را با غربی ها برای مبارزه با تروریسم همراه نشان بدهد و از گنده گویی ها و شعارهای توخالی تاریخ مصرف گذشته پرهیز نماید از زیر بار این اتهام فرار نموده است.
در گزارشی می خواندم که در پاکستان تعداد مدارس قرآنی یا بهتر بگویم آموزشگاه تربیت تروریستهای انتحاری در این سالهای اخیر سه و چهار برابر شده است و این مدارس با پول سعودی ها که باز هم پیمان آمریکایی ها هستند به تولید تندروهای سلفی و وهابی می پردازند حال آنکه مشرف نه تنها اقدامی برای مهار این جریانات نمی نماید بلکه گزارشات موثق حکایت از همراهی او و دولتش با ایشان نیز دارد. در واقع مشرف بی نهایت انسان با هوش و زیرکی است و نقش خود را خوب بازی می کند . در گزارش دیگر می خواندم که به عنوان نمونه ماجرای مسجد لعل یک نمایش طراحی شده بیش نبود تا مشرف به دنیای غرب نشان بدهد که در حال مبارزه با تروریستها می باشد که بتواند بیش از پیش آنها سرکیسه کند.
اما ایران که نه رئیس جمهور آن با کودتا به روی کار آمده و نه مرکز پرورش تروریسم در منطقه است و بحمد الله در هیچ یک از عملیاتهای انتحاری بعد از یازده سپتامبر نامی از هیچ ایرانی برده نشده است و بعلاوه فاقد سلاح اتمی نیز می باشد همواره مورد اتهام آمریکایی ها و شرکای اروپایی آنها بوده است. بد شانسی مردم ایران این است که گرفتار رئیس جمهوری بی تدبیر و ناآشنا با مسائل بین المللی و بی نهایت شعارزده شده اند که بیش از آنکه به منافع ملی کشورش بیاندیشد به فکر آنست که در رسانه های دنیا نامش برده شود حال خوب و بد آن برایش خیلی فرقی نمی کند!