|
||
متن کامل گزارش ١٦ نهاد امنیتی آمریکا درباره فعالیتهای هستهای ایران
مدير اطلاعاتملي (DNA) در آمريكا به عنوان رئيس جامعه اطلاعاتي (Ic) وظیفه نظارت و مدیریت بر اجراي برنامه اطلاعات ملي در اين كشور را بر عهده دارد و مشاور اصلي رئيس جمهوري، شوراي امنيت ملي و شوراي امنيت داخلي در امور اطلاعاتي است.
وظایف دفتر مدير اطلاعات ملي به این شرح است: ● هماهنگی و یکسانسازی داخلي و خارجي اطلاعات آمريكا به گونهای كه هيچ خلائي در استنباط از تهديدهاي فراروي امنيت ملي وجود نداشته باشد. ●اعمال دقت و ظرافت بيشتر در تجزيه و تحليلهاي اطلاعاتي. ● اطمينان از موفقيت منابع اطلاعاتي آمريكا در دست یابی به توانمنديهاي آتي همزمان با دستيابي به نتايجي در زمان حال.
شوراي اطلاعات ملي
شوراي اطلاعات ملي (NIC) از زمان تشكيل در سال 1973 ميلادي، به عنوان رابطی ميان نهادهای امنيتي و سياسي، همواره در کسوت منبعی كارشناسانه در زمينه مسائل مهم به ایفای نقش پرداخته است. هدف اصلی (NIC) ارائه مهمترین اطلاعات به دور از هرگونه جانبداری- صرف نظر از اين كه آيا قضاوتهاي تحليلي با سياست آمريكا مطابقت دارد و يا خير – به سياستگذاران است. وظايف اصلي اين نهاد عبارت است از: ● حمايت از نقش و جایگاه (DNA) به عنوان" مشاور اطلاعاتي اصلي "رئيس جمهوري و ساير سياستگذاران بلندپايه. ● هدايتِ تلاشهای جامعه اطلاعاتي در زمينه تهيه " برآوردهاي اطلاعات ملي "و ساير توليدات شوراي اطلاعات ملي كه به دغدغه هاي كليدي مرتبط با امنيت ملي ميپردازند. ● تامين كانونی براي سياستگذاران، نيروهاي نظامی و رهبران كنگره در زمينه پاسخگويي به پرسشهاي کلیدی. ● درخواست از كارشناسان غيردولتي در بخش خصوصي و دانشگاهي و استفاده از تحليلهاي جايگزين و ابزار تحليلي جديد براي گسترده سازي و عمق بخشي به چشمانداز جامعه اطلاعاتي.
برآوردهاي اطلاعات ملي و فرآيند آن برآوردهاي اطلاعات ملي، موثقترين قضاوتهاي مكتوب" جامعه اطلاعاتي (Ic ) در ارتباط با موضوعات مرتبط با امنيت ملي محسوب ميشوند و هدف از آنها كمك به رهبران نظامي و غيرنظامي آمريكا در اتخاذ سياستهايي براي مراقبت از منافع امنيت ملي كشور است. برآوردهاي اطلاعات ملي به طور معمول معلومات و اطلاعاتي را در زمينه وضعيت موجود ارائه ميكنند، اما اساسا" برآورد "هستند. به اين معني كه برآوردهاي ياد شده در زمينهي روند احتمالي تحولات و رويدادها در آينده و همچنين شناسايي تبعات احتمالي آن رويدادها براي سياست آمريكا، قضاوتهايي را مطرح ميكنند. برآوردهاي اطلاعات ملي معمولا مورد استفاده سياستگذاران در عرصههاي نظامي و غيرنظامي و رهبران كنگره است و در برخي مواقع، اين برآوردها به ابتكار" شوراي اطلاعات ملي (NIC)تهيه ميشود .پيش از تهيه پيشنويس يك برآورد اطلاعات ملي،" (NIO ) مربوطه وظيفه دارد برگهيي مفهومي و يا حيطه اختيارات (TOR) را تدارك ببيند و براي كسب نظر جامعه اطلاعاتي، آن را در ميان اين جامعه توزيع كند. حيطه اختيارات (TOR) پرسشهاي برآوردي كليدي را تعيين ميكند، مسووليتهاي مربوط به تهيه و تدوين برآوردهاي اطلاعات ملي را مشخص ميسازد و تهيه و انتشار اين برآوردها را زمانبندي و برنامهريزي ميكند. معمولا يك و يا چند تحليلگر اطلاعات ملي (IC)تشكيل جلسه ميدهند تا پيش از ارائه پيشنويس به بخش گستردهاي از جامعه اطلاعاتي، آن را از منظري انتقادي مورد بررسي قرار دهد. نمايندگان آژانسهاي مربوطه جامعه اطلاعاتي براي آماده سازي و تنظيم خط به خط متن نهايي يك" برآورد اطلاعات ملي ، گرد هم ميآيند. همچنين، نمايندگان ياد شده با همكاري آژانسهای خود ميزان اطمينان خود را از هر يك از قضاوتها و داوريهاي كليدي ارائه شده تعيين ميكنند. نمايندگان جامعه اطلاعاتي كيفيت منابع را با گردآورندگان مورد بحث و بررسي قرار ميدهند و" سرويس مخفي ملي " نيز به منظور اطمينان از اين كه از منابع لغو شده و يا به طور جدي مورد ترديد قرار گرفته در پيشنويس مزبور استفاده نشده است، صلاحيت منابع را مورد بررسي قرار ميدهد . تمامي برآوردهاي اطلاعات ملي مورد بازبيني " هيات رئيسه اطلاعات ملي (NIB) قرار ميگيرد كه( NIEs )رياست آن را به عهده دارد و از روساي آژانسهاي مربوطه جامعه اطلاعاتي تشكيل شده است. برآوردهاي اطلاعات ملي به محض تصويب و تائيد در هيات رئيسه اطلاعات ملي، در اختيار رئيس جمهوري و سياستگذاران بلندپايه قرار ميگيرد.كل روند تهيه برآوردهاي اطلاعات ملي به طور معمول دستكم چندين ماه طول ميكشد. شوراي اطلاعات ملي (NIC) براي بهبود فرآيند تهيه برآورد اطلاعات ملي تحت رهبري مدير اطلاعات ملي (DNA) ، گامهايي را برداشته است. اين اقدامات با اهداف و توصيههاي مطرح شده در گزارشهاي" كميسيون( WMD) و ( (SSCIو همچنين با" اصلاح اطلاعات " سال 2004 ميلادي و" قانون پيشگيري از تروريسم " مطابقت دارد. به طور خاص، جامعه اطلاعاتي در مدت يك و نيم سال پيش: ● براي يكپارچه سازي بازبينيهاي به عمل آمده از گزارش منابع و قضاوتهاي تكنيكي، فرآيندهاي جديدي را ايجاد كرده است. در حال حاضر از مديران سرويس مخفي ملي، NSA, NGA,و DIA معاون دبير(INR )خواسته ميشود ارزيابيهايي را كه نقاط قوت و ضعف و همچنين ميزان كلي اعتبار و اطمينان از منابعشان در تهيه قضاوتهاي مهم موجود در يك" براورد اطلاعات ملي "را برجسته سازند . ● استانداردهاي موشكافانهتري را اعمال كرده است.يك كادرمتني (NIEs) به تمامي برآوردهاي اطلاعات ملي ضميمه شده است كه منظور ما را از عبارت" ما قضاوت ميكنيم "توضيح مي دهد و تفاوت ميان داوريها بر مبناي احتمالات و قضاوتهاي مورد اطمينان را روشن ميسازد. ما تلاش منسجمي را انجام دادهايم تا ضمن تبيين اختلافها و تفاوتها ميان آژانسها، علت چنين تفاوتهايي را نيز توضيح دهيم و آنها را به طور بارز در" قضاوتهاي كليدي " به تصوير بکشیم.
چشمانداز( برنامه هستهاي ايران ) اين" برآورد اطلاعات ملي "وضعيت برنامه هستهاي ايران و چشمانداز آن در 10 سال آينده را ارزيابي ميكند. اين چارچوب زماني بيشتر از نيات و واكنشهاي خارجي، براي تخمين توانمنديها مناسب است.تخمين نيات و واكنشهاي خارجي مربوط به يك دهه آينده دشوار است. اين" برآورد اطلاعات ملي "با ارائه ارزيابي جامعه اطلاعاتي از نيات و توانمنديهاي هستهاي ايران، تمامي اطلاعات در دسترس را در خصوص اين مسائل به طور كامل مورد بازبيني قرار ميدهد، طيف سناريوهاي منطقي منطبق با اين اطلاعات را بررسي ميكند و مولفههاي كليدي را كه بنا به قضاوت ما موجب پيشرفت و يا اختلال در روند برنامه هستهاي ايران ميشود را توضيح ميدهد. اين" برآورد اطلاعات ملي "بررسي مجدد و گستردهای در ارتباط با موضوعات مطروحه در ارزيابي مه 2005 است. اين برآورد بر محور پرسشهاي كليدي ذيل استوار است: ● اهداف ايران در زمينه توليد سلاح هستهاي چيست؟ ● مولفههاي داخلي تاثيرگذار بر تصميمگيري ايران در زمينه توليد سلاح هستهاي كدام است؟ ● مولفههاي خارجي تاثيرگذار بر تصميمگيري ايران در زمينه توليد تسليحات هستهاي چيست؟ ● طيف اقدامات بالقوه ايران در ارتباط با توليد سلاح هستهاي و مولفههاي تعيين كنندهاي كه ايران را به سمت انتخاب يك روند و رجحان بر گزينهاي ديگر هدايت ميكند، چيست؟ ● توانمندي كنوني و برنامهريزي شده ايران براي توليد سلاح هستهاي چيست؟ ● تصورات كليدي ما و نقاط ضعف و آسيب پذير ايران كدام هستند؟ اين" برآورد اطلاعات ملي "تصور نميكند كه ايران درصدد دستيابي به سلاح هستهاي است بلكه ، اطلاعات را مورد بررسي قرار ميدهد تا توانمندي ايران و هدف اين كشور را براي دستيابي به سلاح هستهاي تخمين زند، چرخه سوخت اورانيوم در ايران كه قابليت استفاده دو منظوره را دارد و همچنين گزارشها و معلومات مربوط به آن فعاليتهاي هستهاي كه دستكم تا حدي ماهيت غيرنظامي دارند را در مد نظر قرار ميدهد. تلقي اين برآورد اين است كه اهداف راهبردي و ساختار بنيادين رهبري بلندپايه و دولت ايران همچنان همان اهداف و ساختاري خواهد بود كه از زمان رحلت" آيت الله خميني "در سال 1989حفظ شده است. ما اذعان داريم كه احتمال تغيير اين اهداف و ساختار در چارچوب زماني تعيين شده در اين برآورد وجود دارد، اما نميتوان روي دادن تغييرات اين چنيني و يا تبعات و مفاهيم آنها را با اطمينان پيش بيني كرد. اين برآورد، چگونگي عملكرد ايران در مذاكرات آتي با غرب درباره موضوع هستهاي را ارزيابي نميكند. اين برآورد، گزارش اطلاعاتي را كه 31 اكتبر 2007 در دسترس قرار گرفت، در بر دارد.
از بيان" توضيح زبان برآوردي "چه منظوري داريم؟ از عباراتي همچون ارزيابي، برآورد، قضاوت و يا واژگاني همچون احتمالا و شايد، براي انتقال ارزيابيهاي تحليلي و قضاوتها استفاده ميكنيم .استفاده از عبارات و واژگان اين چنيني واقعيات، مدرك و يا علم نيستند. اين ارزيابيها و قضاوتها عموما بر اطلاعات گردآوري شدهاي استوارند كه اغلب ناقص و يا پراكنده هستند. برخي از ارزياب ها بر پايه قضاوتهاي قبلي استوارند. در تمامي موارد، هدف از ارزيابيها و قضاوتها اين نيست كه بگوئيم" مدركي "را در اختيار داريم كه بر واقعيت داشتن چيزي دلالت ميكند و يا دو موضوع و يا فقره را به طور مشخص به هم مرتبط ميسازد . زبان برآوردي مورد استفاده ما به غير از انتقال قضاوتها و نه اطمينانهاي ما، اغلب: 1 )احتمال و يا امكان ارزيابي شده ما از وقوع يك رويداد 2 ) سطح اطمينان ما از آن قضاوت را در بر دارد . برآوردهاي احتمالات: از آنجا كه قضاوتهاي تحليلي مطمئن نيستند، ما از زبان احتمالات براي نشان دادن برآوردهاي جامعه اطلاعاتي در خصوص احتمال برخي تحولات و يا رويدادها استفاده ميكنيم. واژگاني همچون امكان دارد، احتمال دارد، بسيار محتمل است و يا اطمينان تقريبي، از وجود احتمالي قويتر از احتمال برابر حكايت ميكند واژگاني چون بعيد است و دور است، نشان ميدهد كه احتمال ضعيفتري در قياس با احتمال برابر براي وقوع يك رويداد وجود دارد، اما به اين معني نيست كه اين رويدادها هيچگاه اتفاق نميافتند. واژگاني همچون ممكن است، وضعيتي را نشان ميدهد كه ما نميتوانيم احتمال وقوع يك رويداد را ارزيابي كنيم و عموما به اين دليل است كه اطلاعات مربوطه در دسترس نيست، مخدوش و يا پراكنده است. واژگاني همچون نميتوانيم رد كنيم و نميتوانيم ناديده بگيريم، نشانگر رويداد بعيد، نامحتمل و يا دوري است كه شدت تبعات آن، در مد نظر قرار دادن آن را ميطلبد. جدول ذيل ايدهاي ابتدايي از ارتباط متقابل ميان برخي از واژگان را نشان مي دهد؛ دور، بسيار بعيد، بعيد، احتمال برابر، احتمال ممكن، بسيار محتمل، احتمال قوي . اطمينان به ارزيابيها: ارزيابيها و برآوردهاي ما از پشتيباني اطلاعاتي برخوردار است كه طيف، كيفيت و منابع گوناگوني دارند. در نتيجه، ما از سطوح بالا، متوسط و يا پائين اطمينان براي ارزيابيهای خود به صورت ذيل استفاده ميكنيم: ● اطمينان بالا؛ عموما نشان ميدهد كه قضاوتهاي ما برپايه اطلاعاتي با كيفيت بالا استوار است ويا ماهيت موضوع مربوطه اين امكان را فراهم ميكند كه قضاوتي محكم و قاطع عرضه شود. قضاوتي با سطح" اطمينان بالا "يك واقعيت و يا اطمينان نيست، اما قضاوتهاي اين چنيني همچنان با خطر اشتباه بودن مواجه هستند. ● اطمينان متوسط، عموما به اين معني است كه اطلاعات موجود از منابع موثق تهيه شدهاند و معقول هستند، اما براي اين كه سطح بالاتري از اطمينان را ايجاد كنند، كيفيت مناسب و كافي ندارند و يا به حد كافي اثبات و تائيد نشدهاند. ● اطمينان پائين، عموما به اين معني است كه اعتبار اطلاعات و يا قابليت پذيرفته شدن آن مورد ترديد است و يا اطلاعات ياد شده به حدي پراكنده هستند و يا به حدي تائيد شده نيستند كه بتوان با استفاده از آنها به يك نتيجهگيري تحليلي قوي دست يافت. همچنين به اين معناست كه نگرانيها و يا مشكلات قابل توجهي در ارتباط با منابع داريم.
داوریهای كليدي الف: با اطمينان بسيار معتقديم كه تهران در پاييز 2003 برنامه تسليحات هستهاي خود را متوقف كرد (براي ارزيابي برنامه تسليحات هستهاي، طرح سلاح هستهاي ايران و فعاليت تسليحاتي و فعاليت مخفي مرتبط با تبديل اورانيوم و غنيسازي اورانيوم را منظور كرديم و فعاليت غيرنظامي اعلام شده ايران در ارتباط با تبديل و غنيسازي اورانيوم منظور ما نيست ). همچنين با اطمينان به نسبت بالا اعلام ميكنيم كه تهران دستكم گزينه توليد تسليحات هستهاي را براي خود همچنان باز گذاشته است. با اطمينان بسيار ميگوييم كه اين توقف و اعلام تصميم تهران براي تعليق برنامه غنيسازي هستهاي اعلام شدهاش و امضاي پروتكل الحاقي توافقنامه پادمانهاي هستهاي معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي اساسا در واكنش به افزايش توجه دقيق بينالمللي و فشار ناشي از برملا شدن فعاليت هستهاي اعلام نشده ايران در گذشته صورت گرفته است. ● با اطمينان بسيار برآورد ميكنيم كه نهادهاي نظامي تحت هدايت دولت ايران تا پاييز 2003 در زمينه توليد تسليحات هستهاي فعاليت ميكردند. ● با اصمينان بسيار اعلام ميكنيم كه اين توقف دستكم چند سال طول خواهد كشيد(با توجه به شكافهاي اطلاعاتي گفته شده در بخش ديگري از اين برآورد، به هرروي، ارزيابي DOE و NIC تنها با اطمينان متوسط اين است كه توقف اين فعاليتها حاكي از توقف همه برنامه تسليحات هستهاي ايران است ) ● با اطمينان متوسط ميگوييم تهران تا اواسط سال 2007 برنامه تسليحات هستهاي خود را دوباره آغاز نكرد، اما نميدانيم كه در حال حاضر قصد توليد تسليحات هستهاي را دارد يا خير. ● با اصمينان متوسط رو به بالا به اين برآورد ادامه ميدهيم كه ايران در حال حاضر يك برنامه تسليحاتي ندارد. ● تصميم تهران براي متوقف كردن برنامه تسليحاتي حاكي از اين است كه اين كشور در قياس با قضاوتهاي سال 2005 ما، عزم كمتري براي توليد تسليحات هستهاي دارد. برداشت ما اين است كه اين برنامه احتمالا به خاطر فشار بينالمللي متوقف شده است و اين نشان ميدهد كه ايران بيش از آنچه كه ما فكر ميكرديم در برابر اعمال فشار حساس و آسيب پذير است. ب: با اطمينان پايين به اين ارزيابي ادامه ميدهيم كه احتمالا ايران دستكم بعضي از مواد شكافت پذير داراي كاربرد تسليحاتي را وارد كرده است، اما همچنان با اطمينان متوسط رو به بالا عقيده داريم كه مواد كافي براي ساخت يك سلاح هستهاي در اختيار ندارد. نميتوانيم اين مساله را كه ايران يك سلاح هستهاي يا مواد شكافتپذير كافي براي يك سلاح را از خارج تهيه كرده است - و يا در آينده تهيه خواهد كرد، منتفي بدانيم. با جلوگيري از چنين دسترسي، اگر ايران بخواهد تسليحات هستهاي داشته باشد، به توليد مقادير كافي مواد شكافت پذير بومي (توليد داخلي )نياز دارد -كاري كه ما با اصمينان بسيار عقيده داريم كه هنوز اين كار را انجام نداده است. پ: ما تخمين ميزنيم غني سازي توسط دستگاههاي سانتريفيوژ احتمالا همان گام نخست ايران براي توليد مواد شكافت پذير داراي كاربرد تسليحاتي است، البته اگر ايران تصميم به توليد سلاح هستهای بگيرد. ايران با وجود ادامه توقف برنامه تسليحات هستهاي در ژانويه 2006 فعاليتهاي غنيسازي اعلام شدهاش را از سرگرفت. ايران در سال 2007 در زمينه نصب سانتريفيوژها در نطنز پيشرفت چشمگيري داشت، اما ما با اطمينان متوسط معتقديم كه اين كشور همچنان با مشكلات فني قابل توجهي در كار كردن با آنها مواجه است. ● با اطمينان متوسط اعتقاد داريم كه سريعترين تاريخ احتمالي دستيابي ايران به توان فني توليد كافي HEU براي ساخت يك اسلحه، اواخر 2009 است كه اين هم خيلي نامحتمل به نظر ميرسد. ● با اطمينان متوسط اعلام ميكنيم كه ايران احتمالا بين سالهاي 2010 - 2015 به لحاظ فني توانايي توليد كافي HEU را براي ساخت يك سلاح به دست خواهد آورد (INR معتقد است كه با توجه به مشكلات قابل پيشبيني فني و عملياتي، بعيد است كه ايران قبل از 2013 اين توانايي را به دست آورد ). همه سازمانهاي( اطلاعاتي ) اين احتمال را ميدهند يك چنين توانايي تا پس از سال 2015 حاصل نميشود ). ج: اگر براي انجام اين كار تصميم گرفته شود، نهادهاي ايران به توسعه ميزاني از تواناييهاي فني ادامه ميدهند كه ميتواند براي توليد تسليحات هستهاي به كار گرفته شود .به عنوان نمونه؛ برنامه غيرنظامي غنيسازي اورانيوم ايران ادامه دارد. ما همچنين با اطمينان بالا اعلام ميكنيم كه از پاييز 2003، ايران برنامههاي تحقيق و توسعه خود را با موارد استعمال تجاري و نظامي متعارف - كه برخي از آنها همچنين مصارف محدودي در تسليحات هستهاي دارند، انجام ميدهد. و: اطلاعات كافي براي قضاوت مطمئن درباره اين مساله كه آيا تهران هم زمان با سبك سنگين كردن گزينههايش، بهطور جدي و قاطعانه مايل به ادامه توقف برنامه تسليحات هستهایش است يا خير، و يا اين كشور تاريخهايي خاص يا معياري را كه نشاندهنده ازسرگيري اين برنامه باشد، تعيين كرده است يا خواهد كرد، در اختيار نداريم . ● ارزيابي ما در ارتباط با اينكه ايران اين برنامه را در واكنش به فشار بينالمللي در سال 2003 متوقف كرد، خاطر نشان ميكند كه تصميم تهران بيش از آنكه مبتني بر تعجيل براي دستيابي به يك سلاح بدون در نظر گرفتن هزينههاي سياسي، اقتصادي و نظامي باشد، برمبناي يك رويكرد هزينه - فايده است. اين امر به نوبه خود نشان ميدهد كه تركيب تهديدهاي ناشي از تشديد توجه دقيق و فشار بينالمللي در كنار استفاده از ساير روشها براي ايجاد فرصتهايي براي تامين امنيت، پرستيژ و اهداف ايران در زمينه اعمال نفوذ منطقهاي-اگر اعتماد و اطمينان سران ايران را جلب كند –ت هران را به ادامه توقف فعلي برنامه تسليحات هستهایش تشويق ميكند. مشخص كردن نوع اين تركيب دشوار است. ● با اطمينان متوسط اعلام ميكنيم كه با توجه به ارتباط جدي كه رهبري ايران بين توليد تسليحات هستهاي و امنيت ملي ايران و اهداف سياست خارجي ميبيند و نيز با توجه به تلاش چشمگير ايران دستكم از واخر دهه 1980 تا 2003 براي توليد چنين تسليحاتي، ترغيب رهبري ايران براي صرفنظر كردن از توليد نهايي تسليحات هستهاي دشوار است. به اعتقاد ما، تنها يك تصميم سياسي ايران براي صرفنظر كردن از مساله تسليحات هستهاي، بطور معقولي ايران را از توليد نهايي تسليحات هستهاي بازنگه مي دارد - و چنين تصميمي، ذاتا و ماهيتا قابل تغيير و بازگشت است. ● با اطمينان متوسط اعلام ميكنيم كه ايران احتمالا از تاسيسات مخفيانهای بيش از سايتهاي هستهاي اعلام شده براي توليد اورانيوم بسيار غني شده مورد نياز در ساخت يك سلاح استفاده ميكند .دادههاي اطلاعاتي به طور فزايندهاي خاطر نشان ميكنند كه ايران فعاليتهاي مخفي تبديل اورانيوم و غني سازي اورانيوم را شروع كرده بود، اما ما معتقديم كه اين فعاليتها در پاييز 2003 متوقف شده و احتمالا دستكم تا اواسط 2007 ازسر گرفته نشده است. ه: با اطمينان بالا اعلام ميكنيم كه ايران تا قبل از حدود 2015 قادر به دستيابي به توانايي فني توليد و بازفراوري پلوتونيوم كافي نيست. ی: با اطمينان بالا ميگوييم كه در صورتي كه ايران تصميم به توليد تسليحات هستهاي بگيرد، سرانجام به توانايي علمي، فني و صنعتي توليد تسليحات هستهاي دست مييابد. تفاوتهاي كليدي بين ارزيابي هاي برنامه هستهاي ايران در سال 2005 و 2007 - ارزيابي جامعه اطلاعاتي در سال 2005 ● با اطمينان بالا اعلام ميكنيم كه با وجود تعهدات بينالمللي و فشار بينالمللي، ايران در حال حاضر براي توليد تسليحات مصمم است اما نميگوييم كه ايران در اين تصميم ثابت و تغييرناپذير است. ●با اطمينان متوسط زمان احتمالي ساخت يك تسليحات هستهاي در ايران را پيش بيني ميكنيم و ميگوييم كه بعيد است كه اين اتفاق پيش از اوايل يا اواسط دهه بعد رخ دهد. ● اگر ايران به پيشرفتهاي سريع و موفقيتآميزتري بيش از آنچه ما تا اين زمان شاهد آن بوديم، نايل شود، ميتواند تا پايان اين دهه، مواد شكافتپذيز كافي براي ساخت يك سلاح را توليد كند. - ارزيابي اطلاعات ملي در سال 2007 ●با اطمينان بالا اعلام ميكنيم كه تهران در پاييز 2003 برنامه تسليحات هستهاي خود را متوقف كرد. با اطمينان بالا ميگوييم كه اين توقف دستكم تا چند سال طول كشيد((DOE وNIC با اطمينان متوسط اعلام كردند كه توقف اين فعاليتها حاكي از توقف همه برنامه تسليحات هستهاي ايران است ). با اطمينان متوسط معتقديم كه تهران برنامه تسليحات هستهاي خود را تا اواسط 2007 از سرنگرفت اما نميدانيم كه آيا اين كشور در حال حاضر قصد توليد تسليحات هست اي دارد يا خير. با اطمينان بالا ميگوييم كه اين توقف در واكنش به تشديد توجه دقيق و فشار بينالمللي ناشي از برملا شدن فعاليت هستهاي اعلام نشده ايران در گذشته صورت گرفت. با اطمينان متوسط به بالا اعلام ميكنيم كه تهران دستكم گزينه توليد تسليحات هستهاي را براي خود بازگذاشته است . ●با اطمينان متوسط اعتقاد داريم كه زودترين تاريخ احتمالي دستيابي ايران به توان فني توليد اورانيوم بسيار غني شده (HEU)كافي براي ساخت يك سلاح تا اواخر سال 2009 است. اما اين بسيار بعيد است. با اطمينان متوسط ميگوييم كه احتمالا ايران طي سالهاي 2010 - 2015 توانايي فني توليد اورانيوم بسيار غني شده كافي براي توليد يك سلاح را به دست خواهد آورد (INR اعلام ميكند كه با توجه به مشكلات قابل پيشبيني فني و عملياتي، بعيد است ايران قبل از 2013 به اين توانايي دست يابد ). ●با اطمينان متوسط ميگوييم كه زودترين تاريخ احتمالي براي دستيابي ايران به توانايي فني توليد اورانيوم بسيار غني شده كافي براي ساخت يك سلاح اواخر سال 2009 است اما اين خيلي بعيد است.
|