نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

 

خسرو سيف

ملت ايران بداند !كودتا گران بخوانند!  

به نقل از سايت انقلاب اسلامی                     

 

يك روايت تازه از يك راوي زنده
قرار بود در 26 ا مرداد ماه يك جشن ورزشي در محل حزب ملت ايران بربنيادپان ايرانيسم واقع در ميدان بهارستان ابتداي خيابان صفي عليشاه برگزار شود كه نزديك ظهر آن روز مورد حمله عده اي ظاهرا وابسته به حزب توده با چوب و چماق و سنگ و پاره آجر كه بوسيله يك ماشين آورده شدند روبرو شد
اين عمل با مقاومت چند نفري كه در محل ساختمان حضور داشتند قرار گرفت بهر حال قرار گاه حزب را بصورت نيمه مخروبه درآورند ما به محض اطلاع سريع خود را به محل رسانديم.
دبير حزب داريوش فروهر هم جلوتر از همه در آنجا حاضر شده بود افراد حزبي همه عصباني از وضع پيش آمده آمادگي خود را براي پاسخگويي به اين گستاخي اعلام كردند البته بايد ياد آور شوم حمله به نقاط ديگر و تخريب و آتش سوزي در گوشه كنار شهر و شعار نويسي ضد سلطنت بر روي در و ديوار بوسيله عوامل حزب توده انجام و اين خود باعث هراس و وحشت بين مردم مي شد و اين خود خواست كودتا گران بوده چه بستر را جهت اهداف شيطاني آنها آماده مي كرد، حزب تصميم گرفت علي رغم وضع بوجود آمده جشن ورزشي را برگزار نمايد لذا هموندان مإمور آماده نمودن محل براي اجراي برنامه شدند تا ابتدا وسايل ورزشي را تهيه كنند كه با كمك گرفتن از باشگاه هاي ورزشي آن دوران انجام پذيرفت و همه چيزي براي برگزاري جشن در شب 28 مرداد ماه آماده شد.
در آن شب افراد زيادي در محل حزب ملت ايران حضور داشتند از جمله رضا مجيد و سرگرد خسرواني مدير باشگاه تاج با لباس ارتشي كه تا حدودي تعجب انگيز بود كه هردو از صحنه گردانان روزهاي بعد بودند جالب اينكه سر گرد خسرواني مي گفت دستور داده ام تابلوهاي باشگاه تاج را پايين آورده و تابلوها ئي با نام كلوب مصدق نصب نمايند كه واقعا تابلوها آماده شده بود ولي كودتا فرصت نصب آنرا نداد.
حال بايد به عمل اين كودتا توجه نمود كه آقاي رضا مجيد و سرگرد خسرواني كه از عوامل كودتا بي اطلاع از همه چيز در شب كودتا در اين محل پايگاه مصدقي ها حضورپيدا كرده اند؟ و ازخود بايد پرسيد اين چه كودتايي بود كه عوامل آن در شب كودتا از آن بي خبر بودند ؟
بهر حال جشن شروع شد اولين سخنران كريمپور شيرازي مدير روزنامه شورش بوده و بعد از آن همرزم داريوش فروهر دبير حزب به سخنراني پرداخت با توجه به عصبانيت از حمله روز گذشته گفت ما ضمن حمايت همه جانبه از نهضت ملي ايران و رهبر انديشمند آن دكتر مصدق اجازه نخواهيم داد جوجه بلشو يك ها كه سر در آستان كرملين دارند و در تمام طول مبارزات ضد استعماري و ضد استبدادي ملت ايران با اخلال و همسويي با دول استعماري سد راه مبارزان بوده اند به اعمال ناشايست و جنايتبار خود ادامه بدهند .
پس از انجام مراسم حدودا ساعت 11 شب 27ا مرداد بود كه محل حزب را ترك نمودم در مسير حضور مأمورين زيادي كه در شهر ديده مي شد حاكي ازاوضاع غير عادي بود .
روز بعد يعني 28 مرداد از ساعت 10 صبح تظاهراتي در گوشه و كنار شهر بوسيله اوباش شروع شد كه سازمان دهي و رهبري آن با برادران رشيديان و سيد مصطفي كاشاني پسر آيت الله كاشاني ، اردشير زاهدي ، سيد جهعفر بهبهاني و افراد ديگري چون شمس قنات آبادي، حسن عرب مدير روزنامه پرچم خاورميانه ، طيب حاج رضائي، محمود مسگر، حسين رمضان يخي، ملكه اعتضادي مهدي مير اشرافي، مهدي پيراسته و زنهاي محله بدنام، افسران بازنشسته و سربازان و ... در اين پروژه شركت فعال داشتند البته شعبان جعفري هم پس از آزادي به اين جماعت پيوست و محل هاي مختلف از جمله دفتر روزنامه باختر امروز وقرار گاه حزب ملت ايران و دفاتر حزب ايران و نيروي سوم و ..... مورد يورش كودتاگران كه تماما از اوباش هاي محله هاي شهر بودند قرار گرفت و كاملا تخريب شد.
در حزب ملت ايران داريوش فروهر و چند نفري كه حضور داشتند به مقابله پرداختند كه منجر به مجروح شدن آنها شد كه آنها براي مداوا به بيمارستان نجميه انتقال داده شدند.
داريوش فروهر پس از مداواي اوليه به منزل دكتر مصدق رفت و سپس به جلسه اي كه در فرمانداري نظامي تشكيل شده بود شركت نموده و بعد از آن بود كه كودتا گران ادارات مختلف دولتي را با اندك مقاومتي تصرف نمودند ، داريوش فروهر پس از خروج از فرماندار نظامي مخفي گرديد واداره و راديو نيز به تصرف اوباش شهر تهران در آمد و خبر پيروزي كودتا بوسيله ملكه اعتضادي و مهدي مير اشرافي از راديو اعلام شد .
من در آن زمان جواني شانزده ساله بودم با علاقه تمام بسوي منزل دكتر مصدق در خيابان كاخ كشيده شدم خيابان كاخ بوسيله گارد محافظ با كاميون ها بصورت چپ اندر قيچي محاصره شده بود با اين ترتيب ماشين ها وسيله ديگري قادر به عبور از آن خيابان نبود در اين جا لازم است از فرمانده آن نيرو ها سرهنگ ممتاز(روانشاد) كه با كمك سروان داور پناه(روانشاد) و سروان فشاركي ( مهران )كه شجاعانه تا آخرين لحظه از مأموريت خود كه دفاع از رهبر نهضت ملي ايران دكتر محمد مصدق بود دفاع نمودند ياد نمايم و به آنها درود بفرستم .
پس از خيابان كاخ به سوي خيابان نادري و اسلامبول رفتم در خيابان اسلامبول دكترمنشي زاده رهبر حزب سومكا كه از زندان آزاد شده بود بر روي يك بلندي قرار گرفت تا براي مردمي كه حضور داشتند سخنراني نمايد صحبت خود را با حمايت از دكتر مصدق شروع و در همان لحظه با مشاهده عده اي كه شعار بنفع كودتا چيان و شاه پرستان ميدادند با يك چرخش 180 درجه اي بنفع كودتا گران ادامه داد.
پس از اين بسوي چهار راه سيمتري و خيابان شاه رفتم و در آنجا با افسردگي تمام نظاره گر وضع خيابانها بودم كه ارتشي ها سوار بر ماشين هاي ارتشي با در دست داشتن وسايل غارت شده منزل دكتر مصدق بر عليه ايشان شعار ميدادند و در طرف ديگر خيابان سي متري زنهاي محله بدنام بصورت زننده اي سوار بر ماشينهاي دولتي با شعار جاويد شاه در حال عبور بودند مردم همه با بهت و حيرت نظاره گر وضع پيش آمده بودند .
من و جوانهاي هم سن و سالم از اينكه چيزي را كه هرگز فكر نمي كرديم آنهم شكست نهضت ملي يعني نهضت استقلال طلبانه مردمي چه مي توانستيم بكنيم با اندوه فراوان بطرف منزل رفتم آن شب با افسردگي تمام گذراندم و از اينكه كاري نمي توانستم انجام دهم سخت ناراحت بودم تا آنكه از حزب اطلاع داده شد كه فعلا از منزل خارج نشوم چه عده اي اوباش به سرپرستي شعبان بي مخ به محلات مختلف شهر در تردد مي باشند و جوانها را شكار مي نمايند و در اختيار فرماندار نظامي قرار مي دهند ، چند ماهي شهر جولانگاه اين چاقوكشان بود كه هر كاري مي خواستند و مي توانستند انجام دادند .....
پس از كودتا مدتي فعاليت ما بصورت مخفي ادامه پيدا كرد و روزنامه آرمان ملت در آن زمان بصورت مخفي با مطالب گوناگون بر عليه كودتا گران منتشر ميگرديدو سازمان حزب بصورت شبكه هاي مخفي در محله هاي گوناگون در خيابان و پارك يا منازل تشكيل مي شد كه البته ادامه فعاليت بر عليه رژيم كودتا در نهضت مقاومت ملي ادامه پيدا كردو در اين جا بايد از شادروان شيخ باقرنهاوندي از علاقمندان نهضت ملي ايران ياد كنم كه تعدادي از جلسات حزب در منزل ايشان تشكيل مي شد .
وقوع وقايع بيست وپنجم تا بيست و هشتم مرداد ماه كه به كودتاي 28 مرداد در تاريخ ما ثبت شده ناشي از عوامل متعددي بود مردم كه طعم استقلال و خود باوري را تازه ميچشيدند مغرور و سر مست مزه ميوه تازه رس بودند و قدر آزاديهاي دموكراتيك آن دوران را نمي دانستند از ديگر سو جماعت نخبگان خسته از هيا هو هاي عوامل نادان و خود فروخته در حال كشاكش با كساني بودند كه با ارائه تحليلهاي غلط سعي در باز كردن پاي بيگانه چپ به ايران را داشتند و رقباي راستگرايشان با دميدن در اين بوق به بزرگنمائي اين ناداني ها ميپرداختنداتحاد شوم نيروهاي سنت گرا و بيگانه گرا شكل گرفته بود و باحمايت ضلع سوم يعني نيروي بيگانه مثلثي شوم پديدار شد كه منتج به بر چيده شدن دولت مصدق گرديد .
مصدق چون به آرمانهايش معتقد بود و قدرت را به هر بهائي نمي خواست و از برادر كشي واهمه داشت لب فرو بست و از انجام تحركات نظامي يا شبه نظامي گسترده در روزهاي قبل يا هنگام كودتا ممانعت كرد و خود را قرباني آرمانهاي آن كرد.
شاد روان دكتر غلامحسين صديقي همراه با ديگر ياران نهضت در هنگام آتشباري كو دتا چيان در منزل مصدق بود با خود ميگفت بد شد! بد شد!
مصدق گفت چه چيز بد شد دو ابر قدرت براي شكست ما به ميدان آمده اند پس بنشين و آرام باش!
نكته بديهي مهم ديگر آن است كه در زمينه اين كودتا و چگونگي شكل گرفتن آن اينست كه مطالب زيادي از سوي دست اندركاران انگليسي و آمريكايي آن كودتا به رشته تحرير درآمده كه جاي هيچ گونه ترديدي در اين امر نمي گذارد حال چگونه عده اي از وابستگان به رژيم سابق آنرا قيام ملي ذكر مي كنند جاي تعجب فراوان دارد با مراجعه مجدد به اسامي بالا و ديگر اسامي ميتوان فهميد كه اين قيام كنندگان ملي ! از چه كساني تشكيل شده بودند شرم اين عمل تا ابد با اين افراد و اعقاب واعوانشان همراه است و با هوچي گري و هياهو در داخل و خارج اين ننگ پاك نخواهد شد همين كودتا چيان ديروز با همان نيروهاي بيگانه ديروز بر آنند تا امروز استقلال ميهن را در معرض خطر قرار دهند.
آموزه مهمي كه از واقعه 28 مرداد ميتوان گرفت آن است كه بيگانه پرست خودباخته به همراه يار سنت گرايش در پناه دشمن خارجي ميتواند بازهم لعنت آفريني كند پس حفظ استقلال ميهن از مهم ترين اولويتهاست.