نشريه اينترنتی جنبش سوسياليستی
نشريه سازمان سوسياليست های ايران ـ سوسياليست های طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com

 socialistha@ois-iran.com

آرشيو 

     توضيح هيئت تحريريه نشريه اينترنتی « جنبش سوسياليستی» درباره مطالبی که از طريق سامانه ی سازمان سوسياليست های ايران منتشرمی شوند! ـ

آدرس لینک به این صفحه در سايت سازمان سوسياليستهای ايران:   ـ

www.ois-iran.com/2019/dey-1397/ois-iran-8206-tablighate-agahane-ya-na-agahane-alehe-mardom-arab.htm

 

سلام” و “درود” و تبلیغات آگاهانه یا نا آگاهانه علیه مردم عرب

دکتر محسن قائم مقام

یکشنبه, ۲۳ام دی, ۱۳۹۷

ای میلی بدستم رسید که در آن گفته شده بود که برخلاف آنچه میگویند کلمه “سلام” یعنی سلامتی و سلامتی میآورد درست نیست و معنی “تسلیم” را دارد واینکه خود اعراب میگونید :اهلآ و سهلآ و سلام نمیگویند. این ایمیل مدعی است که ایرانی ها در زمان حمله اعراب برای اینکه مورد حمله و “فحش و لگد و تازیانه” اعراب قرار نگیرند و درامان باشند، میگفتند “سلام” یعنی تسلیم هستیم. لذا برای آنکه آثار آن حمله را پس از ۱۴۰۰ سال از دهانمان بردازیم بجای “سلام” بگوئیم “درود."

حالا لطفآ درپائین نظرمن درباره این ای میل که بیشترازهرچیز آگاهانه یا ناآگاهانه دنبال ایجاد یا تقویت احساس “ضد عرب” درایرانی ها می باشد را بخوانید. در اینجا من توضیحاتی درموضوع سلام و درود داده ام و از مسآله حمله به مردم عرب که دربند استبداد میباشند انتقاد کرده ام. و خواسته ام تا بجای حمله به مردم در زیر فشار استبداد کوشش در جهت ایجاد همبستگی هرچه بیشتر میان مردمان در قید استبداد درمنطقه یا هر گوشه دنیا بشود:
  ـ ١ـ برخلاف ادعای ایمیل اعراب اهلآ و سهلآ را برای خوش آمد میگویند و سلام را تمام و کمال دارند: السلام علیکم،  در پاسخ علیکم السلام میگویند.
 ـ ٢ ـ اسلام، تسلیم، سلام همه یک ریشه دارد و آن تسلیم به خداوند بودن است. عبد عبید عابد معبود معبد همه یک ریشه دارد و آن همه از ریشه “برده و بنده” و برده دار و برده داری گرفته شده. “ما” همه عبد و بنده خدائیم و خدا معبود ماست و در معبد او را پرستش میکنیم.” همه این واژه ها ریشه مذهبی دارد.
لذا “سلام” معنی ” صلح و آشتی” دارد. سلام علیکم معنی صلح و دوستی برتو را دارد.( به دیکسیونرهای انگلیسی هم مراجعه کنید همین معنی را نوشته اند. حالا کارپایه دینی دارد و تسلیم بمعنی ای هست ، منظور همه جا خدا است نه “بنده” خدا که طرف سلام است.
 ـ ٣ ـ بری من که ای میل را ندیده بودم و هرکسی دیگر را که میشناسم “سلام” معنی تعارف دارد و داشته است و به پرسید کسی آنرا بمعنی تسلیم تو نمیداند. لطفآ بیشترسؤال کنید، متوجه میشوند که عربی واسلامی است نه بیشتر.
برای من “سلام” ، مادرم، پدرم، پدر بزرگ و مادربزرگ ، دائی، عمه خاله و اینجور افراد را بنظرم میآورد. و دوستانم که بایشان سلام میدادم و آنها پاسخ سلام را باز با سلام میگفتند. “سلام” برایم خاطره انگیز است . من حاضر نیستم “سلام” را با این تمهیدات و زمینه سازی ها، که بیشتر از اینکه ضد مذهبی باشد ضدعرب است را با لفظ دیگری عوض کنم.
 ـ ۴ ـ  لفظ یا واژه “درود” در ذهن من معنی “سلام” نمیدهد. بیشتر یا یاد دوستی میافتم که همیشه میگفت “درود برشما”! یا آنکه “درود بر مردم ایران”. درود دراصل واژه معنی سلام و تحیت را دارد ولی برای من جای سلام را نمیگیرد.
سالهاست عده ای دنبال این هستند که مردم بجای سلام، درود بگویند. این امر بیشتر بعد از برقراری استبداد مذهبی وعربی واسلام فروشی حاکمین شدت یافته است. ولی می بینیم که مردم ازسلام که برایشان بیش ازهرچیز خاطره انگیزتراست دست برنمیدارند. مردم درجمع روی زبان تصمیم میگیرند وبتدریج آنراعوض میکنند. با تصمیم گیری صحیح یا ناصحیح کسی یا کسانی این کارعملی نیست. کار ماشینی نیست بلکه پروسه طبیعی خود را باید طی نماید.
از نظر من زبان فارسی رایج بسیارزیبا، فصیح، واسباب کاربسیارمطلوبی برای نویسندگان، شعرا وسایراهل فضل است. زنده یاد دکتراحسان یارشاطردرمقاله ای این مطلب را به تفصیل نوشته بود که لغاتی که ما بکارمیبریم معانی خودش را دارد. درآخر مقاله این شعرزیبای سعدی را درقبول اینگونه لغت ها بشهادت گرفته بود وبعبارتی آن لغات را “دوستان” ما خطاب کرده بود :
گرمخیربکنندم به قیامت که چه خواهی / دوست ما را همه نعمت فردوس شما را.

من چندی پیش کتاب “کلیله و دمنه” که توسط یکی از نویسندگان ایران به فارسی سره برگردانده شده بود بدستم رسید. اصلآ نتوانستم از آن استفاده کنم چون واژه نگارمعینی برای استفاده و ترجمه اکثر لغاتی که معنی آنرا نمیدانستم را نداشتم. برایم کلیله دمنه ای که در دبیرستان تدریس میشد و بسیار کلمات عربی درآن بکاررفته بود قابل فهم تر بود. بحث را نمیخواهم به بیراهه ببرم وگرنه اشاره ای از مطالب بسیار جالبی که در کتاب”هویت ایرانی و زبان فارسی” زنده یاد شاهرخ مسکوب آمده بود نقل میکردم.
 ـ ۵ ـ مهمترین دلیلی که من نخواستم این ایمیل بدون جواب بماند آن بود که مثل قرنهای پیش درآن متن صحبت ازاعراب فاتح و تازیانه دردست در جلوی ایرانیان بود. درحالیکه قرنها پیش “آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!” بقول ای میل ۱۴۰۰ سال از آن حکایت میگذرد. در حکومت خلفا که منصور خلیفه عباسی دستور داد که دست ابن مقفع ( روزبه)، نویسنده و مترجم بزرگ ایرانی را که بسیاری از متون فارسی از جمله کلیله و دمنه را بعربی ترجمه کرده بود را زیر ضرباتی له کردند و بالاخره او را در سن ۳۶ سالگی به قتل رساندند. از این جنایات در آن دوران فراوان میتوان نام برد و فراموش نکنید که تنها ایرانیان مورد ظلم نبودند بلکه صدها هزار مردم عادی عرب و خیل بردگان با این جنایات و قساوتها روبرو بودند.
نه تنها حکومت خلفا که تا اسپانیا کشیده شده بود وهفتصد سال در آنجا با پرچم سرخ اموی ها حکومت کردند، درهم چیده شد و تنها آثاری در فرهنگ، هنر و موسیقی ایشان تا بامروز باقی گذاشت بلکه امپراطوری عثمانی که جای خلفا دردنیای اسلامی را گرفته بودند درجنگ جهانی اول متلاشی شد. آنچه ماند دولت استعماری انگلیس بود که کشورهای عربی را قطعه قطعه کرد و خود حاکم اعراب شد. این وضع نزدیک صد سال با این منوال ادامه یافت تا با کودتای جمال عبدالناصر (۱۹۵۲) در مصر بساط فاروق و شاهی برچیده شد و جمهوری اعلام شد و یا با کودتای عبدالکریم قاسم درعراق ( ۱۹۵۸) بساط شاهی و نوری السعید ها که زیر نظر کامل انگیس اداره میشد را برچید وجمهوری عراق را اعلام کرد. با این ترتیب یک رشته جمهوری های وابسته به پشتیبانی مردم عرب در برابر استعمار انگلیس پیدا شدند. بدنبال آن کشورهای شمال افریقا یکی بعد از دیگری از زیر باراستعمار فرانسه بیرون آمدند مشهورترین آن انقلاب الجزایر بود. با این ترتیب ما با یک شکل جدیدی از حکومت و روابط جدیدی در میان مردم و بخصوص با یک نهضت ضد استعماری روبرو هستیم. استقبال بینظیر مردم قاهره در ۱۹۵۲ ازدکتر مصدق در بازګشت ازسفرشورای امنیت سازمان ملل در نیویورک نمایش وحدت ضد استعماری مردم مصر با مردم ایران بود که در آن کمال جمبلاط از سیاستمداران معروف لبنان نیز در آن شرکت داشت.
از آن پس کشورهای عربی یکی بعد ازدیگری در چنگال دیکتاتورهای خودی عرب اسیر شدند. لذا امروز دورانی است که ما با مردمی که با دیکتاتورهای دردنیای عرب مبارزه میکنند مواجه هستیم نه با منصور خلیفه عباسی که ابن مقفع را به قتل رساند!
ما باید برای گسترش همبستگی ضد دیکتاتوری مردم عرب و مردم ایران بکوشیم. نه با پراکنده کردن اینگونه انتشارات خصمانه علیه مردم عرب بجای کاشتن نهال دوستی، تخم دشمنی را به پراکنیم.
یادم هست وقتی امریکا آمدم و در بیمارستانی در شیکاگو انترن بودم یک انترن هندی پیشم آمد و گفت به چشم هایم نگاه کن، دیدم چشمانش کاملآ ایرانی است و در یک قیافه کاملآ هندی، پوستی کاملآ تیره قرار گرفته است . آنگاه بمن گفت این چشم سربازان نادراست! آیا دنبال این باشیم که هندی ها هم اینگونه انتشارات علیه ایرانی ها بدهند؟ رفتار نادر با آنچه در قلب ما در باره هندی ها میگذرد بسیار تفاوت دارد.
چشمهایمان را باز کنیم . دنیای امروز را آنطورکه هست ببینیم و بشناسیم. و خام اینگونه تبلیغات ناآگاهانه و شونیستی ضد مردم عرب نشویم و کوشش کنیم که همبستگی هرچه بیشتری را در مبارزات ضد دیکتاتوری مردم منطقه و مردم در زنجیر استبدادهای کشور های دیگر جهان فراهم آوریم.
محسن قائم مقام
۱۱ ماه ژانویه ۲۰۱۹

از: فیس بوک نویسنده

به نقل از سایت ملیون ایران

تاريخ انتشار در سايت سازمان سوسياليستهای ايران ـ سوسیالیستهای طرفدار راه مصدق در روزجمعه ٢۶ دی ١٣٩٧ ـ ١۶ ژانویه ٢٠١٩