نشريه اينترنتی جنبش سوسياليستی
نشريه سازمان سوسياليست های ايران ـ سوسياليست های طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com

 socialistha@ois-iran.com

آرشيو 

     توضيح هيئت تحريريه نشريه اينترنتی « جنبش سوسياليستی» درباره مطالبی که از طريق سامانه ی سازمان سوسياليست های ايران منتشرمی شوند! ـ

آدرس لینک به این صفحه در سايت سازمان سوسياليستهای ايران:   ـ

http://www.ois-iran.com/2018/aban-1397/ois-iran-8111-Brumand_wa_Sedighi.html

 

«...زنده یاد حسین شاه حسینی ...از آنچه از زندان  همزمان خود  و داریوش فروهر پس از  نوروز  سال ١٣۴٢ خورشیدی  در بارۀ اغتصاب غذای  نیروهای ملی برای همراهی با دانشجویان وابسته به جبهه ملی ایران بیاد داشته می نویسد:

« ... صبح روزششم اعتصاب غذا، من، داریوش فروهر و حاج حسن قاسمیه را... به اداره کل شهربانی منتقل نمودند به گردن هر یک  ازما  پلاکی انداختند از اداره شهربانی  ما را به  اداره دادرسی ارتش در خیابان سوم اسفند (سرگرد سخایی ) بردند و  ازدرپشت در اتاقی  که دادگاه  درآن تشکیل  می شد نشاندند... در همان وقت حسن قاسمیه ازحال رفت و به روی نیمکت افتاد. من و داریوش  که نیمه حال بودیم مشاهده  کردیم که دراطاق باز شد ودکتر سنجابی، دکتر صدیقی و اللهیار صالح را که در زندان قصر بازداشت بودند به آن جا آوردند. ظاهراً  پس ازگذشت شش روز زندانیان زندان قصرهم قصد  داشتند که به تأسی  از ما اعتصاب  غذا کنند.  با انتشاراین خبر  بدستورشاه سرلشگر فولادوند از اداره بازرسی کل مأمور بررسی  موضوع شد. وقتی فولادوند به اتاق امد، آقایان اللهیار صالح، دکتر صدیقی و دکتر سنجابی  ایستادند. در حالی  که ما سه نفر روی نیمکت افتاده بودیم  و قدرت حرکت نداشتیم.... دکترصدیقی  مانند  نظامیان پای خود را به زمین کوبید وگفت آقای سرلشگرفولادوند من خدمت  سربازی را انجام داده ام، هرمامورمادونی موظف است به مافوق خودگزارش دهد. شما به اعلیحضرت  گزارش دهید که این ها و سایرکسانی که درزندان هستند... مخالف دخالت های شما در کارهای مملکت  هستند.  من جامعه شناس هستم  و می دانم این کارها ودخالت درکارهای اجرایی کشور، سلطنت ایشان را  به باد  می دهد.  بعد تأکید کرد به ایشان بگوئید  غلامحسین صدیقی  گفت  اگر زندانیان بمیرند  و همه مانیز بمیریم، ایران باید باقی بماند،  ولی مملکت آدم لازم  دارد» 

 ... در آذر ماه سال ١٣۵٧ خورشیدی   زنده یادان  به خون خفته پروانه و داریوش  فروهر که عاشقانه  زنده یاد دکتر صدیقی  را دوست می داشتند،  به منزل  استاد  می روند  و در خواست می کنند  که مبادا  استاد دکتر صدیقی  پیشنهاد   شاه  را برای نخست وزیری  بپذیرند.  زنده یاد دکتر صدیقی  پاسخ دادند من هر  کاری  را برای  ایران درست بدانم، انجام خواهم داد. زنده یاد پروانه  در حالی  که اشک  می ریخت  به ایشان  گفت: مانگران  هستیم  که مردم خشمگین شما را بکشند. زنده یاد صدیقی  پس از چند  ثانیه با متانت  و نگرنی  پاسخ  دادند:

« دخترم نگران  من نباش  اگر آزادی  نباشد تو و داریوش  زودتر کشته خواهید شد»!.

 به نقل از نوشته ای به قلم دکتر بهرور برومند مندرج در مجله بخارا ـ شماره ١٢٧ :

«زنده یاد سروردکترغلامحسین  صدیقی استادی دانشمند و وزیری توانمند»

یرای خواندن نوشته

زنده یاد سروردکترغلامحسین  صدیقی استادی دانشمند و وزیری توانمند ـ دکتربهروز برومند

از لینک زیر استفاده کنید

www.ois-iran.com/2018/aban-1397/ois-iran-9112-Brumand_wa_sedighi.pdf

 


تاريخ انتشار در سايت سازمان سوسياليستهای ايران ـ سوسیالیستهای طرفدار راه مصدق در روز جمعه ۱۱ آبان ۱۳۹۷ - ۲ نوامبر ۲۰۱۸