نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

معجزه ی عدالت کده خاص | صفحه اول

 

براندازی نرم و چند سوال

احمدشيرزاد

دیروز، چهارشنبه 10 تیر 88، شش روزنامه اصلاح طلب و مستقل منتشر نشدند. صد تومان پول با ارزش را دادم بابت روزنامه بی ارزش ایران تا ببینم احممدی نژاد بعد از چند روز سکوت اجباری چه چیزی گفته است. این روزنامه تیتر نخست را چنین زده بود: "شکست توطئه براندازی نرم در ایران" .

در متن خبر این جملات از قول وی آمده بود: "..... انتخابات در حقیقت نوعی رفراندم بود. ملت ایران در این مسیر پیروز شدند و دشمنان علیرغم توطئه های پنهان و آشکاری که جهت براندازی نرم طراحی کرده بودن، شکست خوردند و به اهدافشان نرسیدند...."

فرض کنیم انتخابات یک رفراندم بود بین روش های احمدی نژادی و دیدگاه مقابل آن، سوال این جاست که
1- دشمنان این وسط چه کسانی بودند؟ آیا انتخابات رفراندمی بود بین احمدی نژاد و دشمنان؟ کدام دشمنان؟ دشمنان چه کسی یا کسانی؟
2- توطئه های آشکار و پنهان دشمنان چه بود؟
3- چه اتفاقی اگر می افتاد توطئه براندازی نرم به نتیجه رسیده بود؟ به طور مشخص اگر یکی از رقبای احمدی نژاد پیروز اعلام شده بود آیا این به معنای موفقیت توطئه براندازی نرم بود یا نه؟
4- اصلاً منظور از براندازی نرم چیست؟ آیا شامل جابه جایی رئیس جمهوری که دوره اش تمام شده با فرد دیگری که رأی مردم را کسب کرده، نیز می شود؟

البته آقای احمدی نژاد عادت کرده یک حرف نامفهومی را همین طور توی هوا رها کند و به کسی جوابگو نباشد و اگر هم مثل قضیه تعبیر خس و خاشاک او نسب به مردم، گند کار در آمد از بیخ کتمان کند و بگوید رسانه ها تحریف کرده اند. اما با خود گفتم شاید پاسخ را جای دیگری بیابم.

در همان روزنامه و همان صفحه در ستون دیگری، خلاصه ای از به اصطلاح اعترافات مازیار بهاری خبرنگار دستگیر شده بی بی سی و هفته نامه نیوزویک درج شده بود که "به یمن راهنمایی های ارشادی برادرانی که وی را دستگیر کرده بودند"، ظرف چند روز متوجه "حقایق انقلاب های رنگی" که به قول وی قبلاً در اوکراین، گرجستان و قرقیزستان سابق داشته، شده بود. از آن جا که صحبتهای این بنده ی خدای مفلوک که تازه زبانش به بیان "حقایق مد نظر روزنامه ایران" باز شده نزدیک ترین مواضع به کسانی است که این روزها به قول خودشان وظیفه کشف و خنثی سازی توطئه ها را بر عهده گرفته اند، بد نیست فرازی از آن را نقل کنیم تا شاید تفسیری باشد بر آنچه آقای احمدی نژاد روشن نکرده است.

وی می گوید: "مولفه دیگر انقلاب های رنگی موضوع انتخابات است. جریان معتقد به انقلاب رنگی همیشه خود را قبل از انتخابات پیروز انتخابات معرفی می کند و تأکید هم می کند که هر چه غیر از پیروزی این جریان رخ دهد، نشانگر بروز تقلب است.... اگر در جریان انتخابات طرف مدعی پیروزی رأی نیاورد جریان رهبری انقلاب رنگین شایعه تقلب را مطرح می کند و به تجمعات غیرقانونی و نافرمانی مدنی تمسک می جوید وچانه زنی را از خیابان ها آغاز می کند." (پایان نقل قول)

تصور می کنم نیازی به ذکر کردن کدهای تکراری دیگر از مقامات مختلف و یا از اعترافات متهم دیگری که اظهارات مفصل دیکته شده اش را رسانه های دولتی منتشر کردند نباشد. تردیدی نیست که در دیدگاه بخش عمده ای از مقامات رسمی کشور مسایل رخ داده در انتخابات اخیر با مقوله هایی از قبیل "براندازی نرم"، "انقلاب رنگی" و " انقلاب مخملی" مرتبط بوده است. وزیر اطلاعات نیز در مصاحبه تلویزیونی هفته گذشته اش (به نقل از روزنامه های 9/4/88) در جایی گفته است: "...همه جریانهایی که در پی براندازی نرم و یارگیری و تکرار تقلب در انتخابات از ماهها قبل بودند بر ابطال انتخابات آن هم از مسیر غیر قانونی تأکید داشتند."

ظاهراً آن چه مورد اتفاق تحلیل گران حکومتی است آن است که طرح انقلاب مخملی یا براندازی نرم از ماه ها قبل برنامه ریزی شده و موقع اجرای آن نیز زمان انتخابات بوده است. شاید اگر اختلاف نظری در میان طیف های مختلف جریان اقتدار گرا باشد در این است که چه کسانی مستقیم عامل اجرای توطئه براندازی نرم بوده اند و چه کسانی غیر مستقیم وسیله ی آن شده اند. بنابراین تردیدی نیست که دستگاه های مختلف امنیتی کشور از ماه ها قبل برای مقابله با آن چه به زعم آنها براندازی نرم بوده است برنامه ریزی کرده اند. خود وزیر اطلاعات می گوید:" ...برخورد با انقلاب مخملی از نخستین کارهای این وزارتخانه در ماههای آغازین روی کار آمدن دولت نهم بوده است" (همان مصاحبه) .

بسیار خوب، آماده شویم می خواهم نکته کلیدی و ضربه ی اصلی این نوشته را ارائه کنم.
مطلب اساسی این جاست که سناریوی آقایان نصفه است. بنابراین سناریو، جریان عامل براندازی نرم وارد انتخابات می شود، شکست می خورد، ادعای تقلب می کند، تظاهرات خیابانی به راه می اندازد، حاکمیت را به ستوه می آورد و سپس وارد قدرت می شود. که البته در مدل ایرانی انقلاب مخملی سقف ورود در قدرت حداکثر تا حد همین رئیس جمهوری بیش نیست. اما این فقط یک روی سکه است. در این میان عامل اساسی دیگری به نام رأی مردم هم وجود دارد. بنابراین، این امکان هم وجود دارد که عاملان براندازی نرم در جریان تبلیغات انتخابات موفق شوند بر موج افکار عمومی سوار شوند و اکثریت رأی دهندگان را با خود همراه سازند. همان طور که مدعیان وجود انقلاب مخملی معتقدند که عاملان این حرکت با ادعای تقلب، امواج انسانی را در خیابان ها در اعتراض به حاکمیت به راه خواهند انداخت، بنابراین دور از ذهن نیست که آنان اساساً قبل از برگزاری انتخابات موفق شوند این امواج را در حمایت از کاندیدای رقیب حاکمیت به حرکت در آورند و چه بسا حایز اکثریت آرا در انتخابات نیز بشوند. اگر این طور شد تحلیل آقایان چیست؟ کاش تحلیل گران دستگاه ها و نهادهایی که مدعی با برخورد با جربان براندازی نرم هستند می توانستند به این سوالها نیز جواب دهند:
- اگر به راستی جریانی که پشت سر کاندیداهای رقیب احمدی نژاد قرار داشته مستقیم یا غیر مستقیم با برنامه انقلاب رنگی و براندازی نرم مرتبط بوده است، تحلیل شما چیست اگر این جریان موفق به کسب اکثریت آراء شرکت کنندگان در انتخابات شده باشد یا (به تعبیر شما) می شد؟
- اگر آنچه فعلا رخ داده مصداق انقلاب مخملی است آیا پیروزی موسوی را به مراتب اولی پیروزی انقلاب مخملی به حساب نمی آوردید؟
- جریانی که به زعم شما در صورت رای نیاوردن با برگزاری تظاهرات و به خطر انداختن هوادارانش می خواست حاکم شود، در صورت رای آوردن، با هزینه کمتر براندازی نرم نکرده بود؟
- آیا برای شما اصل در اصالت و انتساب انحصاری احمدی نژاد به جریان اولیه انقلاب و ارزشهای اصلی نظام و انتساب طرف مقابل به جریان براندازی نرم نبوده است؟**
و بالاخره آخرین و مهمترین پرسش:
- اگر پیروزی موسوی ( یا هر کاندیدای دیگر اصلاح طلب) به معنای موفقیت یک انقلاب رنگی در برابر ارزشهای اصلی نظام به حساب می آید، آن گاه نباید ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم میدادند تا این به اصطلاح توطئه به نتیجه نرسد؟ و آیا هر هزینه ای به زعم آقایان ارزش جلوگیری از این براندازی نرم را نداشت؟ _______________________________________________________________________________
**پاورقی:
آقای وزیر اطلاعات در همان مصاحبه چنین می فرمایند: "دولت و آقای احمدی نژاد شعارهای جدیدی مطرح کرد و سیاست داخلی و خارجی غیر منفعلانه و مبتنی بر شعارهای اولیه انقلاب و ارزشهای اصلی نظام را در پیش گرفت که دشمن آن را برنتافت و معتقد بودیم آرام نمی نشیند. مقداری که کار اطلاعاتی کردیم و بر موضوع اشراف یافتیم دیدیم که برخی کشورها و مشخصاً انگلیس و آمریکا برای براندازی نرم که نوعی از انقلاب مخملی است به شدت مشغول فعالیت هستند و برنامه های مختلفی را تحت پرسش های گوناگون دنبال می کنند و با نزدیک شدن به برخی فعالان سیاسی ما یارگیری می کنند..." (پایان نقل قول)
ضمناً در آن چه آقایان در تریبون های رسمی می گویند جانب احتیاط رعایت شده است و گرنه در بولتن های محرمانه و نشریات بعضی از نهادها تحلیل ها و نوشته هایی به مراتب عریان تر و واضح تر از این به چشم می خورد که در آن ها آشکارا جریان های رقیب عامل اجرای انقلاب مخملی و براندازی نرم از سوی اجانب قلمداد می شوند

 

منبع: سايت سپيداران

http://shirzad.ir/2009/07/post_150.html