نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

محسن قائم مقام

از هر طریق تیر دعا کرده ام روان/

باشد کزین میانه یکی کارگر شود.

حافظ

دست در دست هم در 23 سپتامبر در برابر سازمان ملل متحد

"دیکتاتور ها را افشا کنیم!"

روز 23 سپتامبر، روز اعتراض بحکومت دیکتاتوری و نماینده آن محمود احمدی نژاد، در برابر سازمان ملل  متحد بزودی فرا میرسد ، ومطمئنآ گردهمائی بزرگی از ایرانیان خواهد بود. همه گروههای طرفدار دمکراسی در این جمع مصمم اند و کوشش خواهند داشت که این اعتراض بزرگ در نهایت وسعت و در عین حال آرامش کامل صورت پذیرد. برگزارکنندگان و فعالین این گردهمائی اطمینان دارند که این تجمع بعنوان بزرگترین گردهمائی سراسری ایرانیان در امریکای شمالی رقم زده خواهد شد. این گردهمائی در زمان حضور محمود احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل متحد برپا خواهد گردید. و گروههای طرفدار دمکراسی در ایران مصمم اند تا در کنار هم  و دست در دست هم بکوشند تا این اعتراض بزرگ در برابر جهانیان هرچه باشکوه تر و هماهنگتر بر گزار گردد.

مبارزه و حرکت نوین دمکراسی در ایران آغاز گردیده است. حماسه افتخار آفرین مبارزین دمکراسی در ایران که با اعتراض بانتخابات تقلبی ریاست جمهوری نمایان شد، ما را در میان جهانیان سرافراز گردانید و امید در دلها را برای اسقرار دمکراسی در ایران در آینده ای نه چندان دور هزار چندان نمود.

جنایات حکومت سرکوبگر روز بروز رسوائی تازه ای ا زحکومت را آشکار میکند، چنانکه "جمهوری اسلامی"  در قافله حکومت های سرکوبگر و جنایتکار جهان از هیچ سرکوبگری عقب نمانده است. از آن گذشته حکومت از نمایش وارونه سازی مبارزات مردم و بستن آن به دولت های بیگانه و ادامه فشار و زورگوئی و زندان و شکنجه و تجاوز جنسی در زندانها واعتراف گیری و قتل در خیابانها و در زندانهایشان و انکار جنایت هایش، مثل همیشه وارد مرحله دوم کار یعنی"اسلامی" نشاندادن جنایاتش دست زده است. در نمونه ای از این حکم برائت مذهبی به جنایات، هفته پیش در ایام عزاداری برا ی امام علی، در ماه رمضان، در حضور سرانی از سپاه و صاحب منصبانی از حکومت در برابر دوربین تلویزیون "واعظی" که بمنبر رفته بود این حکایت را از یکی از امامان شیعه نقل میکرد که باو گفتند که "فلان چاقوکش شرور و عربده کش مرد"، واعظ از امام نقل کرد که فرمود "خدا رحمتش کند"، تماشائی آنجا بود که هر کلامی که از دهان واعظ بیرون میآمد، حاضرین در مجلس عزاداری بسر و صورت خود میزدند و های های میگریستند، ولوصحبت در دنباله حکایت بود و دخلی بسرو کله زدن نداشت. بهرحال این "گفتگوی با امام"  بالاخره بآنجا انجامید که امام در پاسخ سؤال کنندگان که چگونه خدا مرد شرور و چاقو کش را "رحمت می کند"، بقول واعظ امام بالاخره رمز کسب رحمت را بیان داشت که او از "هواداران علی" بود! و باز این کلام از دهان واعظ خارج نشده که حاضرین دوباره  بسر وکله خود زدند و شیون سر دادند، و دوربینهای تلویزیون روی صاحب منصبان سپاه و دولت بیشتر حرکت داشت. گوئی "هواداری از علی" میتواند جواز "چاقوکشی و عربده کشی" باشد! و بدین ترتیب صحنه آرائی های حکومت برای توجیه رفتار جنایتبار خود از نظر "شرعی" همچنان ادامه دارد.

در فراهم آوردن " روز اعتراض" در نیویورک

 افراد فعال، گروهها و دسته های مختلفی در فراهم آوردن روز اعتراض سخت میکوشند. برنامه در پارک کوچکی در بخش منهتن در شهر نیویورک، بوسعت یک بلاک ، بنام داک هامرشولد[1] پلازا، مقابل سازمان ملل، برقرار میشود .در این محل چندین گروه اجازه تظاهرات گرفته اند. سه دسته بزرگ آن، دو دسته از گروههای طرفدار دمکراسی را میسازند و دسته سوم "مجاهدین" هستند که بنام " انجمن ایرانی-امریکائی ها" اجازه گرفته اند. در جمع اجازه داران، بر حسب تقسیم بندی پلیس نیویورک، دو خرده گروه هم هستند که وابسته به سلطنت طلبان و مشروطه خواهان میباشند. تنظیم محل خاصی در پارک و زمان بندی استفاده از وسائل صوتی را پلیس بر حسب موقعیت گروهها در میانشان تقسیم نموده است. مسؤلین پلیس مکررآ بما گفتند که اگر جمعیت تظاهرکنندگان کم باشد، گروهها را از هم جدا نگاه میدارند و اگر جمعیت زیاد بود خط کشی در میان گروهها عملی نیست. پلیس میگوید محل تظاهرات گنجایش 10 هزار نفر را دارد و لذا احتیاطآ بلوک در کنار پارک را هم آماده نگهداشته اند. مسؤل پلیس از من کنجکاوانه میپرسید که جریان "پرچم" چیست که گروهها مشخصآ بدلیل آن میخواهند از هم جدا بمانند؟ در چند تظاهر ماه پیش در برابر سازمان ملل که موضوع "پرچم" سخت بالا گرفته بود،  پلیس بیکی از برگزارکنندگان که اصرار داشت "پلیس" از ورود پرچم های غیر از پرچم ایشان به محل تظاهراتشان جلو گیری نماید، گفت: "ما جلوی هیچ پرچمی را نمیتوانیم بگیریم ولی شما اگر مچ دست آورنده پرچم را بعنوان فرد ناباب برای محل تجمع خود بگیرید ما او را از میان جمع شما خارج میکنیم!"

بنظر میرسد در این دوره از تظاهرات، "سختگیری" ها و "احساسات" مختلف در برابر پرچمهای مختلف بسیار کاهش یافته است و تحمل در برابر پرچم های مختلف بیشتر شده است. در تظاهرات ماه پیش در امریکا، شهر سانفرانسیسکو از همه لیبرال تر عمل نمود. در تظاهرات 25 ژونیه حتی یکی دو پرچم "جمهوری اسلامی" با نقش "تارعنکبوت" شوم در میان آن هم تحمل شده بود. ولی در نیویورک جوانان با نماد "سبز" بیشتر از دیگران نسبت به پرچم حساسیت نشان دادند و دلیلشان هم این بود که "حکومت ایران" از تظاهرات با پرچم های "شیر و خورشید" که پرچم سلطنت طلبان را تداعی میکند فیلم برداری میکنند و تظاهرات را منسوب به سلطنت طلبان نشان میدهند. صحبت دیگران هم بایشان این بود شما هرکار بکنید "جمهوری اسلامی" وارونه سازی آنرا در آستین خود دارد و تلویزیونهای لوس آنجلسی نیز کار خودشانرا انجام میدهند، لذا نگذارید شما را مخالف "پرچم ایران" قلمداد نمایند. در این دوره از تظاهرات ایشان قبول کردند که از پرچم سه رنگ ایران بدون هیچگونه "نمادی" در میان آن استفاده نمایند. که راه حل مناسبی بنظر میرسید. پرچم سه رنگ، سبز و سفید و سرخ پرچم ملی ایران خوانده میشود و پرچم سه رنگ با شیر و خورشید پرجم "دولتی" و "رسمی" ایران بحساب میآید. من در سالهائیکه در ایران بودم بخوبی بخاطر دارم که در ایام عید نوروز اصناف و کسبه و دکانداران پرچم سه رنگ را در بالای مغازه های خود نصب میکردند و در سردر وزارت خانه ها پرچمهای دولتی شیر و خورشید را میافراشتند. در خارج از کشور پرچم شیر و خورشید بعنوان پرچم ایران برگزیده شد، هرچند در دوران مبارزات    کنفدراسیون حساسیتی در مورد پرچم، با ویا بدون شیرو خورشید نشان داده نمیشد.[2]   در سالهای پس از انقلاب بهمن که گروههای وسیعی ازایرانیان بخارج ازکشور راه یافتند، در تظاهراتی که بر پا میکردند، هویت خود را با پرچم سه رنگ نشان میداند ودر کنار آن بخصوص مصمم بودند که با این نمایش بی هویت بودن پرچم "امام" ساخته را بچالش بکشند. رفته رفته حساسیتی در مورد پرچم شیر و خورشید در میان ایرانیان طرفدار دمکراسی در ایران پیدا شد. پایه این حساسیت برآن قرار داشت که دستگاههای تبلیغاتنی وسیع ارتباطات جمعی سلطنت طلبان در لوس آنجلس، پرچم ایران با نقش شیرو خورشید در میان آنرا در انظار ایرانیان دیگر پرچم خود معرفی نمودند. و چون گروههای دیگر از پرچم کمتر استفاده میکردند پرچم ایران با نشان شیرو خورشید تداعی جمع سلطنت طلبان را مینمود. این امر سایر گروههای ملی و دمکرات را در استفاده ازاین پرچم در وضع سختی قرار داده بود، بطوریکه ایشان  پرچم شیرو خورشید را بصورت نشانی در سایتهای خود قرار میدادند ولی از بر افراشتن آن در تظاهرات خود بدلیل بالا اکراه داشتند. و این مشکل در تظاهرات اخیر پس از"انتخابات" تشدید شد. گروههای ملی و دمکرات هم بسیار مایل بودند که از پرچم شیر و خورشید در تظاهرات خود استفاده کنند وهرچند در مقام مالکیت بر آن مقاله مینوشتند ولی امر تداعی حضور پرچم شیرو خورشید به جمع سلطنت طلبان و احیانآ "مجاهدین" آنها

را از برافراشتن پرچم شیر وخورشید د رتظاهراتشان بر حذر میداشت. و جلو گیری شدید از حضور پرچم شیروخورشید در برخی تظاهرات ماه گذشته موضوع تبلیغاتی جدیدی را در اختیار دستگاههای ارتباط جمعی سلطنت طلبان در لوس آنجلس قرار داد.

 جنگ نماد پرچم تداعی جنگ "صفین" در صدر اسلام را مینماید. در این جنگ سربازان عایشه[3]، زن پیامبر اسلام، که رهبری سپاهی را بعهده داشت  و با امام علی خلیفه وقت بجنگ در آمده بود، قرآن ها

را بر سر نیزه کرده بودند که لشگریان مسلمان امام علی را به تردید و تزلزل بکشانند، که ماهم مسلمانیم، در حالیکه در عمل حرف دیگری را میزدند. این واقعه مثال و شاهدی بر این است که مجموعه "نماد" یا پرچم و شخصی که آنرا میافراشد معنی جدیدی بخود میگیرد تا تنها خود نماد یا پرچم به تنهائی، که باید بآن با آگاهی جدید برخورد نمود. و دراینصورت باید گفت که کسانی که پرچم سه رنگ ملی ایران را حمل میکنند لزومآ نشان "شیرو خورشید" را نفی نمیکنند. بلکه نقشی را در نمایش هویت خود انتخاب کرده اند که با " قران های بر سرنیزه" متفاوت باشد و هویتشان محفوظ بماند.

اختلاف نظر های دیگری هم در تعیین شعار ها درمیان برگزارکنندگان تظاهرات پیش آمده بود که فی المثل آیا آن روز را تنها بمعرفی احمدی نژاد و رفتار حکومت با مردم در ایران بسنده کنند یا موضوعات دیگری هم که در اصل با هم اختلافی ندارند را پیش بکشند یا نه، که راه حل هائی برای آن پیدا شد و گروههای مختلف سعی نمودند که شکیبائی بیشتری بخرج دهند و حتی اگر بنا باشد "قطعنامه" های کمی متفاوت از هم بنویسند، باز دوستی و در کنار هم بودن را از دست ندهند. وحفظ این همبستگی وادامه همکاری میان گروههای طرفدار دمکراسی، در کنار هم و  با هم در حال و آینده  بودن را، سرلوحه کار خویش قرار دادند.

امروزه شعار هائی که شخصیت های درون مبارزه و نیز در تظاهرات جمعی در ایران سرمیدهند بسیار قابل توجه است. دلیرانه در جمع  دانشجویان و دانشگاهیان میایستند و اعلام میکنند که "ولایت فقیه" باید برداشته شود، و این کار را در زمانی انجام میدهند که بسیاری از هموطنان و مبارزینا با "جرم" هائی بسیار کمتر را زندان و شکنجه کرده و مینمایند و احیانآ پای تلویزیون به "اعتراف" کشانده اند. اینکه جلو تر از داخل کشوری ها شعاری را مطرح نکنیم یک بحث است ولی ملاحظه میکنیم که شعار ها آنچه باید گفته شود، گفته شده و دوران اینگونه "ملاحظات" سپری شده است. هرچند در همان دوران ها هم بدلیل آنکه ما در خارج از کشور از آزادی های بسیاری برخورداریم میتوانیم و وظیفه داریم صحبت هائی که هموطنان مبارز ما در درون کشور نمیتوانند اظهار نمایند را ما در این فضای آزاد "سانسور" ننمائیم. چه حتی در ابتدای دوران آقای "خاتمی" هم این صحبت در جمع کثیر "اصلاح طلبان" در آن زمان تکرار میشد و خود عمل میکردند که نامی از "جمهوری اسلامی" بمیان کشیده نشود تا بثمر رسیدن "طرحهای" اقای خاتمی لطمه ای وارد نیاید. و البته بسیاری باین اندرز نا بجا گوش ندادند. و لذا در این دوران که "پایان" مبارزه جناحی است ما حق داریم تا با صراحت نظرات خود را در این حرکت تاریخ سازدمکراسی در ایران بیان نمائیم.

"انتخابات"، رآی، کاندیاها و موضوعات نظیردر این زمان تمام شده است. آنچه باقی مانده مبارزات در حرکت دمکراسی در ایران است. ما باید از همه مبارزین آزادی در سطوح مختلف مبارزه، در برابر حکومت پشتیبانی نمائیم. و کوشش کنیم تا صفوف مبارزه هرچه بیشتر در کنار هم قرار گیرند و پروسه همگونی در مبارزه سریع

تر انجام پذیرد. در این مبارزه یکی از شرط های پیروزی در مبارزه آنستکه همه درکنار هم قرار گیرند. "همه باهم" نه بعنوان "شعاری" و در رنگ دستور "الهی" و یا "پادشاهی" بلکه بصورت انتظاری منطقی و در یک پروسه طبیعی و بدون فشار روحی و" دستوری" که معنی مطلب را "همه با من" بکند.

سلطنت طلبان و سایر گروهای نظیر حق دارند که در برابر رژیم سرکوبگرمبارزه نمانید ولی ما هم حق داریم تنها زمانی آنها را در کنار خود یا متحد خود بدانیم و بخوانیم که "جنایات" رژیم گذشته از جمله تجاوز بحقوق و آزادی های مردم و تعطیل مشروطه را با صراحت  و بی تردید اعلام نمایند. و از بازی "یک بام و دو هوا" دست بر دارند.

و در پایان باید اضافه نمایم که همه ما انتظار داریم و در دل اعتماد داریم  که این گرد همائی اعتراضی بزرگ علیه احمدی نژاد نماینده  رژیم سرکوبگر "جمهوری اسلامی"، مشت محکمی بدهان " سردمداران جمهوری اسلامی"  خواهد بود و نشان دیگری از پشتیبانی ایرانیان خارج از کشور از حرکت دمکراسی در ایران بشمار خواهد آمد. و ما باز اعتماد داریم که پیروزی نهائی با مبارزین حرکت دمکراسی در ایران خواهد  بود. وما در خارج از کشور باید هرچه بیشتربکوشیم تا با تمام نیروهائی که میتوانیم بکار بگیریم، به پیروزی حرکت دمکراسی در ایران نیروی بیشتری بخشیم.

محسن قائم مقام- نیویورک

17 سپتامبر 2009

Email: mgg19@Columbia.Edu


- داک هامرشولد، دبیر کل فقید سوئدی الاصل  سازمان ملل که در 1961 در هنگامی که در نقش میانجیگری در میان فلسطینی ها و اسرائیلی ها میکوشید در ساتخه هوائی اسرار آمیزی درگذشت.

[2] - عملآ گروههائی در داخل کنفدراسیون زیاد دنبال پرچم سه رنگ نبودند و اساسآ پرچم سه رنگ با یا بدون شیر خورشید مانند امروز علاقه و حساسیتی را بر نمی انگیخت . و در امریکا از آنجا که اجبارآ میبایست پرچم امریکا را هم در کنار پرچم "خارجی" قرار دهند، فعالین کنفدراسیون مایل نبودند در زمان ادامه جنگ ویتنام پرچم امریکا را در جلسات خود بیاورند و لذا از آوردن پرچم ایران هم خود داری میکردند.

[3]  - عایشه زن پیامبر اسلام زن نمونه ای بود. او قرآن را خوب میشناخت و حتی ادعا کرد 123 آیه  در قرانی که در زمان عثمان مورد توافق قرار دادند، داخل نشده است. در زمان امام علی او با امام علی وارد جنگ شد و جنگ را باخت. در ایرانی که بدنبال رهائی از اعراب بود وقتی مذهب شیعه پا گرفت "عمر"  که حکومت ایران را برانداخت را لعن و توحین میکردند و عایشه هم بدلیل سنی بودن بعنوان دشنام بمعنی زن هرجائی، بکار میرفت. فراموش نشود که این زنها مانند خدیجه، عایشه و یا زینب به فرهنگ پیش از اسلام وصل میشوند و پرورده آن فرهنگ هستند چه بعد ا ز اسلام هرگز نگذاشتند که زنانی مانند ایشان رشد پیدا نمایند و اگر هم از زنهای پرآوازه ای شنیده شد در فرهنگ ایلی ایران رشد کرده اند نه فرهنگ شهری که بسیار مذهبی بود.