هشدار به پيروان راه مصدق

و همه ي آزاديخواهان ايران

 تصميم بموقع و قاطع ِاعلام شده در اطلاعيه ي مورخ هجدهم ارديبهشت ماه ۱۳۸۸ شوراي مرکزي جبهه ملي ايران درباره ي اعمال ماجراجويانه ي کساني که مدت هاست کوشيده اند و مي کوشند تا نام جبهه ملي ايران را ملعبه ي مقاصد ماجراجويانه و مشکوک خود سازند، چون صاعقه اي بر سر آنان و شبکه ي همدستان آنان در خارج از کشور فرود آمد.

 اين بازيگران بي اصل و نسب سياسي که چندين سال است به صورت يک شبکه ي وسيع عمل مي کنند، و از جمله در خارج از کشور به "تاًسيس" شاخه ها و "سازمان" هاي زرد با استفاده از نام جبهه ملي پرداخته، از اين راه به گمراه ساختن افکارعمومي اشتغال دارند، آشکارا هدف ويرانگري جبهه ملي تاريخي و اصيل و جانشين کردن آن با يک دستگاه بدل سفارشي را دنبال مي کنند.

آنان چنانکه مي دانيم ـ  و خود نيز اخيرأ در يک شبنامه ي بي امضاء بدان باليده اند، و مليون اصيل را بدان تهديد کرده اند ــ درخارج از کشوراز پشتيباني رسانه هاي دوسه قدرت بزرگ برخوردارند، که انواع تريبون ها، چه بصورت دستگاه هاي فرستنده و چه بصورت برنامه هاي دائمي و مصاحبه هاي پي درپي، بعلاوه ي امکانات يک شبکه ي وسيع از سايت هاي انترنتي را دراختيارشان قرارداده اند؛ و به اتکاء همين شبکه ي تبليغاتي است که گستاخانه جبهه ملي و مليون اصيل را صریحا تهديد کرده اند؛ همچنانکه در داخل کشور نيز از تسهيلات سياسي وسيع، امکانات مادی، و آزادي هايی بهره مندند که از جانب مراکز قدرت در  نظام اسلامی به آنان داده شده است، در حالي که سازمان های سياسي اصيل، جنبش های مدني زنان،  دانشجويان، کارگران ومعلمان بخاطرمحروميت کامل از چنين امکاناتی بدون تلفات زیاد سیاسی یک کام نیز به پیش نمی رود وهر روز بهاي سنگيني از تحمل خشونت، بازداشت و زندان و شکنجه و مجازات های سنگين، مي پردازند.

اينکه نظام های ديکتاتوری حاکم، و قدرت هاي بزرگ مداخله جوی خارجی، هردو، همواره سازمان های غير اصيل، دست پرورده و گوش بفرمان را بر سازمان های اصيل ترجيح داده اند و می دهند در تاريخ استبداد و استعمار پديده ی تازه ای نيست.

 آخرين مرحله ی توطئه ای که همکاران درونمرزی اين شبکه از چند سال پيش بدان مشغول بوده اند هو و جنجال وسيعي بنام تشکيل يک «ائتلاف» وسيع به اصطلاح اپوزيسيون داخل کشوراست، که به مباشرت چند تن از کساني که تحت نظام کنونی هريک، بعد از وابستگي علني به نظام مسيرهای کج و معوجی را طي کرده اند، به راه افتاده است.

 اينکه حتي واکنش سريع و قاطع جبهه ملی ایران و کليه ی سازمان ها و شخصيت های اصيلي که بدنبال جنجال اول ارتباط خود را با چنين «ائتلاف» مشکوکي تکذيب کردند مانع از ادامه ی توطئه و گردهمايی های مشکوک ديگری نشد، نشان از خط امانی دارد که عاملان توطئه، درعين فرياد های  «جان عده ای در خطراست»، از آمران کار دردست دارند.

 بايد توجه داشت که، اگر يکی از هدف های اصلی اينگونه توطئه ها ادامه ی طرح تخريب در سازمان های اصيلی چون جبهه ملی ايران، با استفاده از تاکتيک اسب تروا است، شکل خاص توطئه ی اخير، ضمنأ، از اعتبار انداختن مفهوم همبستگی و چشم انداز همکاری های ممکن آينده ميان نيروهای متشکل اصيل اپوزيسيون ملی،  که بدون آن پيدايش يک آلترناتيو در داخل و خارج کشور ممکن نخواهد بود، نیز هست.

 آمران داخلی و بيگانه ی اين شبکه های زرخريد هنوز نفهميده اند که مردم تنها به شخصيت های مستقل و شناخته شده اعتماد می کنند، ولو اينکه براي فريب جوانان رسانه های تابع سرويس های سری قدرت های بزرگ ده ها «شخصيت» ساختگی و کاذب را دائمأ به ضرب مصاحبه هاي حساب شده به خورد مردم دهند. 

ما امضا کنندگان زير، پايه گذاران قديمی سازمانهای جبهه ملي ايران دراروپا، اعلام مي کنيم که، هرچند حمله کنندگان به جبهه ملي ايران با نقاب وارد ميدان شده و هويت ناميمون خود را مخفی نگهدارند، مشت آنان براي ما باز، و حلقه های زنجيری که اين شبکه را تشکيل مي دهد مدت هاست که براي ما شناخته است، و همانطور که تاکتيک اسب تروا برملا گرديد، درصورت لزوم، ما از افشاء هويت يکايک اعضاء اين شبکه، با ذکر دليل و مدرک، خودداری نخواهيم کرد.

علي راسخ افشار، علی شاکری زند، علی گوشه، خسرو شاکری زند، پرويز داورپناه

 بیست ونهم  اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ برابر نوزدهم مه ۲۰۰۹