نشريه اينترنتي جنبش سوسياليستي
نشريه سازمان سوسياليست هاي ايران ـ سوسياليست هاي طرفدار راه مصدق

www.ois-iran.com
socialistha@ois-iran.com

 

زهرا رهنورد در گفتگوی اختصاصی و ویدیویی با «موج سوم»: اگر موسوی محافظه‌کار بود، با من ازدواج نمی‌کرد

به نقل از سايت موج سوم

http://www.mowj.ir/

"پویشگران عزیزم  و همه کسانی که  می‌خواهید به موسوی رای دهید، من فکر می‌کنم اگر هر یک از شما ۵ نفر که قصد رای دادن به موسوی ندارند را از طریق شرح و بسط اندیشه‌های موسوی و البته خود من بتوانید جذب کنید، احتمال پیروزی خیلی زیاد است. اگر آزادی‌خواهان و برابری‌طلبان در انتخابات شرکت نکنند، دیکتاتورها و متحجرین حاکم خواهند شد. حالا میل خودتان است که شرکت بکنید یا نه." گفتگوی اختصاصی و ویدیویی «موج سوم» با زهرا رهنورد را در ادامه ببینید، دانلود کنید و بخوانید.

 

دانلود كنید
 

دانلود کنید - مناسب تلفن همراه
 

  • گویا شما پیش از نامزدی مهندس موسوی و انصراف آقای خاتمی، از نامزدی آقای خاتمی حمایت می‌کردید. اشتراکات موسوی و خاتمی را در چه حدی می‌دانید؟

درست است. من و فرزندانم از نامزدی آقای خاتمی حمایت می‌کردیم و اکنون نیز همان حمایتی را که از آقای خاتمی در زمان حضورشان می‌کردیم، متوجه آقای موسوی کرده‌ایم. یعنی در حقیقت ما تفاوت چندانی میان این دو نمی‌بینیم و این دو را یک روح در دو بدن می‌دانیم. اگرچه این روح در هر یک از این ابدان، تمثل خاص خودش را دارد، یعنی هر یک  به گونه‌ی خاص خودشان تجسم بیرونی یافته‌اند، اما به هر حال نگاه ما به خاتمی و موسوی اینگونه است. ما به آقای خاتمی و اندیشه‌هایش بسیار علاقمندیم و اگر مهندس موسوی نامزد نمی‌شدند و آقای خاتمی انصراف نمی‌دادند من،‌ دخترانم، دامادهایم و همه اعضای خانواده موسوی به آقای خاتمی رای می‌دادیم.

  • برخی نسبت مهندس موسوی با اصلاح‌طلبی و اصولگرایی را تا حدی مبهم می‌دانند. شما مهندس موسوی را اصلاح‌طلب می‌دانید یا اصولگرا؟

آقای موسوی بارها گفته است که من اصلاح‌طلبی هستم که به اصول اهمیت می‌دهم و این متفاوت است با اصلاح‌طلب اصول‌گرا بودن. به عبارت دیگر به نظر من مهندس موسوی اصلاح‌طلبی است که به اصول اهمیت می‌دهد، نه این‌که  یک اصلاح‌طلب اصولگرا و یا یک اصولگرا باشد. خود آقای خاتمی هم در همایش «موج سوم» در برج میلاد بر اصلاح‌طلبی‌شان بر مبنای اصول تاکید کردند.

دموکراسی جزء لاینفک اندیشه موسوی است و بدون دموکراسی نمی‌توان اندیشه موسوی را خوانش کرد، اما او قرائت خودش را از دموکراسی دارد. یک روشنفکر قاعدتا نباید کلیشه‌ای بیندیشد، یعنی وقتی ده‌ روشنفکر کنار هم نشسته می‌نشینند و مثلاً راجع به «مردم‌سالاری دینی» حرف می‌زنند، به احتمال زیاد هر یک از آنان یک خوانش و فهم از این اصطلاح دارد. موسوی هم از این قاعده مستثنی نیست. ممکن است خوانش من و ایشان از مردم‌سالاری دینی با هم متفاوت باشد، ولی هر دوی ما به آن معتقدیم. مردم‌سالاری دینی نزدیک‌ترین تفسیر به دموکراسی است با این تفاوت که در مردم‌سالاری دینی دین نیز حائز اهمیت است.

  • شما در مبارزات انتخاباتی این دوره از انتخابات ریاست جمهوری نقش برجسته و بی‌سابقه‌ای ایفا کرده‌اید، تا جایی که می‌توان مدعی شد بیشتر ایرانیانی که به مهندس موسوی رای می‌دهند در واقع به یک «زوج» رای می‌دهند. برای تداوم ایفای نقش در مقام بانوی اول کشور چه برنامه‌هایی دارید؟

من همیشه برای این‌که متعلق به قشر روشنفکر و هنرمند بوده‌ام به خود بالیده‌ام. البته امیدوارم که روشنفکران و هنرمندان هم ما را قبول داشته باشند. ما خودمان را جز آن‌ها می‌دانیم. به همین دلیل هم بانوی اول شدن برای من اصلا اهمیتی ندارد، برای من مهم این است که همیشه بتوانم از آرمان‌هایی دفاع کنم و شخصیتی مردمی داشته باشم، بتوانم در راه رفع تبعیض از زنان و به دست آوردن حق برابری آن‌ها و همچنین خوشبختی و سرافرازی توده‌ها فعالیت کنم، بتوانم جوانان را درک کنم و از آزادی قلم و اندیشه که همیشه آرمانم بوده است دفاع کنم. این‌ها آرمان‌های من است و دوست دارم که همیشه یک روشنفکر دلسوز مردم باقی بمانم. هرگز هم حاضر نیستم که وارد کابینه شوم، حتی اگر رئیسش همسر خودم باشد، چرا که ترجیح می‌دهم در موقعیت کنونی خودم به عنوان یک روشنفکر باقی بمانم،

  • زهرا رهنورد دهه 60 با زهرا رهنورد دهه 80 چه تفاوتی دارد؟

فکر می‌کنم که با کودکی‌ام هم تفاوت چندانی نکرده‌ام. به گمان من، کودکی در درون همه ما با ما زندگی می‌کند که به لحاظ فطری یک موجود پاک است. خدا را شکر می‌کنم که آن کودک درونم نمرده است، هر لحظه این کودک نو می‌شود. طبیعت نو می‌شود، ما هم نو می‌شویم، اما این نو شدن به معنای بی حساب نو شدن و به قول معروف مثل کسی که از اصل و نسل هر دو افتاده، نیست. در واقع می‌توان گفت ما به انقلاب به نگاه امروزی می‌نگریم. یعنی ۳۰ سال از انقلاب گذشته است و آن آرمان‌های بلند را کسی نمی‌تواند رها کند و زیرپا بگذارد، اما نگاه ما به آن گفتمان در این لحظه است و هر لحظه این نگاه نو می‌شود. آن روز ما به آزادی قلم و اندیشه، رفع تبعیض از زنان و رشد و بالندگی زنان اعتقاد داشتیم، امروز هم این اعتقاد را داریم. هیچ کدام فرقی نکرده است اما ممکن است شکل‌هایش فرق کرده باشد. امروز برای رفع تبعیض از زنان و رشد جوانان شیوه‌های دیگری هست.

  • نظرتان درباره اولین فیلم انتخاباتی موسوی چه بود؟ برخی به کم‌رنگ بودن حضور شما، آقای خاتمی و دیگر چهره‌های برجسته حامی موسوی در این فیلم انتقاد داشتند.

اولین فیلم انتخاباتی موسوی ساخته آقای مجیدی شاید بخشی از شخصیت موسوی را نشان داد که بیشتر مربوط به وجوه اقتصادی می‌شد. اما آن بخش‌هایی که به اعتقاد موسوی به آزادی اندیشه و قلم و رفع تبعیض از زنان مربوط می‌شد، در این فیلم مسکوت مانده بود و قصد بر این بود که در جای دیگری به این موضوع پرداخته شود.

در دانشگاه الزهرا محیطی را برای دختران مذهبی فراهم کرده‌اید که در عین حال شاد و آزاد است. چقدر این محیط را قابل تعمیم به کل جامعه می‌دانید؟ دیدگا‌هتان درباره حجاب همیشه شنیدنی بوده است. لطفا به نظر خود درباره حجاب اجباری هم اشاره کنید.

در مورد حجاب باید بگویم در دانشگاه الزهرا من امکان انتخاب نوع پوشش را فراهم کردم، نمی‌توانستم به داشتن حجاب دستور دهم. به عنوان یک قرآن‌پژوه باید بگویم در قرآن نسبت به حجاب توصیه شکلی نشده است. نمی‌شود فرمالیستی به قضیه نگاه کرد، بلکه نگاه ما باید یک نگاه محتوایی باشد. حال هر کس هر شکلی که می‌خواهد می‌تواند به این محتوا بدهد. من اصل پوشش را قبول دارم اما بر سر شکل آن بحث می‌کنم و معتقدم هر کس باید بتواند هر جور که مایل است در مورد پوشش خودش تصمیم بگیرد. من به هیچ فرم و کلیشه‌ای در مورد حجاب اعتقاد ندارم. ما انواع اشکال حجاب را داریم و هیچ کس حق ندارد یک پکیج خاص را به عنوان حجاب انتخاب کند. با این موضوع مخالفم اما با اصل حجاب طور دیگری برخورد می‌کنم. حجاب یک دستور الهی- انسانی است، همه ادیان هم آن را به شکلی داشته‌اند. اما بحث من بر سر تنوع فرم است. من منصبی در این مملکت ندارم و اعمال‌کننده تصمیم هم در این زمینه نیستم. این یک سلیقه فردی و روشنفکری من است.

  • از ازدواج خود و موسوی چه نکته گفتنی و شنیدنی برای پویشگران «موج سوم» دارید؟

ما ازدواج متفاوتی داشتیم. می‌شود گفت که موسوی جسارت کرد که با من ازدواج کرد و اگر آدم محافظه‌کارتری بود، قاعدتا نباید با من ازدواج می‌کرد. این ازدواج، از اول تا کنون یک ازدواج غیر کلاسیک بود. من هم گفته بودم که آدم بی‌قراری هستم که در هیچ زمینه‌ای نمی‌توانم سکون داشته باشم. بر اساس باورهایم زندگی می‌کنم و موج اسلام‌گرایی که شروع شد، مرا پیش از همه با خودش برد. در نتیجه با همان استقلال شخصیتی که زندگی مشترک را آغاز کردم. با همان استقلال هم توانستم به زندگی مشترکم ادامه دهم، البته باید این را بپذیرید که چنین چیزی در جامعه مردسالار ما بسیار دشوار است. من زمانی که ازدواج کردم، در دانشگاه تهران دانشجوی مشهوری بودم. شاید یکی از دلایلش آغاز زودهنگام فعالیت‌های هنری‌ام بود و در همین روند هم با موسوی ازدواج کردم. بعد هم که موج اسلام‌گرایی شروع شد، با سرعت بسیار زیادی به فعالیت پرداختم و برای دوره‌ای هم فعالیت‌های هنری را کنار گذاشتم تا پس از انقلاب که دوباره آن را از سر گرفتم. اگر بخواهم از جنبه‌ای دیگر به این قضیه نگاه کنم باید بگویم که اگر یک زن در ایران بخواهد در زمینه‌های مختلف فعالیت کند، قطعا باید فشار زیادی را تحمل کند و اگر کسی پا به این عرصه می‌گذارد باید تحمل این فشار را هم داشته باشد. از نظر من تنها چیزی که می‌تواند این فشار را از بین ببرد هم فقط یک اعتقاد است. اعتقاد به یک باور و یک راه و من خوشبختانه می‌خواهم بگویم که این اعتقاد را به دست آوردم. اگر من موفقیت‌هایی دارم به خاطر اعتقادات دینی است. اگر بخواهم از نقش موسوی در این‌باره بگویم، باید اعتراف کنم که او نقش یک حمایتگر کلیدی را داشته و هیچ‌گاه مانع این پیشرفت نبوده است. اما علی‌رغم حمایت‌های همسرم، در جامعه ایران تبعیض‌ها علیه زنان بسیار است. حتی من با وجود همه توانایی‌هایم این تبعیض علیه خودم را در جامعه احساس می‌کنم.

  • آیا همان‌گونه که در عرصه عمومی دوشادوش همسرتان حضور مستقلی دارید، در خانواده هم رابطه با همسرتان رابطه برابری دارید؟

در مدیریت خانواده ما هم مثل بیشتر خانواده‌ها کفه سنگین به سمت زنان است. من هم یکی از همان زنانی هستم که در خانواده ایرانی نقش محوری ایفا می‌کنند.

  • مطمئنا بسیاری از پویشگران مایلند در مورد فرزندان شما بیشتر بدانند. چند فرزند دارید و هر یک مشغول به چه کاری هستند؟

سه دختر دارم که هر سه ازدواج کرده‌اند. دو دخترم در حال گرفتن دکترا و یک دخترم مشغول گرفتن فوق لیسانس است. رشته تحصیلی‌شان هم فیزیک، پژوهش هنر و تصویرگری هنری‌ است. هر سه هم دارای فرزند هستند. دخترانم مشاوران خوبی برای ما هستند و مثل نسل جوان کاملا پیشرو هستند و در رشته‌های درسی‌شان خلاقند و هر کدام در تخصص خودشان تالیفات متعددی دارند که در داخل و خارج از کشور منتشر شده است. آن‌ها هم به نوعی در عرصه سیاست هستند منتها نه به شکل من، بلکه از نوع جوانانه. آن‌ها همیشه کاملاً آزاد بوده‌اند و هیچ‌گاه به آنان خواندن آثارم را پیشنهاد نکرده‌ام. همیشه اصرار داشتم به نوعی برخورد کنم که این نیاز در آنها شکل بگیرد که اگر لازم دیدند به کتاب‌هایم رجوع کنند. من چون خودم در محیط آزادی تربیت شده‌ام، فرزندانم را هم در محیط آزاد و بازی تربیت کرده‌ام و از این بابت بسیار خوشحالم. این‌که این‌قدر از فضای امنیتی متنفرم به خاطر تجربه شیرین آن آزادی‌ است که در جوانی تجربه کردم. آزادی‌ای که همراه با رشد است. در خانواده هم فرزندانم را در چنین فضایی تربیت کرده‌ام و به همین دلیل هم در عرصه‌های تخصصی خودشان بسیار موفقند. مهم‌ترین علت در موفقیت خودم را هم تربیت خانوادگی‌ام می‌دانم. مادر من بر روی قضیه آزادی بسیار مصر بود و اعتقاد داشت بچه‌هایش باید در آزادی کامل اعتقادشان را انتخاب کنند و ما هیچ‌یک تحت تاثیر هیچ سنت و فرمایش و دستوری نبودیم.

  • اگر بخواهید درخواست ساده‌ای از پویشگران و جوانان حامی موسوی طرح کنید،‌ چه می‌گویید؟

پویشگران عزیزم و همه کسانی که می‌خواهید  به موسوی رای دهید،  من فکر می‌کنم  اگر  هر یک از شما ۵ نفر که قصد رای دادن به موسوی ندارند را از طریق شرح و بسط اندیشه‌های موسوی و البته خود من بتوانید جذب کنید، احتمال پیروزی خیلی زیاد است.
 
اگر آزادی‌خواهان و برابری‌طلبان در انتخابات شرکت نکنند، دیکتاتورها و متحجرین حاکم خواهند شد. حالا میل خودتان است که شرکت بکنید یا نه.