در  10 سال بعد از انقلاب  ،  هنگامی که در قانون اساسی تجدید نظر شد ، به اختیارات رهبری در اصل 110 باز هم  اضافه  شد . در اینمورد ،  این سئوال مطرح است که اگر  نهاد رهبری از حقوق فراقانونی  برخور دار بود  احتیاج باضافه کردن اختیارات  اضافی نداشت .

 

مقامی که بر پایه اصل  107 و  109  همین قانون اساسی جمهوری اسلامی از سوی مجلس خبرگان  انتخاب میشود و در واقع این مقام ، مشروعیت خود را از قانون اساسی می گیرد و حتی بر پایه اصل 111 همین قانون اساسی می توان ایشان را از مقامش خلع کرد  ـ البته  بشرط  اینکه امر قانونمداری در ایران جدی تلقی شود و نمایندگان  «  مجلس خبرگان   »  نمایندگان واقعی مردم باشند و شورای نگهبان بر مبنی اختیارات غیر قانونی نظارت استصوابی  در چگونگی ترکیب نمایندگان دخالت نداشته باشد ـ ، نمی تواند حقوق «  فراقانونی »  داشته باشد  .

 

 عملکرد   «  قوه قضائیه  »  و یا «  شورای نگهبان  »   نمونه های دیگری از عملکردهای بر خلاف قانون که در خدمت منافع  گروهی و علیه منافع و حقوق ملت  ایران میباشند ، هست  .

 من در این نوشته به نکاتی در باره  «  شورای نگهبان  »  اشاره می کنم .

 

ترکیب کنونی  اعضای  شورای نگهبان ،  با  زیر پا  گذاشتن   قانون ا ساسی جمهوری اسلامی شکل گرفته است . و در واقع  تمام تصمیماتی که بعد از این  تخلف بزرگ قانونی  از سوی آن  «  شورا  »   انجام میگیرد ،  عملکردهائی غیر قانونی هستند .  صرفنظر از اینکه این نهاد ، با اختیارات  غیر قانونی «  نظارت استصوابی »  که برای خود قائل شده  است ، شدیدا علیه  «  حقوق ملت  »   تا کنون عمل کرده است .

شورای نگهبان 12 نفر عضو دارد ،  که 6 نفر از اعضا یش  مستقیما از سوی مقام رهبر ی  و  6  نفر دیگر اعضاء ،  طبق قانون اساسی می باید  برمبنی  پیشنهاد رئیس قوه قضا ئیه  ـ   که خود وی نیز منتسب مقام رهبری است  ـ ،  با رأی  اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی انتخاب شود .

 در سال گذشته شاهد این امر بودیم که نمایندگان   مجلس به کاندیدای مورد نظر رئیس قوه قضائیه رای ندادند ،    با  وجود اینکه این کاندیدها  مورد تائید مجلس قرار نگرفتند ، و قانونآ حق تصمیم گیری بنام شورای نگهبان را ندارند . ولی ،  با صلاحدید  «  مجمع  تشخیص  مصلحت  نظام  »  ( که در واقع صحیح تر بود  آنرا  «  مجمع مدافع حقوق جناح تمام خواه و طرفدار ولایت »  می نامیدند ) ـ  مجمعی  که تمام اعضای آن  نیز  از سوی مقام رهبری انتساب میشوند  و قانونآ جنبه مشورتی آن مقام را دارد  ـ  ،  بعنوان  عضو شورای نگهبان مشغول بکار شدند .

 

آیا تا زمانیکه چنین شیوه های غیر دمکراتیک و غیر قانونی در دستور کار بخشی از هیئت حاکمه جمهوری اسلامی قرار دارد ـ  شیوه عملی که از  ارزش و اعتبار رأی ملت و اصل جمهوریت نظام شدیدا  کاسته است ـ ، صحبت از «  وفاق ملی  »  ، امر بی ربطی نیست ؟

 

آقای امیر محبیان و دیگر عناصر و نیروهای طرفدار  «  وفاق ملی »   باید باین مهم توجه کنند که اگر نخواسته باشند  از  واژه  «  وفاق ملی »  بعنوان یک شعار مرحله ای  سوء استفاده کنند  و  از این طریق قصد اغفا ل  یک عده ای ساده اند یش  و فرصت طلب را خدای  نکرده نداشته باشند .  صریحا باید بگویند ، آن بخش از هیئت حاکمه که  «  حقوق ملت  »   را پایما ل کرده و می کند ، تا زمانیکه حاضر نشود از  «  ملت  »  اعاده حیثیت کرده و  «  حقوق ملت  »  را نه در حرف ، بلکه در عمل بپذیرد و مورد احترام قرار دهد . اصولا نمی توان  به «  وفاق ملی  »   رسید  .

 

                                                                                          

 

چقدر کودن  باید  بود که  اگر نخواست  و  احتمالا  نتوانست  درک  کرد  که  ،  ملتی  که    «  حکومت قانون  »    را  بجای    «   حکم حکومتی  »   به  پادشاه  قاجار  که  خود  را   « سایه خدا »    می نامید  ، تحمیل کرد . ملتی  که  محمد علی شاه  قاجار را بخاطر قانون شکنی و صدور  «  حکم حکومتی »   از سلطنت  خلع  کرد ، ملتی  که با بپا کردن انقلاب بهمن 1357 محمد رضا شاه پهلوی  را از جمله  بخاطر قانون شکنی و  صادر کردن  «  فرمان  »    از مقام  سلطنت عزل کرد ، ملتی که  با  بپا کردن جنبش معروف به   «  جنبش دوم خرداد 1376  »   بر      «  حاکمیت قانون  »   تاکید کرد و صریحا به جناحهای تمام خواه  هیئت حاکمه و همچنین بجهانیان اعلام کرد که در قرن 21 میلادی   ،  بیش  از  80   در صد  مردم ایران با هر گونه  نظام استبدادای  مخالفند  و  هیچگونه    «  شبانی  »  و    «  قیمومیت  »  را نمی پذیرند ، حاضر نشد حد اقل به  آن  حقوق ناقص  که در قانون اساسی تحت نام   «  حقوق ملت  »   اورده  شده است گردن نهاد .

 

 کسب  «  وفاق ملی  »  با چنین ملتی  بسیار آسان است ، و آن اینکه حاضر شد از تمامیت خواهی چشم پوشید  ،  برای خود حق ویژه  و  فراقانونی قایل نشد و به  حقوق ملت احترام گذاشت .

 

 

 

                                  دکتر منصور بیا ت زاده  ـ  19  اردیبهشت 1381

  socialistha @ ois-iran.com